ميزگرد فرهنگ و نماز


بسم الله الرحمن الرحيم

خدمت سروران عزيز هستيم با بحثي در باب فرهنگ عمومي و نماز.

به نظر مي رسد چنانچه از فعاليت هاي هنري و پژوهشي كه در مورد همين بحث خاص در حوزه نماز در سال هاي اخير انجام شده نمايشگاهي بر پا مي كرديم، دوستان با جلوه هاي مختلف اين حقيقت در آثار هنري بهتر و بيشتر آشنا مي شدند و اميدواريم كه در هشتمين گردهمايي، موفق شويم كه چنين نمايشگاهي را هم داشته باشيم. در مقدمه لازم مي دانم از سرور گرامي حضرت حجت الاسلام و المسلمين جناب آقاي قرائتي كه بنيانگذار اين اساس بوده اند، تشكر كنم و با توجه به اين كه سال هاي متوالي است كه اين نشست برگزار مي شود، اميدواريم كه در آينده شاهد برگزاري نشست هاي تخصصي در اين حوزه باشيم. بحث هنر و نماز و بكار گرفتن ابزار هنري براي بيان مفاهيم متعالي نماز نياز به نشست ويژه اي دارد.

تحقيقاتي كه انجام شده مشخصاً حاكي از اين است كه نسبت مستقيمي ميان



[ صفحه 294]



سواد و گرايش ديني و به ويژه گرايش به نماز وجود دارد. در بررسي هاي اجتماعي، دو متغير اصلي و اساسي بيشترين تأثير را دارد، اين دو متغير يكي مسأله ي ثروت است، يكي مسأله سواد. در تحقيقاتي كه در حوزه ي تعلق به مسائل معنوي و تعلق به مسائل ديني انجام شده، ما شاهد دو تحقيق مستقل هستيم، يكي تحقيقي است كه در سال 53 توسط گروه تحقيقي با مسئوليت مرحوم دكتر اسدي انجام شد و اين تحقيق مجدداً در دو سال پيش تكرار گرديد. تفاوت بارزي در نتايج اين دو تحقيق به چشم مي خورد و اين تفاوت بارز از جمله در مورد نماز به اين صورت است كه در سال 53- سال هاي قبل از انقلاب- هر چه ميزان سواد افزايش پيدا مي كرد، تعلق به امور معنوي، به ويژه نماز كاهش پيدا مي كرد و اين نسبت در تحقيقي كه در سال هاي اخير انجام گرديده، عكس شده است، يعني به نسبتي كه افراد به ميزان سواد و تحصيلاتشان اضافه مي شود، تعلقشان به امور معنوي، به ويژه نماز افزايش پيدا مي كند و البته در مورد ثروت اين جور نيست، يعني همان روندي كه قبل از انقلاب بوده، بعد از انقلاب نيز بر طبق اين گزارش، تغييري در آن ايجاد نشده.

در مورد خاص نماز بايد عرض كنم كه در يازده شهر كشور در سال 76 تحقيقي در مورد افراد سنين بين 20 تا 55 سال انجام شد. اخيراً نتايج اين تحقيق ارائه شده و اين شايد جديدترين تحقيق اجتماعي است كه به حوزه ي دين پرداخته. نتايج تحقيق بسيار گويا است. نتيجه ي تحقيق نشان مي دهد كه صد در صد مردم مسلمان ايران (بين اقليت هاي ديني اين تحقيق انجام نشده) اسلام را به عنوان بهترين آئين زندگي مي دانند. بنابراين گرايش و حركت و سمت و سويي كه در جامعه ما هست، چنين گرايشي است. من اين تحقيق را در بعد نماز به طور



[ صفحه 295]



