پيام حضرت آيت الله خامنه اي مقام معظم رهبري به دوازدهمين اجلاس سراسري نماز


بسم الله الرحمن الرحيم

اين گردهمايي را كه همه ساله با حضور بلندپايگان علمي و سياسي كشور تشكيل مي گردد، بايد يكي از مهمترين گردهمايي ها شمرد؛ زيرا موضوع آن نماز است كه برترين فريضه ديني است و مخاطب آن همه ي آحاد ملت اند و از اين رو لازم است كه دست اندركاران اجرايي ذيربط نكاتي را كه در آغاز اين گردهمايي خطاب به آنان تذكر داده مي شود صرفاً يك توصيه ي تشريفاتي نينگارند. در پيام سال گذشته ي اينجانب به حاضران اين گردهمايي و ديگران چنين آمده است:

«انسان كه از سوئي گاه مظهر برترين و زيباترين حقايق هستي است، از سوئي ديگر، گاه محلّ بروز زشتيها و پستيهاي بي همانند نيز مي گردد. اگر در جائي و زماني او را مظهر آگاهي و محبت و فداكاري يا خردمندي و آفرينندگي و پيشرفت در عرصه هاي تعالي، يا آيت شوق و شور و اميد مي بينيم، در جائي و زماني ديگر او را دچار غفلت و كينه و خودخواهي، يا جهل و عادت و ركود، يا سستي و نوميدي و بدبيني مشاهده مي كنيم.

اين عنصر با استعداد، مي تواند برترين موجود گيتي تا پست ترين پديده ي هستي گردد. او مجهّز به همه ي ابزارها و زمينه هاي تعالي و تكامل معنوي و مادي، آفريده شده است. سرشت او، نيك و راه نيكي به روي او باز است. خرد و قدرت بر تصميم گيري و انتخاب، دو بال تواناي اويند. و رسولان الهي راهنمايان و اميد دهندگان و كمك كنندگان به او.

اما او با اين حال مي تواند تسليم ضعفها و هوسها و خودخواهيها يا جهلها و غفلتها و عادتهاي خود شود و خود را از همه ي آن بشارتها و اميدها و معراجها محروم سازد. اين همان است كه آن را بايد «فسادپذيري انسان» ناميد و همان است كه در عمر دراز بشريت و نيز در عمر هر يك از آحاد بشر، بزرگترين مصيبت او و خطرناكترين تهديد او به شمار رفته است و مي رود.

براي پيشگيري و نيز درمان اين آفت بزرگ، دين خدا «ذكر» را به انسان آموخته است. ذكر يعني حقيقت را به ياد آوردن، خود را در برابر خدا يافتن، به او گوش سپردن و به او دل دادن. يعني از دلمشغوليهائي كه آدمي را اسير وسوسه ي هوسها ميكند، يا ميل به برتري جويي و كينه ورزي و آزمندي او را ارضاء مي سازد، خود را رها ساختن، يعني او را از جهنمي كه براي خود فراهم كرده است، به بهشت صفا و اُنس و بهجت و امن بردن و نماز با تركيب هماهنگ دل و زبان و حركت، نابترين و كاملترين نمونه و وسيله ي ذكر است.

انسان در زندگي شخصي اش، گاه بر اثر محنتها و شدّت ها و مصيبتها، و در زندگي جمعي اش، گاه با حوادث تحوّل آفرين مانند حركت عمومي به سوي جهاد يا انفاق يا كمك به نيازمندان، به عامل ذكر نزديك مي شود، و گاه با سرگرمي هاي هوس آلود و غرق شدن در سرخوشي و اشرافيگري و عيش بارگي، از آن دور مي افتد. عنصري كه مي تواند در همه ي اين احوال او را به بهشت «ذكر» نزديك يا نزديكتر كند، نماز است.

نماز در حالات آمادگي روحي، به آدمي عروج و حال و حضور بيشتر مي بخشد و در حالات غفلت و ناآمادگي، در گوش او زنگ آماده باش مي نوازد و او را به آن وادي نوراني نزديك مي سازد. لذا نماز در هيچ حالي نبايد ترك شود. در عين شدت و محنت، در بحبوحه ي ميدان جهاد، در هنگام فراغ و آسايش، و حتي در ميان محيط لجن آلودي كه انسان با هوسها و كينه ها و شهوت ها و خودخواهيها، پيرامون خود پديد آورده است. نماز يك شربت مقوّي و شفابخش است، بايد آن را با دل و جان خود نوشيد و از هر نقطه كه در آن واقع شده ايم، يك گام يا يك ميدان به بهشت رضوان نزديك شد.

از اين روست كه نه حَيَّ علي الجهاد و نه حَيَّ علي الصوم و نه حَيَّ علي الانفاق، نگفته اند، ولي در هر روز بارها سروده اند: حيّ علي الصلاة.

در دوران انقلاب و جنگ تحميلي، نماز ما را در حركتمان مصمّمتر و نيرومندتر ميكرد، و امروز كه خطر غفلت و عيش بارگي و آرزوهاي حقير و تنگ نظرانه و عادتها و روزمرّگيها ما را تهديد مي كند، نماز به ما مصونيّت مي بخشد و بن بستهاي پنداري را مي شكند و راه ما را روشن و افق را درخشان مي سازد. اين تنها برگي از كتاب مناقب نماز است، و همين براي به راه انداختن حركتي جدّي تر از گذشته، مي تواند انگيزه ئي ژرف و كارآمد پديد آورد.

