ميزگرد نماز و نسل نو


بسم اللَّه الرحمن الرحيم

دكتر جاسبي:



در نمازم خم ابروي تو در ياد آمد

حالتي رفت كه محراب به فرياد آمد



عنوان بحث ما «نماز و نسل نو» مي باشد. ايران اسلامي در ميان همه ي كشورهاي جهان، شايد بيشترين جمعيت جوان و نوجوان را دارا باشد و قطعاً اين بخش عظيم نيروي انساني از جامعه ما، نقش بسيار مهم و سازنده اي در آينده ي اين كشور و اين انقلاب به عهده خواهد داشت. وزارت آموزش و پرورش هم با نوزده ميليون نفر دانش آموز، قطعاً مجموعه ي عظيمي از نيروي انساني نسل نو را در آغوش گرفته و مي شود گفت كه آينده ي اين كشور در دست اين وزارتخانه مي باشد. برادران عزيزي كه در اينجا حضور دارند هر كدامشان مسئولايت هاي مهمي در آموزش و پرورش داشتند و دارند. از جناب آقاي دكتر افروز آغاز مي كنيم. آقاي دكتر افروز شما بفرماييد راجع به «نماز و نسل نو» چه مسئوليت هايي ما به عهده داشته و داريم؟ يعني به خصوص وزارت آموزش و پرورش و اصولاً جامعه چه كار بايد بكند كه ان شاءالله اين



[ صفحه 246]



نسل نو، كه آينده كشور در دست آنها است، نسلي باشند كه مشمول آن آيه كريمه و شريفه قرآن باشند كه:«اَلَّذينَ اِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الاَرْضِ أقامُوا الصَّلوةَ و آتَوُا الزَّكوةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَن الْمُنْكَرِ»

دكتر افروز: (پرورش شناخت و احساس مذهبي در تربيت نسل نو)

بسم الله الرحمن الرحيم

در پاسخ به فرمايش جناب آقاي دكتر جاسبي، بنده لازم مي دانم چند نكته رابه عنوان مقدمه و فهرست وار عرض كنم.اين هفتمين اجلاس نماز است كه بنده در آن شركت دارم مقاله اي نيز تحت عنوان «روش هاي انتقال پيام و تبليغ» تهيه كرده ام كه ان شاءالله درباره آن بحث خواهم كرد. در اجلاس هاي قبلي مباحثي را مطرح كردم كه يكي از بحث ها دقيقاً پاسخ به همين سؤال بود و اجمال آن اين كه:

انسان فطرتاً خداجو است و خداجويي و حقيقت طلبي از ويژگي هاي فطري انسان است و خمير مايه اين فطرت در آن احساس كنجكاوي است كه به عنوان يك وديعه گرانقدر در نهاد آدمي گذاشته شده است. همه انسان ها كنجكاوند و كنجكاوي بستر خداجويي و سكوي خلاقيت و نوآوري است. كار مربي اين است كه به اين كنجكاوي انسان ها كه در بچه ها، كودكان و نوجوانان بيشتر تبلور دارد، حركتي بدهد و پرورشي ايجاد بكند كه مايه ي خداجويي بيشتر بشود. بنابراين كنجكاوي خود يك عنصر شناختي و احساسي است؛ آميزه اي از



[ صفحه 247]



شناخت و احساس كنجكاوي در وجود انسان يك باور، يك بينش و يك بازخوردي ايجاد مي كند كه اين بازخوردها، باورها و يا بصيرت ها و ايمان ها زمينه رفتارها مي شود. براي متبلور كردن رفتارهاي مذهبي بايد باورهاي مذهبي را تقويت كرد و براي تقويت و تحكيم باورهاي مذهبي كه بالفطره در نهاد انسان ها وجود دارد، مي بايستي به بعد شناختي، شناخت مذهبي و احساس مذهبي بهاي بيشتري بدهيم.

بنابراين اساسي ترين وظيفه ي اولياء و مربيان در قبال نسل نو، تقويت اين شناخت مذهبي و احساس مذهبي است كه در آنها باور زيباي مذهبي درست مي كند. به صرف پرداختن به شناخت مذهبي، يعني دادن جزوه و ايراد سخنراني، ما به آن باور مذهبي به معناي دقيق كلمه نمي رسيم. همچنين اگر تنها به مساله احساس بپردازيم، نمي توانيم رفتارهاي مطلوبي را انتظار داشته باشيم. بنابراين بايد همزمان به هر دو بپردازيم و اين از هنر مربيگري است. هر وقت بچه ها در برابر پديده اي از قبيل پديده ي مذهبي، نماز معلم، نماز پدر، يك پيام تصويري يا صوتي قرار مي گيرند، بايد در آنها احساس ايجاد بشود. اگر ما مي خواهيم پيام هاي مستقيم و غير مستقيم- به خصوص پيام هاي الگويي را كه پايدارترين يادگيري ها را به دنبال دارد- ارائه بكنيم، ناگزيز هستيم كه به بعد احساسي هم بپردازيم (در آن جزوه ي روش هاي پرورش احساس مذهبي در نوجوان نيز نوشته ام كه بعد از اولين اجلاس چاپ شد) و خلاصه عرض كنم هر وقت بچه ها، كوچكترها و بزرگترها با يك پديده ي مذهبي يا رفتار مذهبي آشنا مي شوند، اگر اين شناختشان توأم با يك احساس خوشايند و مطلوب و دوست داشتني باشد، به تدريج شاهد تقويت ايمان مذهبي مي شويم، يعني بازخورد مذهبي و اين



[ صفحه 248]



بازخوردها در واقع زمينه اي مي شود براي تبلور رفتارهاي مذهبي و همين دليلي است براي اينكه محبوبترين الگوهاي رفتاري كه بچه ها نسبت به آنها احساس مطلوب و خوشايند دارند، در برنامه هاي مدارس حضور داشته باشند، در برنامه هايي نظير اردوها و... و چه نيكو اين كه الگوهاي محبوب بچه ها عهده دار آموزش و تربيت ديني بشوند. و وقتي بچه ها با اين الگوهاي محبوب همراه شوند، همراهي، همانند سازي به صورت مضاعف پديدار مي شود و اين نكته بسيار مهمي است كه نبايد فراموش كنيم.

