بزهكاري، معلول بي توجهي به نماز


دكتر محمود گلزاري



[ صفحه 163]



بسم الله الرحمن الرحيم

بحث بنده درباره ي نماز و رابطه آن با مسأله ي كاهش بزهكاري است. همين جا عرض كنم كه درصد قابل توجهي از زندانيان زير سي سال ما مجرد هستند و ازدواج يك مصونيت جدي در مقابل جرم ايجاد مي كند. حتماً مطلع هستيد كه ما مدتي است در شبكه ي «3 سيما» پنج شنبه شب ها، شب هاي جمعه برنامه اي داريم به نام «جست و جو» كه با مصاحبه با «غلامرضا خوشرو» كه روزنامه ها به او خفاش شب مي گفتند شروع شد. البته ما موافق نبوديم كه بعضي از واژه ها را كه خودش ارعاب و ترس ايجاد مي كند، بكار ببرند. با آن شروع شد و بعد هم با يك جوان ورزشكار و آن هفته و اين هفته هم كه همين امشب پخش مي شود باز با يك جوان كه در نوجواني قتلي را صورت داده است، مصاحبه نموده ايم. در آينده هم با دختران فراري، بچه هاي سارق و امثالهم مصاحبه زنده و تحليلي خواهيم داشت. در همه مصاحبه ها كوشش مي شود كه با ظرافت از مسأله مذهبي بودن خانواده و نماز خواندن خود فرد هم سؤال بشود. اگر يادتان باشد از آن خفاش پرسيدم كه نمازي بلدي؟ به دروغ- كه كار همه ي بزهكاران است- گفت:



[ صفحه 164]



آره. گفتم كه سوره ي حمد را بخوان. گفت يادم رفته است. گفتم: سوره ي قل هوالله را بخوان. گفت: خجالتم نده. چيز ديگري پرسيدم، گفت: خلاصه من در نماز خواندن حرفه اي نيستم. يعني فكر مي كرد در خواندن نماز هم بايد حرفه اي باشد و با همان تحليل هاي خودش برخورد مي كرد. عرض كنم كه ما تحقيقي را در زندان اوين و در يك ماه پيش براي همين اجلاس انجام داديم. به پنجاه نفر دختر زير 25 سال و به پنجاه نفر پسر جوان در زندان هم كه بالاي 18 سال داشتند پرسشنامه را داديم. آنها قبل از آن در كانون اصلاح و تربيت بوده اند. چون ما برنامه هايمان بيشتر در اوين ضبط مي شد، من در بند جوانان25- 18 سال، اين پرسش نامه ها را دادم. در زندان هاي ما بيشتر جرمها در پسران، به ترتيب سرقت، شرارت كه شامل نزاع و قتل است و مواد مخدر- اعتياد و قاچاق آن- و منكرات مي باشد. در دختران، سرقت، منكرات، مواد مخدر و فرار از منزل بسيار زياد است. پديده هاي منفي زيادي هم در حال شايع شدن است. آنچه ما درباره ي نماز از اين زنداني ها ديديم؛ ازپدران اين ها پرسيدم كه اينها چقدر نماز مي خوانند، جواب دادند، مادرانشان هم جواب دادند، مشخص شد كه چند نفر از مادران اين زندانيان جوان در بينشان نمازخوان بيشتر از پدرانشان بوده است. ما در زندان ديديم كه حدود 95 درصد اين زندانيان با نماز آشنا هستند يعني مثلاً تا 12 سالگي، يا مرتب يا گاه گاهي، نماز مي خوانند. بيشترين ترك نماز- ما در دبيرستان ها و دانشگاه ها هم اين آمار را گرفتيم- از آغاز نوجواني شروع مي شود، از 12 سالگي به بعد. اين خودش جاي يك بحث جدي دارد كه من اميدوارم در سمينارهاي بعدي درباره ي عوامل ترك نماز ما يك بحث جدي داشته باشيم. حدود 50 درصد اين افراد تا 16 سالگي ديگر نماز را ترك كرده بودند و 93 درصد هم تا 20 سالگي بي نماز شده بودند. درباره ي دلايل ترك نماز كه پرسيديم، گفتند: خود خلاف و خلافكاري، بي علاقگي، بي حوصلگي،