خاص عرض مي كنم؛ ما تحقيقي در باب نماز داريم كه مي گويد 86 درصد پدران و مادران نماز را توصيه مي كنند كه بالاتر از 90 درصد مادران روي اين قضيه تأكيد و دقت دارند و در مورد پدران، 83 درصد، آنان كساني هستند كه حساسيت دارند بر اين كه فرزندانشان نمازخوان شوند. البته ميزان تأثير گذاري آن متفاوت است، يعني اگر مادران 90 درصد تأكيد دارند، در عين حال ميزان تأثير گذاري شان كمتر است، چون بايد در جواني از موضع عقلانيت با فرزند برخورد بشود تا تأثير گذار باشد. به همين جهت تأثير پدران در نماز خوان شدن فرزندان بيشتر از تأثير مادران است، هر چند كه متوسط حساسيت مادران بيشتر مي باشد. اين نكته را از اين باب عرض كردم كه آمار و ارقام و تحقيقاتي كه به صورت گسترده در 12 شهر كشور انجام شده يا در 5 استان انجام گرديده جنبه ملي و فراگير داشته است و با شيوه هاي نمونه گيري درست انجام شده است، و لذا حاكي از اين مي باشد كه وضع تعلق ديني افراد به اسلام و به مقدسات، نه تنها كاهش پيدا ننموده، بلكه افزايش هم پيدا كرده است.

در حوزه ي فرهنگ عمومي، تعريفي را كه براي فرهنگ و فرهنگ عمومي داريم، به فرمايش مقام معظم رهبري در اين زمينه مستند مي كنيم، ايشان بحثي كه دارند اين است كه فرهنگ عمومي به وجوه رسمي فرهنگ خلاصه نمي شود (وجوه رسمي فرهنگ آن امكانات و وسايل و ابزارهايي است كه در اختيار كارگزاران فرهنگي قرار دارد و در اختيار دولت است)، بلكه فرهنگ عمومي آن فرهنگي است كه جريانش وسيعتر بوده، در تمامي زواياي زندگي حضور و نمود دارد. بر اساس نظر ايشان، آداب، اخلاق و روش هاي زندگي، بعد مادي فرهنگ عمومي هستند كه تجلي اش در شكل لباس، در معماري شهرها و در معماري



[ صفحه 296]



خانه ها است، بعد ذهني، بعد ديگري است كه اخلاقيات را در بر مي گيرد،مصاديقي كه ايشان ذكر مي كنند، از قبيل وجدان كاري و عدالت اجتماعي، آن بعد معنوي فرهنگ عمومي است. و باز بر اساس اين نظريه جز به بركت يك فرهنگ عمومي صحيح ذهني امكان ندارد ما در بعد مادي فرهنگ بتوانيم به توفيقي دسترسي پيدا بكنيم. بنابراين موقعي كه ما مي خواهيم ارتباط بين نماز و فرهنگ عمومي را بررسي كنيم بايستي يكي از باب بعد ذهني به بحث و بررسي بپردازيم و ديگري از بعد مادي و محيطي، مثال بارز و مشخص بعد مادي شهرسازي است، تحقيقاتي كه در اين حوزه در خصوص علل عدم گرايش جوانان و نوجوانان و دانش آموزان به نماز خواندن انجام شده است، بيان مي دارد كه يكي از مهم ترين مسائل، بعد محيطي است، يعني مسائل فيزيكي، الان بنايي كه ما در اينجا مي بينيم، قطعاً در گرايش به نماز تأثير مثبت دارد و اگر ما امكانات لازم را براي اين امر فراهم نكنيم، قطعاً تأثير منفي به جاي مي گذارد.

براثر داده هاي آماري، محرز شده كه اگر معماري و شهرسازي ما به نحوي باشد كه مسجد محور شهر قرار گيرد و فضاهاي ديگر حول محور مساجد طراحي بشوند، اين امر در ايجاد فضاي معنوي و روحاني و فضايي كه به گسترش نماز منجر شود، تأثير مثبت دارد، هم چنان كه در معماري كهن ما، شما اين را مي بينيد كه مساجد در مركز شهر قرار داشت و بازار، در كنار مساجد، بعد ارگ و دستگاه حكومتي در كنار آن، بعد منازل و معماري مسجد بر معماري شهر اشراف داشت. در شهرهاي قديمي شما اين را مي بينيد، در يزد و در كرمان. از آنجا كه نام خدا بلندترين نام ها است، هيچ بنايي به لحاظ فيزيكي مرتفع تر از



[ صفحه 297]