محبوبترين الگوهاي بچه ها چه كساني هستند و چه صفاتي دارند؟ الگوهاي محبوب بچه ها، در خانه و به خصوص در مدرسه آنهايي هستند كه شخصيتشان آميزه اي است از محبت و عطوفت و منطق. به بچه ها محبت پايدار دارند. منطق دارند، اعتماد به نفس بچه ها را تقويت مي كنند و به عبارت ساده تر همزمان به دو نياز فطري بچه ها پاسخ مي دهند، نياز به محبت كه همه ي انسان ها تشويق پذير و محبت پذيرند و اين قانون حاكم بر نفسانيات انسان است و همه ي انسان ها مخصوصا كودكان تنبيه گريز و اخم ستيز هستند. همه دوست دارند وقتي كه مي خواهيم با آنها ارتباط برقرار كنيم، از نقطه ي مثبت وجودشان آغاز كنيم. همه ي كودكان از انتقاد مي ترسند و فرار مي كنند. بنابراين شخصيت هاي محبوب را بشناسانيد و ما به معلمان و خودمان هميشه اين توصيه را داريم كه سعي كنيم اول محبوب بچه هايمان شويم. اگر محبوب بچه ها شديم، بچه ها به ما دروغ نمي گويند و به ما بيشتر توجه مي كنند. در درونشان با ما زندگي مي كنند. مي خواهند مثل ما بشوند و از درون تسليم مي شوند و بعد شناخت و احساس وجودشان با هم رشد مي كند و اين به نظر من مؤثرترين شيوه براي تربيت نسل



[ صفحه 249]



نو در امور مذهبي است.

دكتر جاسبي:

يكي از متخصصين مي گفتند كه ما به جاي اينكه عالمترين و تحصيلكرده ترين افراد را در دانشگاه بگذاريم كه تدريس بكنند، بايد ايشان را بياوريم به مدارس ابتدايي. يعني بهترين و با سوادترين اساتيدمان را ببريم در مدارس ابتدايي تا آنجا تدريس كنند. اجازه بفرماييد از جناب آقاي زرهاني كه عنوان معاونت مشاركت هاي مردمي را در وزارت آموزش و پرورش دارند و قبلاً هم معاون پرورشي بودند، سؤال كنيم و ببينيم ايشان در اين زمينه چه نظري دارند و اصولا براي اقامه نماز به صورت جامع تر در مدارس، چه جايگاهي را قائلند.

آقاي زرهاني: (نيازهاي ما در مدارس)

بسم الله الرحمن الرحيم

- چند سال پيش به همت يكي از اساتيد علوم تربيتي دانشگاه تهران و به پيشنهاد وزارت آموزش و پرورش، تحقيقي در سطح تارك الصلوةهاي جوان انجام شد كه: «شما چرا نماز نمي خوانيد؟» عده ي كثيري از جامعه ي آماري پاسخ داده بودند ما فلسفه ي نماز را نمي دانيم. بالا بردن بينش، دانش و معرفت نسل جوان به اقامه ي نماز كمك مي كند. در اين زمينه و در سال هاي اخير قدم هاي مهمي برداشته شده است، عده اي از اساتيد كه مي توانستند در زمينه هاي ديگري تأليفاتي داشته باشند به نداي ولي امر مسلمين لبيك گفتند و قلم



[ صفحه 250]



برداشتند و به تأليف آثاري در زمينه ي نماز پرداختند، ولي بايد گفت ما، هم در دانشگاه ها كه طيفي از نسل جوان در آنجا هستند و هم در مدارس كشور نياز به توليد انديشه در قالب كتاب، رمان، شعر و مجموعه هاي فرهنگي و هنري غني و داراي پيام داريم تا نسل جوان با تفكر ديني آشنا شود و اعتقاد به حقائق در او بوجود بيايد.

- يكي ديگر از نيازهايي كه ما در مدارس داريم، حضور روحانيون و علما و فضلاي دانشمند و آشنا با موازين تعليم و تربيت اسلامي است. خوشبختانه در اين زمينه قدم بلندي در سال هاي اخير برداشته شده است. ليكن بين نمازهايي كه در مدارس اقامه مي شود و شمار روحانيوني كه در مدارس- در سال گذشته- حضور به هم رسانده اند، هنوز هم فاصله ي زيادي وجود دارد. ما بايد اين تفكر را دامن بزنيم كه بهترين جا براي سازندگي فرهنگي، مدرسه است و هر نوع سرمايه گذاري در خارج از مدارس و انجام امور تبليغي در بين بزرگسالان پاسخ محدودي مي دهد، اگر چه ممكن است از نظر اجتماعي يك ويژگي خاصي را براي ما تأمين كند و بعضاً ما اشباع شويم، اما آنجايي كه يك تخم، هفتاد تخم مي شود، مزرعه ي بكر مدارس كشور است كه به بركت انقلاب اسلامي، در آن به روي اهل علم باز است.

- كار ديگري كه بايد انجام شود، تأمين سخت افزار براي اقامه نماز است. با اين كه تعداد زيادي نمازخانه در مدارس ساخته شده و هر روز هم تعداد ديگري بر اين نمازخانه ها اضافه مي شود، هنوز عده ي زيادي از دانش آموزان را داريم كه جايي به عنوان نمازخانه در مدارس ندارند و در برخي از مناطق دور دست زيرانداز و موكتي را كه روي آن نماز بخوانند هم به سادگي نمي توانند تأمين كنند.



[ صفحه 251]



اين مشكل را در مناطق مرزي، در مناطق محروم و در مناطق مهاجر پذير، بيشتر شاهد هستيم.

- البته ما مشكلات ديگري هم داريم كه با يكي، دو واسطه تأثير خودشان را در تعليم و تربيت مذهبي دانش آموزان مي گذارند. مهم ترين آنها تنگناهاي معيشتي معلمان است و نظام گزينش ما براي معلم و اينكه هنوز نتوانسته ايم به نحوي در جامعه سرمايه گذاري كنيم كه مغزهاي متفكر و استعدادهاي برتر، از شغل شريف معلمي استقبال كنند. و بعضاً افراد از روي درماندگي و عدم جذب در جاهاي ديگر، به اين شغل رو نياورند. اين مشكل، مشكل دروني ما است كه من صلاح نمي بينم اين را باز كنم.

به هر حال اهل نظر هستند و مي دانند كه ما اگر خواستار فردايي روشن هستيم، اگر خواستار انتقال ارزش ها از طريق مدارس به نسل نو هستيم و اگر ما مي خواهيم انقلاب اسلامي را در مقابل تهاجم فكري و عقيدتي بيمه كنيم، بايد بيشترين سرمايه گذاري را در دستگاه تعليم و تربيت بكنيم و درخشانترين چهره ها را به كارهاي معلمي فرا بخوانيم.

