بايدها و نبايدهاي دعوت به نماز


حجت الاسلام والمسلمين دكتر محمديان

معاون محترم تحقيق و تأليف ستاد اقامه نماز

بسم الله الرحمن الرحيم.

الحمدلله الصلوة و السلام علي رسول الله و آله آل الله.

خداوند متعال را بسيار شاكر و سپاسگزارم كه توفيق مرحمت فرمود در آستانه ماه رجب؛ ماه عبادت و رحمت، دور هم جمع باشيم و درباره ي فريضه سترگ نماز سخن بگوييم.

در آغاز كلام خالصانه ترين سلام ها و درودهاي خودمان را تقديم مي كنيم به روح پر فتوح شهيدان، مخصوصاً شهداي 17 شهريور، شهيدان خطه كرمان، و شهيد فرزانه حجةالاسلام و المسلمين دكتر باهنر. درود مي فرستيم به روح پر فتوح و بلند و ملكوتي امام راحل كه در روزگار غربت اسلام بر بلنداي جان انسان ها نداي الاسلام يعلوا ولايعلي عليه را سر داد و اين امت را سوار بر سفينه سيره و سنّت ساخت و اين كشور را كشور سلام و صلوات. درود مي فرستيم به محضر مبارك مقام معظم رهبري، همان كه ميراث دار خون شهيدان و ادامه دهنده ي راه امام راحل است. اما همه با هم يك صدا به محضر مقدس حضرت حجت(عجل الله تعالي فرجه الشريف)، سلام مي دهيم كه: السلام علي المهدي الذي وعدالله عزّ و جلّ به الامم ان يجمع به الكلم و يلم به الشعت يملاء الارض قسطاً وعدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً.

به نظرم، مطلب ديگري بود كه در اين جلسه تقديم حضور دوستان و عزيزان بكنم اما به جهت تركيب جمعيتي جلسه از طرح اين معنا منصرف شدم. تنها به اجمال و در حد رعايت زمان و فرصت فراهم شده به بايدها و نبايدهاي اقامه نماز اشاره مي كنم. يقيناً دوستان و سروران ارجمندي كه تفصيل اين موضوع را بخواهند در جاي خود تقديم خواهم كرد.

نگاه به نماز مي تواند از زواياي مختلف صورت بگيرد، ما مي توانيم به نماز از زاويه ي يك عبادت و تكليف ديني نگاه كنيم كه همچنين هم هست. نماز براي يك مسلمان تكليف الهي است. هر مسلماني بايد هر روز پنج نوبت، خود را در سجاده ببيند كه با خداي متعال سخن مي گويد، اما از زاويه ديگري نيز مي شود به نماز نگاه كرد؛ نماز معناي زندگي انساني، انسان است و يا به تعبيري، نماز ممتاز كننده ي حيات طيبه ي انساني از حيات حيواني است. هر چند كه در تعابير قرآني، عالم با شعور است، عالم قرآين ذي شعور است، بي شعور نيست. همه ي عالم در تسبيح او هستند. همه ي موجودات ثناگو و تسبيح گوي او هستند. اما تسبيح و تقديس انسان بالاتر از حتي تقديس ملائكة الله است و همين باعث شده است كه انسان از جايگاه ممتازي برخوردار بشود و اين متمايز كننده ي جايگاه انسان، نماز است. اساساً حيات بدون نماز، حيات انساني نيست، حيات حيواني است.

در داستان انبياء و در آموزه هاي وحي آسماني مي بينيم كه بيشترين تأكيد روي فريضه ي نماز شده است. عيسي مسيح(عليه السلام) وقتي كه لب به سخن مي گشايد تا از مادر مطهره اش رفع اتهام كند، خود را به عنوان بنده ي خدا معرفي مي كند. و مي گويد كه خدا او را نبي قرار داده است و به او كتاب اعطا شده است. بعد مي فرمايد: اوصاني بالصلوة والزكوة ما دمت حياً؛ تا زماني كه زنده ام خداي متعال مرا به نماز و زكات سفارش كرده است. يعني حيات من با نماز همراه است.