خانه خدا نيست، ايوان خانه ي اقليت هاي ديني پايين تر از خانه ي مسلمين بوده است، شما در شهرهاي كهن، در يزد هنوز هم اين موارد را مي بينيد. بنابراين موقعي كه محور، نماز مي شود، در بعد مادي ما شاهد نحوه ديگري از شهرسازي هستيم، شاهد مسكن ديگري هستيم، شاهد حضور مساجد در جاي جاي شهر و در زندگي مردم هستيم، چرا كه بايد همه چيز ياد خدا را تداعي بكند، اين وضعيت در نگرش مادي بوجود مي آيد، لكن اين امر نياز به بعد ذهني ديگري دارد و آن آسيب شناسي در مواردي است كه نسبت به نماز حساسيت ها را كاهش داده، موجب كاهلي در نماز مي شود و نماز را از اولويت در ذهن و عين خارج مي نمايد و نه تنها در عين بلكه از ذهن هم خارج مي كند كه بعداً به آن اشاره مي شود.

آقاي مسجد جامعي:

از جناب آقاي دكتر محمديان خواهش مي كنم كه در زمينه مفاهيم فرهنگ عمومي و چگونگي متجلي شدن مسائل ذهني در عينيت جامعه ما در حوزه فرهنگي نماز مطالبي را بفرمايند.

حجةالاسلام و المسلمين دكتر محمديان:

بسم الله الرحمن الرحيم

از دوستان و برادران عزيزي كه اين امكان را فراهم كردند كه صاحب نظران و انديشمندان و مناديان اقامه ي نماز در اقصي نقاط كشور در اين مجمع مبارك جمع شوند و تبادل نظر كنند، تشكر مي كنم. بحثي كه در اين ميزگرد عهده دار و متكفل گفت و گو از آن هستيم يكي از مباحث پيچيده است، در عين حال كه



[ صفحه 298]



سهل به نظر مي رسد، ولي دستيابي به وحدت نظر در موضوع فرهنگ مشكل است. حتي در تعريف فرهنگ هم در بين انديشمندان و صاحبنظران وحدت نظري نيست، در اين خصوص گفت و گوهاي مختلفي انجام داده اند، ليكن آنچه تقريباً درباره ي آن متفق هستند اين است كه فرهنگ به مجموعه ي آداب و رسوم، عقايد، اخلاقيات، منش ها و روش هاي زندگي افراد يك اجتماع گفته مي شود. يكي از صاحب نظران اسلامي در ذيل تفسير آيه شريفه «هو الذي بعث في الاميين رسولاً منهم يتلوا عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمة» اين چنين مي فرمايد كه مجموعه اي از بينش ها و گرايش ها در يك جامعه، فرهنگ آن جامعه را ايجاد مي كند، نوع نگرش افراد يك جامعه به جهان هستي و تفسير آنها از جهان خلقت و بايد و نبايد و تكليفي كه از اين جهان بيني براي خود فرض مي كنند و براساس آن بايد و نبايدها زندگي خود را سامان مي دهند، اخلاق خودشان را تنظيم مي كنند و روابط جمعي و خانوادگي خودشان را سامان مي دهند، اين، فرهنگ مردم است و بعد مي فرمايد كه پيامبر ما ابتدا موظف شده كه فرهنگ سازي كند، آن قسمت «يتلوا عليهم آياته و يزكيهم»، دوره فرهنگ سازي پيامبر است كه نيروهاي پيشتاز ايماني در جامعه، فرهنگ ديني را اجرا مي كنند و دوره ي «يعلمهم الكتاب و الحكمة» دوره ي مدنيت سازي يا تمدن ديني را بنا نهادن است.

اگر فرهنگ را اين چنين ديديم كه مدنيتي را پايه ريزي مي كند، نماز جزو فرهنگ ما است، نماز نماينده ي فرهنگ ما مي باشد. البته اين معنا را هم دوستان عنايت دارند كه هر چيزي كه چيز ديگر را بوجود آورد، يقيناً آن بوجود آمده در بقا و دوام و گسترش خود آن عامل مؤثر است. حال اگر خود اين نماز كه جزوي



[ صفحه 299]



از فرهنگ ديني است، گسترش پيدا كند، فرهنگ را گسترده مي نمايد و خود منجر به فرهنگ سازي جديد مي شود. ما مظاهر فرهنگي را چنانچه جناب آقاي مسجد جامعي هم اشاره داشتند در نمودهاي مختلفي مي بينيم، مثلاً ادبيات ما بخشي از فرهنگ ما است، ما مي بينيم نماز در ادب ما تجلي پيدا كرده است، نقاشي ما، هنر معماري ما، همه ي اينها جزء فرهنگ ما هستند. ما مي بينيم نماز خودش عامل مؤثري شده در ايجاد همين معماري ها و پيدايي همين هنرها. مي بينيم كه بهترين ساختمان ها را در طول تاريخ بشري، مساجد تشكيل داده اند. كساني كه مسجد ساخته اند با يك انگيزه ي ديني وارد شده اند، دقت و توجه خاصي داشته اند.