دكتر جاسبي: در مورد مشكلات معلمين و فرهنگيان بايد فكري اساسي بشود والا ما چگونه مي توانيم بهترين نيروها را جذب كنيم؟ به اعتقاد من اگر بيشترين سرمايه گذاري ها را صرف آموزش و پرورش كنيم؟ به اعتقاد من اگر بيشترين سرمايه گذاري ها را صرف آموزش و پرورش كنيم، چيزي را از دست نداده ايم و قطعاً نتيجه ي بهتري خواهيم گرفت، چون اينجا است كه نسل نو در حال شكل گرفتن هستند و پرورش پيدا مي كنند.



[ صفحه 252]



جناب آقاي نوچمني ما مي دانيم كه زحمات زيادي كشيده شده و كارهاي فراواني به انجام رسيده است و من از نزديك شاهدم كه جناب آقاي قرائتي بيش از هر جايي، براي آموزش و پرورش كار مي كند. اصلاً ايشان فعاليت اصلي در مورد نماز را در آموزش و پرورش مي دانند و اين اغراق نيست. حالا بفرمائيد كه در اين چند سال چه تغييراتي انجام شده و شما چه پوششي به نماز جويي دانش آموزان داده ايد و چه برنامه هايي براي آينده داريد؟

حجةالاسلام نوچمني: (گزارشي از فعاليت هاي اقامه نماز در آموزش و پرورش)

بسم الله الرحمن الرحيم

اگر به سابقه ي خود اجلاس برگرديم، مي بينيم كه فلسفه تأسيس ستاد اقامه نماز در قدم اول، آموزش و پرورش بود. به حق و به جا، همين گونه هم هست. با توجه به اينكه يك سوم جمعيت كشورمان را دانش آموزان تشكيل مي دهند و آنها مستعدترين افراد هستند براي اين كه ايراني اسلامي و آباد، به دستشان ايجاد شود. و مي بايست براي آنها برنامه ريزي گردد. الحمدلله در اين شش، هفت سال، كه ستاد اقامه نماز تأسيس شده است، فعاليت هاي چشمگيري در آموزش و پرورش انجام گرفته كه آمارش را جناب آقاي قرائتي فرمودند:

1- ما در سال تحصيلي 76- 75 قريب به هفتاد هزار اقامه ي نماز جماعت در روز و در مدارس كشور داشتيم.

2- اكثر مناطق آموزش و پرورش ما داراي پست اقامه ي نماز هستند و در سال 73 كه با تعديل پست، درخواست ستاد اقامه نماز اين بوده است كه براي تصدي امور نماز در آموزش و پرورش پست سازماني اختصاصي يابد، كه الحمدلله در



[ صفحه 253]



مناطق مختلف كشور بيش از 450 پست سازماني و براي استان هاي كشور كارشناس پست سازماني داريم.

3- در اين مدت7- 6 ساله بيش از سه ميليون متر مربع موكت، براي مفروش كردن نمازخانه هاي مدارس توزيع كرده ايم.

4- شكر خداوند كه ما هر ساله شاهد حضور روحانيون عزيزي در سطح آموزش و پرورش هستيم كه براي اقامه نماز انجام وظيفه مي كنند. در سال گذشته يازده هزار و دويست و چهل و هفت روحاني معزز در مدارسمان اقامه نماز داشته اند و از آن هفتاد هزار نماز جماعتي كه عنوان شد، به جز روحانيون محترم- كه در دو شيفت، دو وعده و سه وعده اقامه نماز مي كنند- برگزاري بقيه نماز جماعت ها را همكاران عزيز فرهنگي به عهده داشته اند.

5- به منظور قداست بخشيدن به اين فرمان الهي- كه واقعاً در آموزش و پرورش به عينيت و ملموس ديده مي شود- به اداره ي ارزشيابي وزارت متبوع، بخشنامه اي صادر شده كه در انتخاب مديران مسأله «نماز» نيز مورد توجه و ملاك قرار بگيرد.الحمدلله پاسخ مثبت داده شده است.

6- هر ساله ما هفته بزرگداشت مقام معلم داريم، بخشنامه اي صادر شده كه در انتخاب معلمين نمونه، آنهايي را كه نسبت به برپايي نماز جديت داشته و در اين زمينه فعاليت داشته اند انتخاب كنند و الحمدلله اين رويه اعمال مي شود.

در مورد ساخت و ساز نمازخانه ها- كه سازمان نوسازي و تجهيز مدارس كشور متولي آن است- كارهاي مثبتي انجام شده است.

بحث از نماز در نسل نو است، اهميت دادن به اين قشر بر همه ما لازم است و ضروري است كه فكري بكنيم تا جوانان و نوجوانان دانش آموز را- كه فرداي



[ صفحه 254]



جامعه ي آباد به دست آنها است- با دين آشنا كنيم. براي ايجاد هر چيزي بايد فرهنگ آن را در جامعه ايجاد كنيم. فرهنگ نماز، به طور حتم هنوز در جامعه ايجاد نشده است. اقامه نماز، با قرائت نماز، خيلي فرق دارد. لذا در ارتباط با اين نسل بايد جديت داشته باشيم. تعليم و تربيت درست و اصولي، كار انبيا است. مربيان، رسولان بحق و صادقي هستند كه بايستي نگرشي ديني را از مسير اين رسولان صادق به دانش آموزان القاء كنيم، اما خود آنها را ابتدا بايد غني كنيم. پس در ايجاد فرهنگ نماز، بايد جديت داشته باشيم، چرا كه مواجه با شبيخون گسترده ي فرهنگي هستيم. اين آيه ي نمازي را كه كوچك و بزرگ، همه ي ما آن را حفظ هستيم كه «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهي عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» اين بيان، بيان تكليفي و تشريعي از جانب خداوند به پيامبر است، كه مردم اقامه نماز داشته باشند، اما آن آثار تكويني نماز- كه تنهي عن الفحشاء و المنكر است- به عهده ي خداوند خواهد بود.