در آموزه هاي اسلامي همين معنا را داريم كه در توصيه هاي تربيتي فرموده اند كه وقتي نوزاد متولد مي شود، برگوش راست او اذان بخوانيد و بر گوش چپ او اقامه بگوييد. اولين كلمه و واژه از اذان و اقامه كلمه ي مقدس الله است. در آموزه هاي ديني به ما ياد داده اند كه وقتي انسان مي خواهد اين دنيا را وداع كند. وقتي آخرين نفس هاي خود را در حيات دنيوي و نشئه ي دنيوي مي كشد و به اصطلاح، در بستر احتضار خفته است بر او اين كلمه ي طيبه را تلقين كنيد كه لااله الاالله. يعني آخرين كلمه هم كه از دهان او خارج مي شود، الله باشد. يعني آغاز و پايان حيات يك انسان با واژه ي الله معنا پيدا مي كند و اين واژه بالاترين واژه ي نماز است.

قرآن كريم حيات طيبه ي انساني را در پرتو عمل صالح، استجابت دعوت خدا و دعوت رسول معرفي مي كند. كه اذا دعاكم لما يحييكم، اجابت كنيد دعوت الهي را وقتي شما را مي خواند. دعوت انبياء چيست؟ چند مطلب در ميان آموزه هاي ديني و دعوت انبياء به صورت برجسته به چشم مي خورد، انبياء دعوت مي كنند به قسط، بندگي حق، دوري از شرك، الي العزيز الغفار صراط مستقيم، دارالسلام و به مغفرت. كه همه ي اين ها را ما در نماز به صورت برجسته مي بينيم. براي همين هست كه انبياء الهي از آدم تا خاتم(ص) روي نماز تاكيد دارند. ابراهيم آرزو مي كند هم خود و هم ذريه اش، نمازگزار باشند. موسي كليم مأمور است، اقم الصلوة لذكري. عيسي مسيح(عليه السلام) مي گويد كه اوصاني بالصلوة والزكوة ما دمت حياً. پيغمبر ما مأمور هست هم خود بر اقامه نماز و هم دعوت امت خود به صلاة. وامراهلك بالصلوة. و همين سيره و سنت مرضيه را در زندگي همه ي انبياء مي بينيم. در سوره مريم(عليها السلام) همين توصيه ها و يادكردهاي نيكويي را كه خداوند متعال از انبياء خود مي كند، آمده است. مانند حضرت اسماعيل صادق الوعد كه او را مي ستايد به اين كه؛ كان يأمر اهله بالصلوة. پس يكي از دعوت هاي انبياء، دعوت به نماز است.

آنچه من حضور شما دوستان عزيز در اين دقايق باقي مانده مي خواهم عرض كنم اين است كه «بايد»هاي دعوت به نماز چيست؟

و «نبايد»هاي آن كدام است؟ قرآن كريم در كنار سفارش به نماز چندين مطلب را يادآور مي شود. كه همه ي اين ها با نوعي تمكن همراه است و به تعبيري پيش نياز اقامه آنچه همراه با خود نماز است، نيازمند تمكن است. قرآن كريم مي فرمايد: «آن هايي كه از اهل ايمان، مكنت به ايشان داديم، اقامه نماز مي كنند. زكات مي پردازند. امر به معروف و نهي از منكر مي كنند». چنانكه مستحضريد در اين آيه ي شريفه، علاوه بر اقامه ي صلوة، اتوا الزكوة، امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر ذكر مي شود. كه هر سه پديده، بعد از نماز علاوه بر اين كه به عنوان يك عبادت نيازمند قصد قربت است، شأن اجتماعي نيز دارد. همچنانكه خود نماز هم نقش اجتماعي دارد. رفتار جمعي و كاركرد جمعي عبادت نيازمند تمكن و قدرت است. كسي بدون تمكن و قدرت نمي تواند كاركردهاي اجتماعي عبادتي مانند؛ نماز، زكات، امربه معروف و نهي از منكر را عملي كند. هم چنانكه اگر چنين چيزي مجاز نباشد، كسي حق ندارد نسبت به ديگري اعمال سلطه كند. مگر اينكه اين اعمال سلطه كردن، مشروعيت داشته باشد. كه به تعبير قرآني اين مشروعيت در قالب تمكن يا حاكميت ميسر مي شود.