اين يك نوع ايجاد فرهنگ است، به اين معنا كه قداستي خاص به اين محيط داده مي شود، حتي آجرهايش هم با وضو روي هم چيده مي شود. فرهنگ عمومي كه در رفتار و آداب و معاشرت ها و مناسبت هاي اجتماعي و فردي و خانوادگي آحاد مردم تجلي پيدا مي كند، يك جنبه عمومي دارد و يك جنبه حكومتي. نكته اي كه من مي خواهم در اين جمع خدمت دوستان عرض نمايم اين است كه سياستگذاري فرهنگي يك امر حكومتي است. امروز در اين جلسه ي محترم بعضي از دوستانمان نكاتي را يادآور مي شدند كه طي آن نسبت به برخي فعاليت هاي فرهنگي كنايه هايي را داشتند. من عرض مي كنم كه اين نوع فعاليت ها همه لازم است و در جاي خود ضرورت دارد، آنچه امروز ما از آن ناراحتيم اين است كه سياست فرهنگي مشخص و معيني را دنبال نمي كنيم، بيشتر، سليقه ها، علائق خاص و نوعي گرايش هاي خاص حاكميت پيدا كرده است. در حالي كه يك فعاليت فرهنگي بايد با سياست گذاري فرهنگي اجرا شود و اجزاي مختلف



[ صفحه 300]



فرهنگ، همسو و هم جهت، همديگر را پشتيباني و تكميل كنند. يقيناً ما نيازمند فرهنگسرا هستيم، يقيناً نيازمند سينما هستيم، يقيناً نيازمند پارك هستيم، اما همه اينها را نياز داريم در كنار مسجدي آباد.

ما نمي توانيم بگوييم كه همه فعاليت ها را در مسجد مي توانيم سامان بدهيم، بايد در جاي ديگر زمينه را فراهم كنيم، همچنان كه به بازار نيازمنديم، اما همه اين ها بايد يك فرهنگي را تعقيب كند و آن فرهنگ، فرهنگ ديني است.

آقاي مسجد جامعي:

از جناب آقاي فاضل مي خواهيم كه در زمينه پژوهش ها و تحقيقات فرهنگي كه در باب فرهنگ ديني در جامعه اسلامي ما انجام شده و ويژگي هاي يك فرهنگ ديني و انعكاس آنها در مباحث آموزشي در اين فرصت محدود مطالبي را بيان كنند.

آقاي فاضل:

بسم الله الرحمن الرحيم

در حوزه ي تحقيقات فرهنگ ديني در كشورمان، متأسفانه با وجود آن كه در سال هاي اخير تلاش هايي انجام شده و بعضي از تحقيقات به انجام رسيده و بعضي از رساله هاي كارشناسي ارشد و دكترا به اين موضوع اختصاص پيدا كرده، از ديدگاه روان شناسي، جامعه شناسي و ساير رشته هاي علوم انساني هم به اين موضوع توجه كرده اند، اما هنوز ما به آن ميزان از تحقيق دست نيافته ايم كه بتوانيم بر اساس آن تحقيقات در واقع نظريه يا فرضيه اي را در خصوص فرهنگ



[ صفحه 301]



ديني كشورمان با درجه ي احتمال بالايي ارائه بنماييم، به همين دليل من تصور مي كنم كه اولين نكته اين باشد كه ان شاءالله تحقيقات فرهنگ ديني كه از ضروريات جامعه ما است، توسعه و گسترش پيدا كند تا در واقع به حدي از پژوهش برسيم كه بتوانيم به نتيجه ي دست آوردهايمان اعتماد كنيم و همچنين بتوانيم از زواياي مختلفي مقوله ي فرهنگ ديني را ببينيم.