ما در تحقق اين آرمان بايستي تلاش كنيم. امروز 175 شبكه ي ماهواره اي بر كشور ما حاكم شده اند تا نگذارند اين قداست ها تحقق پيدا كنند، اما با حكومت نماز در جامعه الحمدلله اين توطئه ها بي رنگ خواهند شد. ان شاءالله برنامه ريزي هاي اصولي بشود. تقاضاي ما از دولت محترم جمهوري اسلامي- كه بايد از فعاليت هاي ايشان تشكر نمود- اين است كه بودجه كلاني را كه در ارتباط با مقابله با تهاجم فرهنگي تخصيص داده شده، رقم درشتي از آن را در اختيار آموزش و پرورش كه يك سوم جمعيت كشور را تشكيل مي دهد، قرار دهند تا ان شاءالله ما در برنامه ريزي هاي كلان اين نوجوانان و دانش آموزان بتوانيم موفق باشيم.



[ صفحه 255]



دكتر جاسبي: (ميزان اهتمام دانش آموزان به نماز)

ببينيد، واقعيت اين است كه كساني كه وارد دانشگاه مي شوند- و در حقيقت دست پرورده ي آموزش و پرورش هستند- بخش زيادي از آنها نماز نمي خوانند، بي نمازند و اينها از آموزش و پرورش مي آيند. ما در حقيقت اگر بخواهيم دسته بندي بكنيم، اين نوزده ميليوني كه آموزش و پرورش زير پوشش دارد، يا حداقل آن عده اي كه نماز بر آنها واجب است يك بخشي از آنها اصلا نماز نمي خوانند. يك بخش هم نماز مي خوانند، حالا در حد نماز فرادي، آن هم بيشتر به تبعيت از خانواده و پدر و مادر. يك بخش از آنها مستمراً نماز مي خوانند در جماعت هم شركت مي كنند، فعالترند ولي شايد هنوز آن معرفتي كه بايستي در ارتباط با نماز پيدا بكنند، پيدا نكرده اند و نمازشان عمق پيدا نكرده است و بخش چهارم هم آنهايي اند كه واقعاً نماز را عميق و با اخلاص مي خوانند و مورد نظر هستند.

دكتر جاسبي:

جناب آقاي فراهانيان بيشتر روي اين مسأله براي ما صحبت كنند كه ما چكار مي توانيم انجام دهيم كه به خصوص آن بخشي كه نماز نمي خوانند و يا نمازشان روح ندارد و فقط يك تقليد كوركورانه از خانواده است، تحت تأثير قرار بگيرند و گرايش به نماز پيدا بكنند؟

آقاي فراهانيان: (تأثير ذائقه و شناخت در گرايش نسل جوان)

بسم الله الرحمن الرحيم

توجه داريد كه نوجوانان و جوانان ما خواسته هائي دارند و نيازهايي، فرق



[ صفحه 256]



است ميان خواست هايي كه آنها ابراز مي كنند با نيازهايي كه ايشان بطور طبيعي و فطري دارند. گاهي بين اين خواست ها و نيازها تطبيق داده مي شود و ممكن است نياز امروز يك نوجوان چيزي باشد كه مي خواهد و مي گويد و مي طلبد و ابراز مي كند. اما بسياري از اوقات است كه جوان چيزي را مي خواهد و آن را ابراز مي كند، در حالي كه اين خواست، يك خواست كاذب است و نياز واقعي او را مطرح نمي كند.

مهمترين وظيفه ما در كار فرهنگي، به خصوص در استفاده از فريضه ي بسيار ارزشمند و مؤثر نماز اين است كه فاصله خواست هاي بچه ها را با نيازهايشان نزديك كنيم و يك راه داريم كه بچه ها در هر شرايطي باشند، اگر ما از آن راه برويم بي تأثير نخواهد بود. پيمودن اين راه براي اين كه خواست هاي بچه ها را منطبق با نيازهاي طبيعي، واقعي و فطري آنها بكنيم كه قاعدتاً خدا جويي يكي از مهم ترين خواست هاي فطري هر انسان است و آن وسيله كه مي تواند اين خواست ها را به نيازهاي بچه ها نزديك كند دو خصوصيت چرا جويي و چگونه جويي بچه ها است.

اولاً بچه ها در اين سنين به شدت دنبال اين هستند كه علت پديده ها چيست به فلسفه و علت پديده ها مي انديشند و آن را جست و جو مي كنند. ما اسم اين را كنجكاوي مي گذاريم. قسمت دوم خصوصيت بچه ها اين است كه با يك عطش و گرايش دروني مايلند كه راه رسيدن به آنچه كه دنبالش هستند را پيدا كنند، يعني راه جويي و اينكه چگونه به راه و به پاسخ برسند. يعني هم به علت برسند و هم به راهي كه بتواند آنان را به علت برساند. اين مهم ترين خصوصيت طبيعي در اين سنين است. ما بايد از اين خصوصيت خوب بهره مند بشويم. براي اين كه



[ صفحه 257]



علت يابي در بچه ها مورد استفاده قرار بگيرد، قاعدتاً همان طور كه عزيزانمان اينجا مطرح كردند، روي مسأله دانش و علم و معرفت بايد واقعاً تأكيد بشود. اينكه جناب آقاي زرهاني فرمودند كه بسياري مي گويند ما نمي دانيم چرا بايد نماز بخوانيم يا اصلاً دانش و معرفت اين را نداريم كه نماز چه خاصيتي دارد، اين خيلي مهم است. بچه هاي ما هم اين مشكل را دارند و اين ابتداي مشكل ما در اين مسير است.

بعد دوم، مسأله ذائقه ها و پرورش ذائقه ها در اين جهت است. مسأله ذائقه ها مسأله بسيار مهمي است.

حالا بخشي از اين پرورش ذائقه ها بر مي گردد به اينكه در خانواده از سنين كودكي با بچه چه رفتاري بشود. يكي از دوستان ما عادت خيلي خوبي داشت. ايشان بچه اش را بغل مي كرد و به مسجد مي برد و توي جا مهري، قبل از اين كه بچه متوجه بشود، يك شكلات مي انداخت. بچه شيريني شكلات را درك مي كند و مي فهمد، ولي شيريني و اثر نماز را نمي تواند بفهمد.

اين بچه كه مي خواهد مهر را به تقليد از پدرش بردارد، مي بيند كنار مهر يك شكلات هم هست. اول شكلات را بر مي دارد، بعد مهر را. اين بچه رفته رفته، مزه ي مهر را يك مزه ي شيرين تصور مي كند. حالا شما تصور كنيد كه همين بچه در سن 5 سالگي در حال برداشتن مهر، مهر روي پاي او بيفتد و يا ناراحتي ديگري برايش پيش بيايد، شايد اين حس تلخ را تا آخر عمر به همراه داشته باشد.