در قرآن كريم نماز با ايمان به غيب پيوسته است. اين براي معلمان، مربيان همكاران عزيز من قابل توجه بايد باشد، حتماً علماي بزرگوار هم به اين عنايت دارند. يعني زير ساخت دعوت به نماز، نوعي پديدآوري ايمان به غيب است. اگر انسان ايمان به غيب نداشته باشد از او رفتار و مناسكي مانند؛ نماز سرنمي زند. لذا قرآن مي فرمايد: يؤمنون بالغيب و يقيمون الصلوة. ايمان به انبياء الهي و كتب آسماني لازم است. يؤمنون بما انزل اليك و ما انزل من قبلك. لئن اقمتم الصلوة و اتيتم الزكوة و امنتم برسلي». در كنار ايمان به رسل، اقامه نماز و زكوة است. يؤمنون بما انزل اليك و ما انزل من قبلك و المقيمين الصلوة. يعني پيش نياز نماز، پذيرش دعوت انبياء و آموزه هاي وحياني است. اگر ما در باب معارف ديني بدون تأكيد بر ايمان به غيب، آموزه هاي وحياني و تعاليم انبياء دعوت به نماز بكنيم، چنين دعوتي پايدار نخواهد بود. اطاعت از رهبري الهي و آسماني در كنار نماز مطرح شده است. و يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و يطيعون الله و رسوله. حتي در مورد بانوان هم همين تأكيد را دارد. علاوه بر اين كه كل جامعه ي ديني و جامعه ي اسلامي را دعوت مي كند به اطاعت از انبياء و در پرتو همين اطاعت از پيغمبر، نماز و ايتاء زكوة، مي فرمايد: زنان مؤمن هم اقمن الصلوة و اتين الزكوة و اطعن الله و رسوله. به تعبير ديگر اگر بخواهيم دقيق تر نگاه كنيم، بين اقامه نماز، ايتاء زكوة، ايمان به خدا و رسول واطاعت از خدا و رسول رابطه ي متقابل است. ايمان به خدا و رسول، انسان را نمازگزار مي كند. و نمازگزاري در دوام ايمان انسان به خدا و رسول مؤثر است. اطاعت از كتاب آسماني و تمسك به آن والذين يمسكون بالكتاب و اقاموا الصلوة، اگر به كتاب و نماز توجه شود. مي فرمايد: انا لا نضيع اجرالمصلحين، يعني اصلاحگري هم در پرتو تمسك به قرآن و اقامه نماز است. در داستان حضرت شعيب(عليه السلام) هم همين معنا را داريم كه به حضرت شعيب(عليه السلام) خطاب مي كنند آن جهّال قوم كه آيا نماز تو را وادار كرده است ما را به اصلاح و صلاح دعوت كني؟! حتي در مورد علماء كه خداوند متعال تقدير و تجليل از آن ها مي كند كه «انّما يخشي الله من عباده العلماء، بعد در ادامه بيان مي فرمايد: ان الذين يتلون كتاب الله و اقاموا الصلوة، انفاق، زكات و معاشرت نيك اجتماعي هم جزء لوازم نماز هستند. يعني بايسته هاي نمازند. منظورم چيست؟ مي خواهم بگويم كه اگر ما دعوت به نماز بكنيم، و به رويكردها و كاركردهاي اجتماعي نماز توجه نكنيم، به لوازم نماز كه بسترسازي مناسب براي آن و اقامه آن فراهم مي كنند، توجه نكنيم، دعوت ما دعوت تمامي نخواهد بود.

قولوا للنّاس حسناً و اقيموا الصلوة، آن كسي كه دعوت به اقامه نماز مي كند بايد با مردم به نيكي سخن بگويد. زبان درشت، كلام زمخت و دعوت از سر اجبار براي نماز سازگار نيست. قولوا للناس حسناً و اقيموالصلوة. بايد دعوت به نماز را از بستر خانه و خانواده شروع كرد. قرآن كريم مي فرمايد: واجعلوا بيوتكم قبلة، خانه هاي خود را قبله قرار دهيد. البته معناي مقابل هم ساختن، هم براين آيه گفته اند. اما چون ارتباط بعدي دارد با اين جمله كه واقيموا الصلوة و بشر المؤمنين. شايد اين قبله، همان معبد و عبادتگاه مراد باشد. خانه بايد محل تربيت نسل نمازگزار باشد. اگر خانه پاكسازي و بهسازي از عقايد انحرافي و خرافي نشود، نمي تواند فرزندان نمازخوان تربيت كند. هم چنانكه قرآن كريم خطاب به پيغمبر خود مي فرمايد: و امر اهلك بالصلوة. يا از اسماعيل تجليل مي كند؛ كان يأمر اهله بالصلوة، پس اگر مي خواهيم خانه هاي ما محل عبادت باشد، بايد خودمان را مخاطب اين آيه ي شريفه قرار دهيم؛ وطهّر بيتي لطائفين. اگر خانه ي خدا خانه ي عموم مردم است و ابراهيم به عنوان پدر اين امت موظف به پاكسازي آن خانه بوده، در خانه هاي كوچك تر هم پدرانشان موظفند آن جا را براي عبادت و اقامه نماز پاكسازي كنند. ديروز بسيار منتظر ماندم كه از وزير محترم مسكن و شهرسازي درباره ي ساخت شهرك هاي جديدي حول مسجد جامع سخن به ميان آورند. در حالي كه ايشان فرمودند كه در گذشته شهرها از مسجدها توسعه پيدا كردند. هم چنانكه قرآن كريم مي فرمايد: عمران و آبادي بر كره خاكي از مسجد شروع شد. انّ اول بيت وضع للناس للّذي ببكة مباركة. اميد بود اين چنين مي شد، نه اين كه شهرك هايي بسازيم، بعد به يادمان بيفتد كه مسجدش مانده است.

