چه مي كني؟! (خاطره - 16)


من بر خلاف ديگران اولين نمازم را نه در سنّ تكليف، بلكه سال ها بعد از آن خواندم. در دوران جواني اصلاً نمي دانستم نماز چيست و آن را چگونه ادا مي كنند تا اين كه بعد از ازدواج متوجه شدم همسرم يك محدوده معيني از وقتش را صرف نماز و عبادت مي كند. وقتي براي اولين بار ديدم كه همسرم نماز مي خواند، بعد از نماز با تعجب از او پرسيدم كه چه كار مي كند. و او بيشتر از من تعجب كرد. وقتي او فهميد كه من نماز نمي خوانم اولش ناراحت شد. آخر من كه تقصيري نداشتم. من از يك مادر انگليسي و پدر ايراني متولد شده بودم و مدت ها در انگلستان زندگي كرده بودم. تازه بعد از ازدواجم بود كه به ايران آمدم و هيچ وقت نماز نخوانده بودم. بعد از آن همسرم مرا به نماز تشويق مي كرد و من هم روز به روز علاقه مند به نماز مي شدم تا اين كه كم كم خواندن صحيح نماز را ياد گرفتم.

براي اولين بار كه نماز خواندم متوجه يك حالت روحاني و زيبا در



[ صفحه 40]



درونم شدم. كشش و جاذبه ي زيبايي مرا به سوي خود جذب مي كرد. اكنون بسيار حسرت مي خورم كه چرا در دوران نوجواني ام نماز نمي خواندم؟!



[ صفحه 41]




بازگشت