ذائقه سازي و ذائقه پروري، مسأله بسيار مهمي است و امروز دنياي غرب در قالب تهاجم فرهنگي روي ذائقه ها كار مي كند. هنر و دنياي هنر، كارش با ذائقه ها است، يعني به ذائقه ها جهت مي بخشد و آنها را تحريك مي كند. شما در



[ صفحه 258]



ارتباط با اثر تلويزيون و سينما توجه بفرماييد، امروز، دنياي ارتباطات روي اين مسأله بسيار تأكيد دارد. اثر اين رسانه ها بلافاصله جذب مي شود، نياز به هضم ندارد. شما مي دانيد چيزي كه انسان مصرف مي كند ممكن است يك وقت سريع جذب شود و يا ممكن است نياز داشته باشد اول هضم شود، بعد جذب- مي گويند شما وقتي بدنتان نياز به قند دارد. اگر يك دانه خرما بخوريد بخشي از قند خرما، سريعاً و از طريق بافت دهان جذب مي شود يعني بلافاصله قند خون شما را بالا مي آورد. اما اگر كشمش بخوريد، كشمش بايد برود در معده و آنجا هضم شود، بعد قندش جذب گردد- بعضي چيزها هست كه سريع جذب مي شود و بعضي از چيزها وجود دارد كه اول بايد هضم شود، بعد جذب گردد.

بچه ها بيشتر از آن چيزهايي كه دريافت مي كنند و جذب مي كنند متأثر مي شوند تا چيزهايي كه اول هضم مي كنند و بعد جذب. به همين خاطر شما مي بينيد هنر اثر خودش را مي گذارد، تلويزيون، سينما، ارتباط تصويري، نشريات، اينها اثر خودش را مي گذارد، يك دانش آموز وقتي يك فيلم ويدئويي را نگاه مي كند، او قبل از اينكه فكر بكند، اثر را گرفته است ولو يك آدم متفكري باشد، پس اثر هنر و اثر ذائقه و ذائقه سازي و ذائقه پروري امر بسيار مهمي در تعليم و تربيت است.

پديده ي نماز، به عنوان اصلي ترين وسيله ي ارتقاي فرهنگي و فكري و معرفتي و ايماني و عبادي، در اين راستا بايد تعريف شود. با نماز، هم بايد معرفتي برخورد شود، هم هنري. متأسفانه در بسياري موارد مي بينيم كه نه معرفتي برخورد مي شود و نه هنري. ما نه عمق نماز را براي بچه ها گفته ايم و آن طور كه بايد توضيح داده ايم و نه ذائقه پروري كرده ايم.



[ صفحه 259]



در اين جهت من تحقيقي كرده ام- چون كار ما نوعاً كار با انجمن هاي اسلامي مدارس است- به خصوص در مورد ارتباط آنها با نماز، چيزي حدود 25 علت پيدا كردم كه چرا بچه ها به مسجد نمي روند. چرا ميل به مسجد ندارند. آيا مسجد ايراد دارد؟ نماز اشكال دارد؟ نه، اين طور نيست. اتفاقاً عطش بچه ها نسبت به نماز خيلي بيشتر از بزرگترها است. ما اين را امتحان كرده ايم.

به خاطر اينكه نماز روي كساني كه بيشتر احساس ضعف و نقص مي كنند، اثر مي گذارد تا كساني كه احساس مي كنند قوي هستند و توانمند، عالم هستند و دانشمند.



نقصها آئينه ي وصف كمال

و آن حقارت آئينه ي عز و جلال



هر كه نقص خويش را ديد و شناخت

و اندر استكمال خود چند اسبه تاخت



يك نوجوان احساس ضعف دارد، اما يك عالم بزرگ و يك متخصص، كمتر احساس ضعف مي كند. فكر مي كند دارايي هايش، بيشتر از نداري هايش مي باشد. بر اين اساس يك جوان به خدا نزديكتر است. يك نوجوان به خدا و معبود نزديكتر است. اما چرا بچه هاي ما گرايش ندارند؟ مسجدي در نزديك محل ما وجود دارد كه ما بعضي وقت ها در آن حاضر مي شويم. اخيراً و با تبليغات اجلاس نماز كه چند شب است از تلويزيون پخش مي شود، مسجد شلوغتر شده است. اما بنده نديدم كه يك جوان اضافه بشود. همه آنهايي كه اضافه شدند بالاي 50 سال سن دارند. چرا؟ روي ذائقه ها و معرفت بايد كار كنيم.



[ صفحه 260]



دكتر افروز: (تأثير مدرسه و به خصوص دوره ي ابتدائي در ايجاد گرايش به نماز)

بسم الله الرحمن الرحيم

در سال قبل بود كه با حضرت آيت الله رسولي محلاتي در مشهد بوديم. براي بازديد از چند مدرسه رفتيم و در كلاس ها، سؤالات مختلفي از بچه ها پرسيديم، در مورد وضعيت پيشرفت تحصيلي شان و غيره. به ذهنم رسيد كه اين سؤال را هم از بچه ها بپرسم؛ بچه هاي دوره ي راهنمايي اول تا سوم، به هر كلاس كه مي رفتيم، سلام و عليك مي كرديم. در محضر جناب آيت الله رسولي محلاتي سؤال كردم: بچه ها چند نفرتان تا حال مسجد رفته ايد؟ در كلاس هاي مختلف اين سؤال تكرار شد. در يك كلاس يك نفر دست بلند كرد كه من مسجد را ديده ام. در كلاس بعدي دو نفر و... بيشترين عده اي كه دست بلند كردند، 3 نفر بودند كه به مسجد رفته بودند. در اين باره حضرت آيت الله فكر كردند كه بچه ها سؤال مرا متوجه نشده اند. ايشان توضيح دادند. آيا اصلاً داخل مسجد رفته ايد؟ بچه ها 14- 13 سال سن داشتند، باز هم همين تعداد دست بلند كردند. چرا اينقدر كم؟ دليلش چيست؟