نماز با طهارت و نماز پيوسته، شرط اقامه ي صلوة است. اما يك جمله هم از نبايدها بگويم، كه اين ها اگر محقق بشود، اقامه ي صلوة است. اما اگر تحقق نيابد ايمان موسمي و سنتي در ميان ملت به وجود مي آيد. اما اگر اين شرايط برايش محقق نشود، اضاعه صلوة اتفاق خواهد افتاد. در قرآن دو تعبير داريم بر اقامه ي صلوة، و اضاعه صلوة، اقامه ي صلوة با اين شرايط است اما اگر اين شرايط نباشد اضاعه صلوة است. ضايع كنندگان صلوة را هم قرآن ظاهراً اين چنين بيان مي كند كه اين ها هم اهل تمكن هستند، هم چنانكه اقامه كنندگان، اهل تمكن هستند. يعني قدرت دارند اما با قدرت ضايع مي كنند. در آيات بعدي سوره مريم(عليها السلام) آمده است؛ بعد از آن كه پيغمبرها آمدند و دعوت كردند و هدايت كردند به راه هاي خير، به نيكي ها، فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة. جانشين هايي آمدند كه نماز را ضايع كردند. كار اقامه كننده ها را از بين بردند. آثار كارشان را ضايع كردند. اضاعه صلوة چگونه صورت گرفت؟ واتبعوا الشهوات. به دليل پيروي كردن از شهوات، نماز ضايع شد. قرآن شهوات را در چند مورد بكار برده است. يكي از مواردي كه قرآن شهوات را بكار مي برد، فساد جنسي يا اسراف جنسي است. در مورد قوم لوط همين معنا را بكار مي برد و در مورد ديگراني كه افزون طلبي و زياده روي در مورد مسائل جنسي مي كنند همين معنا را ذكر مي كند كه زين للناس حب الشهوات من النساء. هر نوع حركتي كه در بسترهاي فرهنگي و در بسترهاي هنري بيداركننده ي اين حس از طريق غيرمشروع و غيرمعقول خود باشد، تلاشي براي اضاعه صلوة است. هرگونه يارانه دادن براي اين نوع حركت ها يارانه دادن براي اضاعه صلوة است، نه اقامه صلوة. كسي نمي تواند ادعا كند كه من مي توانم دو كار را در رديف هم انجام دهم؛ هم اقامه صلوة مي كنم، كتاب منتشر مي كنم، آمار ارائه مي دهم، اما از طرف ديگر فرهنگي و بستري را به وجود مي آورم كه در او تكثير و تكيه و تأكيد بر شهوات مي شود.

قرآن علاوه بر زياده روي جنسي، افزون طلبي ثروت را هم نوعي شهوت بيان مي كند. والقناطير المقنطره من الذهب و الفضة. اين هم جزء نبايدهاي اقامه نماز است. جامعه اي كه از يك طرف، به نماز و از طرفي گروه ديگر برافزون طلبي و تكاثرطلبي بخوانند، در جهت اضاعه صلوة قدم برداشته است.

متأسفم از اين كه نتوانستم آنچه را كه بايد عرضه مي كردم، حضورتان عرضه كنم. اما خوشحالم كه در حضورتان بودم. خدا را شاكرم كه توانستم چند جمله اي را با شما سخن بگويم. از شما ممنون و سپاسگزارم از اين كه حوصله كرديد و شرمنده از اين كه اسباب تصديع فراهم آمد.


بازگشت