نكته ي دوم اين كه از آنجا كه معمولاً هر امري كه به نوعي نابهنجاري تلقي شود، جلوه ي آن به مراتب بيش از آن امر مطلوب و آرماني است، به همين دليل به ذهن مي رسد كه وضعيت كنوني جامعه ي ما دچار نابهنجاري ها و نابساماني هاي فرهنگي گسترده اي است و بالاخص به واسطه ي برخي رفتارهاي غير ديني يا خلاف شرع يا برخي از نابهنجاري هاي اخلاقي و فرهنگي كه در ميان نوجوانان و جوانان گروه هاي مختلف جامعه ممكن است مشاهده شود، اين طور تصور گردد كه وضعيت فرهنگ ديني كشور رو به سستي و تزلزل است و در ميان قشرهاي مختلف جوانان يا گروه هاي ديگر جامعه، فرهنگ ديني كاستي و نقصان پيدا كرده، ليكن براساس حداقل سه پروژه ي ملي كه ازسال 72 تا پايان سال 75 انجام شده و اطلاعات دقيقي كه بدست آورده ايم، حداقل مي توانيم اين نكته را اظهار كنيم كه واقعاً اين جور نيست. در شاخص هاي مختلفي كه اندازه گيري و بررسي شده، فعاليت هاي مذهبي، و ارزش ها و باورهاي ديني به مراتب بيش از گذشته تقويت گرديده است.

همان طور كه جناب آقاي مسجد جامعي فرمودند حداقل بر اساس تحقيقي كه در سال 53 انجام شده و در سال هاي 59 و 74 هم مجدداً اين تحقيق صورت گرفته، ما مي بينيم كه در طول زمان وضعيت باورها و ارزش ها و رفتارهاي مذهبي



[ صفحه 302]



در جامعه تقويت شده و همواره بهبودي فرهنگ ديني در تحقيقات انعكاس پيدا كرده است. تحقيق بسيار گسترده اي كه نسبت به چند شاخص مذهبي مثل انجام نذور، زيارت اماكن مقدسه و برخي شاخص هاي ديگر در 15 شهر كشور انجام شده، نشان مي دهد كه تمامي شاخص ها نسبت به گذشته از كيفيت بالاتر و بهتري برخوردار است و در ميان گروه هاي سني نوجوانان و جوانان نيز شاخص هاي مذهبي آنان روز به روز بهتر شده و اميدواريم كه در آينده بتوانيم به جامعه ي آرماني اسلامي برسيم.

آقاي مسجدجامعي:

از جناب آقاي سپهري عضو محترم استان، كه به نوعي ميزبان اين نشست هستند و در برگزاري اين مراسم همكاري دارند، خواهش مي كنيم كه گزارشي درباره ي فعاليت هايي كه انجام شده بفرمايند. جناب آقاي قرائتي فرمودند در اين دو روز سمينار همه آمدند و درباره ي فلسفه و ضرورت پرداختن به مسأله نماز و نمازخانه كمي صحبت كردند. خوب البته بسيار هم مفيد است، لكن فعاليت ها، اقدامات، پيشنهادات و راهكارهاي اجرايي را مشخص كنند، تا ما را در رسيدن به آن اهداف كمك كند. اينها هم يك بخشي از كارها است كه بايد بيان بشود. و طبعاً ان شاءالله اگر در سال هاي بعد شاهد اين باشيم كه نشست ها به سمت موضوعات ويژه و تخصصي پيش برود، شايد اين زمينه بيشتر شود. به هر حال در اين فرصت محدود از جناب آقاي سپهري خواهش مي كنم كه در اين زمينه مطالبي را بفرمايند.

آقاي سپهري

بسم اللَّه الرحمن الرحيم

از اصول فرهنگي نظام مقدس جمهوري اسلامي- از نكاتي كه مطرح شد-



[ صفحه 303]



تعالي فرهنگ اسلامي و انسانيت است. از اهداف و وظايفي كه براي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تعيين شده، فراهم نمودن زمينه رشد و تعالي ارزش هاي الهي و انسانيت است. من از اين دو جمله استفاده مي كنم تا اختصاراً به مواردي اشاره داشته باشم، در فرصت محدودي كه هست.