آقاي فراهانيان مي فرمايندكه بچه ها به مسجد نمي آيند. خوب هيچ عادتي ندارند، تجربه اي ندارند، شناختي ندارند و معرفتي ندارند. نمي دانند كجاست. كجا بايد بروند؟ اصلاً چرا بايد بروند؟ با چه كسي بايد بروند؟ چه كسي بايد آنها را ببرد؟ حالا بحث خود مسجد را نمي خواهم مطرح كنم، اما در ارتباط با اين سؤال اساسي- كه آقاي دكتر جاسبي اشاره كردند- مي توان گفت كه از اين 19- 18 ميليون دانش آموز كه ده درصدشان، 12 درصدشان تا 20 درصدشان



[ صفحه 261]



به دانشگاه وارد مي شوند، درصد زيادي از آنها نماز نمي خوانند چه بايد كرد؟ من دو تا مطلب نوشته ام كه روزنامه اطلاعات و نشريه پيوند هم آنها را چاپ كرده اند و چكيده اش را عرض مي كنم. به نظرم اگر بخواهيم براي تبيين مسائل ارزشي، كاري اساسي انجام دهيم، جايگاه آن آموزش و پرورش و معلمين هستند و بايد مورد توجه قرار بگيرند. مي دانيد كه در همه جاي دنيا، مدارس انتقال دهنده ارزش هاي حاكم بر جامعه به خانواده هستند. ما، خيلي به خانواده ها دسترسي نداريم. البته موضوع ميزگرد، تعليم و تربيت در مدارس است و در مورد خانواده نيست.

تا وقتي كه بچه به مدرسه نيامده است ما نمي دانيم درون خانواده چه مي گذرد، چقدر از ويدئو و ماهواره استفاده مي شود و چه صبحت هايي رد و بدل مي گردد، به خصوص كه بعضي مواقع برنامه هاي صدا و سيماي خودمان هم اثر مطلوبي روي بچه ها نمي گذارد، چه برسد به ويدئو و ماهواره.

مي خواهيم ببينيم كه در مدرسه چه بايد بكنيم، نفس صدا و سيما، تلويزيون، راديو فعلاً مورد بحث ما نيست و ميزگرد، ميزگرد دانش آموزي است. در اروپا و آمريكا مي خواهند سياست حاكم بر آمريكا را از طريق مدرسه به بچه ها القاء بكنند، اين در واقع دكترين كاپيتاليسم و سرمايه داري است كه از طريق بچه ها به درون خانواده ها مي رود. كشور اسلامي ما، كشور مظلومي است. در زمان طاغوت مي خواستند نظام شاهنشاهي را از طريق مدرسه وارد خانواده كنند. آنها هم خيلي موفق نبودند. ولي در هر حال، كار مدرسه همين است. بچه اي كه در پايان 6 سالگي مي آيد و در اختيار ما قرار مي گيرد، بايد چكار كنيم؟ آغاز ارتباط ما با خانواده ها، از آن بچه اي است كه دانش آموز مي شود، از دبستان



[ صفحه 262]



شروع مي شود. يعني در واقع سكوي نجات جامعه ي ما و تبلور رفتارهاي مذهبي از دبستان بايد آغاز شود. چرا؟ يك رسالت ما در دبستان تقويت بنيادهاي علمي است كه همان پرورش خلاقيت و نوآوري بچه ها است.

بايد در دبستان تقويت فرهنگ ملي و زبان ملي صورت گيرد و بالاخره بايد در دبستان الگوي رسمي نظام به بچه ارائه شود. تا قبل از ورود به دبستان ما الگوي رسمي نداريم و نتوانسته ايم به او چنين الگويي بدهيم و بچه ها بايد بدآموزي هاي خانواده را هم كنار بگذارند، آيا مادر نماز مي خوانده يا نمي خوانده است؟ خانواده در تعارض با مدرسه است يا نه؟ نظام ارزشي خانواده چقدر با مدرسه همخواني دارد؟ اينها مسائل مهمي است كه وجود دارد. حالا اينجا است كه براي پيشگيري از انحرافات دانش آموزان نوجوان در دبيرستان و راهنمايي باز دبستان مهم است، اصلاح رفتارها، اعتلاي شخصيت، همانند سازي ها و سالم سازي شخصيت و تأثيرگذاري روي خانواده از دبستان شروع مي شود. اين را همه قبول داريد و اگر بخواهيد بچه ها را مذهبي كنيد و وجه مذهبي داشته باشيم، بايد از دبستان، به خصوص از كلاس اول دبستان شروع كنيم و براي اين كار كتاب مهم است، مدرسه هم همين طور. وجود مسجد در مدرسه مهم است و مهم ترين عامل الگو است، معلم شاخصي است كه بايد به عنوان الگوي كمال به سر كلاس برود.

لذا پسنديده است كه بزرگان قوم و جامعه ي ما آموزش ابتدايي را به عهده بگيرند. در جامعه ي غربي هم روان شناساني مثل پياژه، گزل و الكسيرووات همه ي اين ها افتخارشان اين است كه معلم دبستان بودند. ما بايد همانگونه كه اشاره شد، از بصيرترين، فهيم ترين و دلسوزترين افراد به عنوان معلم استفاده كنيم و اين



[ صفحه 263]



دوگانگي در تفاوت بين دبير و آموزگاران را از بين ببريم.

معلم كلمه ي مقدسي است، آن را در امور استخدامي نگذاريم. اگر ما بتوانيم دبستان، به خصوص كلاس اول را درست بكنيم، بتوانيم مدرسه را با خانواده پيوند بزنيم و ارزش ها را از طريق الگوهاي رفتاري انتقال دهيم، آن وقت دانش آموز پايه ي محكمي پيدا مي كند. برادرها و خواهرها همه مي دانند كه دبستاني ها دو صفت ممتاز روان شناختي دارند، يكي از آنها اين است كه خيلي پر انرژي اند. سن خودشان را دوست دارند، نه دوست دارند كوچك باشند و نه دوست دارند زود بزرگ شوند. براي فارغ التحصيل شدن از دبستان عجله ندارند. بچه هاي كوچك دوست دارند بزرگ شوند، بزرگترها هم حسرت گذشته را مي خورند. اما دبستاني ها در سني كه هستند، كيف مي كنند و دوست دارند در اين سن بمانند و صفت دوم و ممتازشان اين است كه برخلاف دبيرستاني ها، به جاي همكلاسي، به معلم توجه دارند يعني به الگو توجه دارند. به الگو توجه مي كنند نه به همكلاسي. دبيرستاني ها بيشتر به همكلاسي ها توجه مي كنند.