همه بايد در اين حركت بزرگ كه شايسته است جهاد ناميده شود، خود را مُلتزم و متعهد بدانند. علماي دين، روشنفكران، هنرمندان، جوانان، پدران و مادران و همسران، دارندگان منبرها و رسانه ها، نويسندگان، و بيش از همه مسئولان بخشهاي حكومتي مانند: وزارتهاي آموزش و پرورش، علوم و فن آوري، ارشاد، صدا و سيما، سازمانهاي تبليغاتي، مراكز توليد سينمايي، پژوهشگاهها، مديراني كه نيروي انساني كلاني در قبضه ي امر و نهي آنهايند، مانند: نيروهاي مسلّح، وزارتخانه ها، كارگاهها، دانشگاهها و مدارس، وسايل حمل و نقل و غيره و غيره... اينان هر يك به گونه اي مي توانند و مي بايد در اين حركت همگاني سهيم گردند و نقش ويژه ي خود را بگزارند.

اين كار با سهل انگاري و كم همّتي به سرانجام خود نمي رسد. از برترين شيوه ها و فني ترين و هنري ترين ابزارها بايد بهره گرفته شود. نمايش نماز جماعت مهجوري، با جمع معدودي، آنهم از فرسودگان بي نشاط، ترويج نماز جماعت نيست. همچنانكه پخش صداي اذان از رسانه هاي صوت و تصوير، كافي نيست. جوانهاي ما هزاران صف جماعت پرشور و حال در سراسر كشور تشكيل مي دهند، مردم زيادي از آنان كه فيلمهاي سينمائي در گزارش واقعيتهاي زندگي آنان ساخته مي شود، اهل نماز و نياز و تهجّدند، حنجره هاي بسياري از روي ايمان و تعبّد در هنگام اذان، صدا به اين سرود معنوي بلند مي كنند، گروههاي انبوهي در هنگام نماز از كار روزانه دست كشيده به مسجد رو مي آورند، اينها مي تواند در ساختهاي هنري، چهره ي زيبا و ترغيب كننده ي اين فريضه ي نجات بخش را به همه نشان دهد.

در دانشگاهها و ديگر مراكز انساني انبوه، مسجد مي تواند جايگاه امن و صفا باشد، و امام جماعت، غمگساري و راهنمائي و همدلي را در كنار اقامه ي نماز، در آن مهبط رحمت و هدايت الهي به نمازگزاران هديه كند. مجامع دانشجوئي و دانش آموزي در آن صورت، جذابترين مركز تجمع خود را مسجد دانشگاه و مدرسه خواهند يافت و پايگاه تقوا، پايگاه فعاليت جوانان خواهد شد.

به مديران آموزش و پرورش و علوم يادآوري مي كنم كه سهم مسجد سازي و مسجد پردازي بايد در اعتبارات فعاليتهاي فوق برنامه، در رديف اوّل و بيش از سهم ديگر بخشهاي اين سرفصل باشد.

هجرت هفتگي روحانيون مستقر در مراكز نظامي و غيره، به روستاهاي همسايه ي اين مراكز از توصيه هاي پيشين من است كه بر آن تأكيد مي ورزم. همچنين فراهم ساختن فضاي مادي و معنوي براي اقامه ي نماز در بوستانها و گردشگاهها و نمايشگاهها و امثال آن.

امامان محترم جماعت، اگر خود بر اثر كهولت و غيره نمي توانند وظيفه ي رابطه و اُنس و راهنمائي را براي نمازگزاران، بويژه جوانان فراهم كنند، در كنار خود فضلاي جوان و پر نشاط را به كار گيرند و آنان را در كار با خود شريك سازند.

نمازهاي جمعه بايد پايگاه جذب و نصيحت و تعليم باشد. امامان محترم جمعه با كمك برگزاركنندگان مراسم نماز، همه ي سعي خود را در اين جهت مبذول دارند.

خدا را سپاس كه محيط عمومي كشور، محيط ذكر و نماز و معنويت است، و خدا را سپاس كه خيل عظيمي از مردم ما بويژه جوانان با نماز و نياز، پيوندي روحي و عاطفي و عقلاني دارند. ليكن اين همه بايد گامهاي نهائي شمرده نشود و بيش از گذشته تلاش عالمانه و مدبرانه و نازك انديشانه در اين رويكرد به كار رود.»

اكنون اين سؤال بسيار جدي و مهمّ براي اينجانب مطرح است، كه مسئولان اجرائي مخاطب اين مطالبات تا چه حدّ به وظيفه ي خود عمل كرده اند. صدا و سيما، آموزش و پرورش، وزارت علوم و ساير مراكز دانشگاهي، وزارت ارشاد اسلامي، سازمان تبليغات اسلامي، مراكز توليد سينمائي، نيروهاي مسلح، مديريت حمل و نقل و مديريت هاي شهري و ديگران، چه اندازه وظيفه اي را كه در اين پيام از آنان خواسته شده است به انجام رسانده اند. از رياست محترم جمهوري و ديگر مسئولان عالي رتبه به جدّ انتظار مي رود كه دست اندركاران را با اين سؤال اساسي مواجه سازند و پاسخ فعال آنانرا مطالبه كنند.

توفيق همه ي حضرات را از خداوند متعال مسئلت مي كنم.

والسلام عليكم و رحمةالله

سيدعلي خامنه اي

16 / 6 / 1381


بازگشت