بحث نهادينه كردن ارزش ها و باورها و بحث فرهنگ سازي، قسمتي مربوط به خود انسان ها است و بخش ديگر مربوط به ابزارها، شرايط و امكاناتي است كه انسان ها در تحقق ارزش ها به آنها نيازمندند. در بخش اول: يكي از قدم هاي ارزشمند در اين زمينه بحث كانون هاي فرهنگي و هنري محله ها است كه يكي از برنامه هاي مهم اين كانون ها حضور فعال در نمازهاي جمعه و جماعت و آموزش احكام و مسائل اخلاقي است.

بحث بعدي، بحث نمايشگاه هاي فرهنگي و هنري از آثار هنرمندان كشور و استان و منطقه است. در همين سال جاري در آذربايجان غربي، در جشنواره ي هنرهاي تجسمي و در نمايشگاه قرآن و عترت، بحث نماز يكي از محورهاي مهم بود. يا در متون نمايشي براي همه ي عزيزاني كه در وزارت ارشاد در سراسر كشور هستند يكي از مسائل اولويت دار، توجه به نماز و پرداختن به ارزش هاي ديني در متون نمايشي است.

نكته ي ديگري كه اضافه مي كنم، بحث كتابخانه است؛ در همه ي كتابخانه ها بخشي براي ارائه ي كتب مربوط به نماز اختصاص داده مي شود و خود كتابخانه يكي از زمينه هاي بالا بردن آگاهي مردم و جوانان است كه قهراً نماز هم از همين مصداق است. در آذربايجان غربي حدود 200 باب كتابخانه ي روستايي و مدارس در سال گذشته و امسال تأسيس گرديد كه وجود كتابخانه در مساجد



[ صفحه 304]



مي تواند جوانان را جذب مساجد كند.

آخرين نكته اين كه از آنجا كه اداره ي كل ارشاد عضو شهرسازي است، يكي از مسائلي كه آنجا مطرح شده است بحث فضاي مساجد و در نظر گرفتن فضاهاي لازم براي آن مي باشد.

آقاي مسجد جامعي:

بنده از تحقيقي كه در سال گذشته به عنوان پژوهش برگزيده ي سال انتخاب شد، آماري را نقل مي كنم. عنوان تحقيق:

«علل عدم گرايش يا گرايش جوانان و نوجوانان به نماز»

نوشته آقاي صالحي بود. يكي از مواردي كه در اين تحقيق وجود دارد اين است كه كليه ي دانش آموزان نسبت به نماز نگرش مثبت دارند. اما من محورهايي را كه در اين بحث قرار بود مورد مذاكره قرار بگيرد، عرض مي كنم؛ محور اول: نوع نگاه سياستگذار و برنامه ريز فرهنگي به مسأله ي نماز كه اين نگاه را نگاه آسيب شناسي مي گوييم و صرفاً به شمردن فضايل و آثار نماز نمي پردازد.

محور بعد: اجزاي عيني فرهنگ نماز كه شامل وضوخانه و الزامات طهارت، محل نماز، اجتماعي براي نماز، يادآوري و تنظيم نماز، زمان نماز، نهادها و مقررات اجتماعي مربوط به فرهنگ نماز و امام جماعت.

محور بعدي: عوامل ذهني مؤثر در فرهنگ نماز مثل برداشت غلط اعتقادي، اباحه گري اجباري و تكليف ديدن مشاركت در فرهنگ نماز، سياسي ديدن نماز، عدم استقرار آموزش و يادآوري ارزش و ضعف هاي اخلاقي. براساس تحقيق ما، فعاليت هاي تفريحي و فرهنگي در باب نماز، به خوبي انجام شده است. لكن نياز به آسيب شناسي دارد و اينكه آيا تبليغ بر اساس همين شيوه ها و در اين



[ صفحه 305]



حد، هميشه مي تواند مثبت باشد يا گاهي اثر معكوس دارد؟

در مقابل بهسازي عيني فرهنگ نماز، تعليم و تربيت به موقع كودكان ونوجوانان، فعاليت توجيهي در مقابل سبك شمردن نماز، تلاش براي حل معضلات ذهني كساني كه نماز را ترك گفته اند، مقدمات لازم براي تبليغ صحيح، پژوهش در آسيب شناسي، نگرش فرهنگي نسبت به نماز تدوين نظريات درباره ي نظام شهري و تدوين نظريات در مورد شيوه ي زندگي و مقررات اجتماعي.

والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته


بازگشت