حالا كه در دبستان الگو، اصل است، ما هم بايد الگو سر كلاس بفرستيم، پس الگويي بفرستيم كه در واقع انتقال دهنده ي همه ي ارزش ها و موازين و معيارهاي الهي از طريق دانش آموزان به خانواده باشد.

دكتر جاسبي:

جناب آقاي زرهاني اگر توضيح تكميلي داريد به خصوص در مورد دانشگاه بفرمائيد؟



[ صفحه 264]



آقاي زرهاني: (ابعاد تأثيرپذيري و كانون هاي تأثيرگذار در رفتار انسان)

ببينيد ما الان سعي مي كنيم كه صورت مسأله را به نحوي بيان كنيم كه برايش راه حلي پيدا كنيم. خوب در بيان نظر بلامانع است. اما اين را هم بايد دانست كه از زماني كه مطرح شد دانشگاه ها بايد اسلامي بشود و قدمي برداشتند و ديدند نمي شود، كشف بزرگي شد و آن اينكه همه ي مشكلات ناشي از آموزش و پرورش است. بنده به عنوان يكي از خادمان آموزش و پرروش اين مسؤوليت را مي پذيرم. ولي اين اجازه را هم مي خواهم كه قدري صورت قضيه را بازتر كنيم. ببينيم آيا واقعاً همينطور است؟ يعني در آموزش و پرورش- كه آقاي نوچمني مي گويند 70 % از بچه ها در نماز شركت مي كنند- يك كاري مي كنند كه بچه ها بدون توجه به نماز بار بيايند و يا گره هايي ديگر هم در كار است. به نظر بنده، انسان در سه بعد تأثير پذير است. بالاخص در دوره ي كودكي و نوجواني.

يكي بعد عاطفي است، يكي بعد شناختي و يكي بعد رفتاري. همين نماز را اگر بخواهيم مثال بزنيم، بعد عاطفي اش را فرموده اند داشتن يك احساس خوشايند نسبت به نماز. بعد معرفتي اش- اشاره شد- دانستن فلسفه ي نماز و بعد رفتاري اش اين كه در مدرسه، در خانه و در مسجد نوجوان عملاً نماز بخواند.

خوب ما بايد ببينيم كانون هاي تأثيرگذار بر اين سه بستر رشد پذيري انسان، كدامند؟ به نظر مي رسد كه اول بايد به خانواده برويم. امروز هم عده اي از روان شناسان معتقدند و اعلام مي كنند كه كودك تا 4 سالگي اساس شخصيتش ريخته مي شود و اگر در معرض شناخت ها، رفتارها، جاذبه ها و دافعه هاي ناگوار و منفي قرار بگيرد- اين شخصيت از هم پاشيده- با يك زيربناي متزلزل، هر چه را در دوره ي مدرسه و دانشگاه روي آن سوار كنيد، استوار نمي ماند. بنده



[ صفحه 265]



نمي خواهم بگويم اين سخن بطور كامل درست است.

البته ما از اين مهمترش را هم داريم كه اُسّ و اساس سعادت و شقاوت در بطن اُم مي باشد. اما خانواده هاي ما، امروز چگونه تغذيه مي شوند؟ خانم صفاتي اشاره فرمودند ما از چه رهگذري داريم دانش عمومي خانواده ها را بالا مي بريم. مسأله تنبيه بدني در خانواده ها، ظلمي كه به خانمها مي شد، كاري كه از بچه ها كشيده مي شد، برخي از ترك تحصيل هاي تحميلي، اينها مسائلي است كه در درون خانواده هاي ما وجود دارد.

مسأله ي ديگر آموزش و پرورش است. برادرها بحق مسائلي را مطرح فرمودند. ما بطور قطع نمي توانيم با اين پايه ي حقوق كه زير خط فقر است، مغزهاي متفكر و انسان هاي صالح را بياوريم و از آنها بخواهيم كه تعليم و تربيت مسأله ي اصلي ايشان باشد. شغل هاي دوم و سوم و موارد ديگري وجود دارد كه بنده باز به همين اندازه بسنده مي كنم.

در دانشگاه ما چه مشكلي داريم؟ مهم ترين مشكل ما در دانشگاه هاي كشور- آقايان اهل علم- لائيك بودن علوم انساني است. ماهيت وابسته اي است كه علوم انساني از غرب دريافت كرده اند. آنچه در رنسانس اتفاق افتاد اين بود كه گفتند خدا در آسمان خدايي بكند، ما به كمك عقل، امور مردم را تمشيت مي كنيم. اين عقل مي لنگد. همين علوم را دارند وارد مي كنند و ما هنوز نتوانسته ايم اقدام اجتهادي و عالمانه اي براي اصلاح علوم بكنيم.

مسأله ي ديگري كه ما با آن مواجه هستيم، كانون چهارمي كه روي رفتارها تأثيرگذار است، رسانه ها هستند. در دانش امروز واژه اي وجود دارد به نام Communication يا ارتباط.



[ صفحه 266]



ادعاي اين واژه اين است كه شخصيت را من مي سازم. ما با 5 كانال تلويزيوني مثل 5 پمپ كه آب را در يك جايي پمپاژ مي كنند، انديشه و فرهنگ و روش را از مغرب زمين مي گيريم و به مشرق زمين و جهان اسلام و كشورهاي اسلامي منتقل مي كنيم. البته توليد فرهنگي هم داريم، روز به روز هم توليد فرهنگي ما بهتر مي شود، اما نرم افزاري كه در غرب توليد مي شود، هيچگاه متكي بر بصيرت و بينش توحيدي نيست. درون مايه ي آن، پيام هاي آن و نمادهاي آن مسائل ديگري هستند.

دكتر جاسبي:

جناب آقاي نوچمني، شما در ارتباط با جذب اين دانش آموزان به نماز، چه مقدار كار كرده ايد؟ اگر ممكن است آماري ارائه دهيد.

آقاي حجةالاسلام نوچمني: (آماري از وضعيت نماز در مدارس)

خوب اين مشكل همه ي انبياء و سفيران الهي بوده است. پيامبر بزرگ اسلام سيزده سال در مكه ي مكرمه تبليغ مي فرمايد، وقتي كه مهاجرت مي فرمايند عده اي كه با پيامبر مي آيند از دويست نفر تجاوز نمي كند. اين رشد هر سال ما نسبت به نماز الحمدلله خوب است و ما تقويت را در آن مي بينيم. در سال اول تأسيس ستاد اقامه نماز 70- 69، ما پانزده هزار نماز در روز در مدارس كشور داشتيم، ولي به شكر خداوند امسال به 70 هزاررسيد و همين آمار در درصد، واقعاً آماري است كه ما از خود استان ها با جدولي دريافت كرده ايم. هر چند



[ صفحه 267]



نخواستيم كه نماز را هم در قالب آمار ببريم. فلسفه ي وجودي ستاد اقامه نماز در آموزش و پرورش اين نيست كه ما دانش آموزان را در مدارس ضبط بكنيم و در آنجا نماز اقامه بشود. اين قدمي است براي حضور در مسجد. كار پيوند مسجد و مدرسه را داريم. اين آماري است كه من عرض مي كنم و صحبتم را تمام مي كنم: «16824 نماز» در حياط مدارس داريم. «12000 نماز» در كلاس، «15000 نماز» در نمازخانه ها و «5346 نماز» در مساجد اقامه مي شود. يعني دانش آموزها ظهرها به مسجد برده مي شوند، مساجدي كه تا محدوده ي دويست متر، سيصد متر نزديك مدارس هستند، دانش آموزان براي اقامه ي نماز به آن مكان ها خصوصاً مسجد برده مي شوند.

آقاي فراهانيان: (تأثير هنر به خصوص در صدا و سيما)

عرض كنم اينجا سؤالي آمده است. من ديدم جناب حجةالاسلام آقاي قرائتي هم تشريف دارند، مناسب ديدم اين نكته را عرض كنم. ببينيد عزيزان من، بسياري از كارها در نظام دارد انجام مي گيرد كه همه آنها براي نماز مؤثر و مفيد است.

اما با اينكه تلويزيون ما نسبت به تلويزيون هاي دنيا بسيار سالم است ولي واقعاً بسياري از اين برنامه ها، اگر نگوييم اثر همه ي كارها را خنثي مي كند، ليكن اثر برخي كارهاي مثبت را تضعيف مي كند. حالا مي گويم تلويزيون نسبت به



[ صفحه 268]



گذشته خيلي بهتر شده است و واقعاً روزبه روز هم- ان شاءالله- بهتر مي شود. اما برنامه هاي تلويزيوني مورد اعتراض تمام دخترها و پسرهاي مذهبي و حزب اللهي است و خيلي به ما مراجعه مي شود كه آقا! فلان فيلم را شما ببينيد. الان جو غالب فيلم هايي كه توليد خارجه و حتي توليد داخل است به برخي مسائل دامن مي زند، با توجه به اينكه دخترها و پسرها به سنيني رسيده اند كه حالا وقت مثلاً انتخاب طرف مقابل است! و آن وقت جو خود فيلم فضايي نامناسب را بوجود مي آورد.

جناب حجةالاسلام آقاي قرائتي! بنده پيشنهادم اين است كه يك بخش هنري درست شود و خود بنده هم به سهم خودم براي همكاري آمادگي دارم. باتوجه به اينكه يك مقدار كارم اين است. بياييم برخورد هنري با نماز را جدي بگيريم و از راديو و تلويزيون هم بخواهيم سرمايه گذاري كند. شما هم تلاش بفرماييد ان شاءالله اين مسأله را از اين زاويه بيشتر كار بكنيم. من به شما اطمينان مي دهم كه اثرش بسيار بيشتر از بسياري از زحمت هايي است كه دوستان ما دارند در اين ستاد مي كشند و تأثير كارشان محدود است.

دكتر جاسبي: (جمع بندي مطالب و نتيجه گيري)

از همه عزيزاني كه در اين ميزگرد شركت كردند تشكر مي كنيم. من چند تا نكته را جمع بندي كنم. نكته اي كه همه روي آن اتفاق نظر داشتند اين است كه سرمايه گذاري در آموزش و پرورش بايستي واقعاً افزايش پيدا بكند. همان



[ صفحه 269]



طوري كه آقاي زرهاني اشاره كردند معلمين ما زير خط فقر هستند، با توجه به حقوق معلمين آنها نمي توانند يك زندگي بي دغدغه را تأمين كنند و نهايتاً اينكه نمي توانند به دانش آموزان و نسل نوي ما برسند. ديگر اين كه من ديدم بعد از آن صحبتي كه كرديم كه مشكلات را از دانشگاه پاس داديم به آموزش و پرورش، جملاتي گفته شد، در يادداشت هايي كه آمد و بعد هم آقاي زرهاني از آموزش و پرورش پاس داد به خانواده و يواش يواش رفت به بطن مادران! من فكر مي كنم كه همه اين ها واقعاً قابل بررسي مي باشند و بايستي مورد توجه قرار بگيرند. هم آموزش و پرورش، هم دانشگاه و هم خانواده. اما اين ميزگرد، چون ميزگردي بود كه بيشتر با نسل نو و نسلي كه در آموزش و پرورش هستند، ارتباط داشت ما سخنمان را در آن قسمت آورديم كه ان شاءالله مورد توجه قرار مي گيرد. يادداشت هاي زيادي آمده است در ارتباط با صدا و سيما و تلويزيون و اينكه فيلم هاي خارجي، فرهنگ غرب و مادي گري را به جامعه ما پمپاژ مي كنند كه اين نكته بايد مورد توجه قرار بگيرد.

حالا ان شاءالله فردا جناب آقاي دكتر لاريجاني مي آيند و شما با ايشان اين موضوع را هم در ميان بگذاريد. اجازه بدهيد به ياد شهيد مظلوم دكتر بهشتي جمله اي را عرض كنم و ميزگرد را به پايان برسانم. من به خاطر دارم زماني فردي را به شهيد بهشتي معرفي مي كرديم، كه او آدم شجاعي است، آدم مبارزي است و آدم قهرماني است، با سواد است و... شهيد بهشتي گفت: همه اينها كه گفتيد درست، ولي قبل از همه اينها ما مي خواهيم كه او بنده خدا باشد. ايشان نماز



[ صفحه 270]



مي خواند يا نه؟ نمازش را به موقع مي خواند يا نه؟

اميدواريم كه همه ما در جهت عبوديت و بندگي خدا گام برداريم و تلاش همه مسئولين و دست اندركاران اقامه نماز در اين جهت قرين موفقيت باشد.

«ان شاءالله»



[ صفحه 273]




بازگشت