[ صفحه 165]



دوستان بد- كه در نوجواني خيلي مهم است- و اين كه احساس مي كردند نماز هيچ فايده اي ندارد، موقعيت نامناسب خانوادگي از جهت امكان برگزاري نماز، بيزاري و نااميدي از همه چيز و طرد از خانواده. يادتان باشد كه ما بايد تمام تلاشمان اين باشد كه فرزند ما وارد كارِ خلاف نشود، يعني پيشگيري اوليه. همين بحث هايي كه اين جا مي شود و همين كارهايي كه در تلويزيون و درباره ي زندانيان و مجرمان انجام مي گيرد، به خاطر پيشگيري است، به خاطر اين است كه ببينيم چه عواملي باعث شده كه يك پسر 14 ساله وارد زندان شود؟ با يك پسري مصاحبه كرديم كه اسمش وحيد بود و در 14 سالگي مرتكب قتل عمد با انگيزه قبلي شده بود. قبل از آن نيز سابقه شرارت داشته است. در 16 سالگي حكمش صادر شده بود و عن قريب، شايد در هفته آينده اعدامش كنند، چرا كه خانواده ي شاكي رضايت نداده اند.

وقتي من از او پرسيدم: تو نماز مي خواني؟ گفت: من در زندان نماز را ياد گرفتم. يعني يك آدمي كه مادرش چادري است، البته پدرش گويا مذهبي نبوده يا حتي يك مقداري مشكل داشته و سالم نبوده است، چرا بايد تازه در زندان نماز را ياد بگيرد و آن هم بعد از 14 سال. خيلي هم پشيمان و ناراحت بود، ولي حكم اجرا خواهد شد.

من خدمت آقاي يزدي هم عرض كردم، بعضي از قضات محترم ما- شايد در بين آقايان، قاضي هم باشد- راحت افراد را با جرم ساده به زندان فرستاده اند. دختر دانشجويي را به خاطر 10 هزار تومان پول كه ندارد بدهد، به زندان و كنار خانم هاي منحرفِ سابقه دار فرستاده اند. زندان محل بدآموزي است. بيكاري و ناراحتي در زندان زياد است. به قول خود اين بچه ها، آنجا ياد مي گيرند شاه كليد درست كنند، روش هاي عجيب دزدي را ياد مي گيرند. با هم نشاني رد و بدل مي كنند. زندان محل اصلاح افراد نيست.



[ صفحه 166]



تراكم شديد جمعيت زندانيان در زندان و مسائل مربوط به آن و مشكلات مالي كارمندان آنجا، زمينه را براي انجام كار فرهنگي در زندان مشكل كرده است.

از زندانيان جوان پرسيدم آيا شما در زندان نماز مي خوانيد و دلتان مي خواهد كه نماز بخوانيد؟ عده اي اين جواب را دادند؛ نه، چون بهداشت در زندان رعايت نمي شود، بعضي ها اين دلايل را ذكر كردند: علاقه ندارند، جاي مناسبي براي نماز وجود ندارد، بلد نيستند، دوستانشان آنها را مسخره مي كنند، نمي دانند چرا بايد نماز بخوانند، زندان خيلي شلوغ و پر سر و صدا است.

در زندان گاهي اوقات خودزني مي شود. يعني فضا، يك فضاي غير قابل تحمل است. با نبودن آرامش محيطي، چگونه مي شود نماز خواند؟ با توجه به اين كه بيزاري از زندگي و نااميدي و افسردگي نيز در بين آنها زياد است.

پرسيدم: وقتي آزاد شديد چكار مي خواهيد بكنيد؟ گفتند: دلمان مي خواهد بچه هايمان نماز خوان شوند. دلمان مي خواهد خودمان به نماز ادامه بدهيم. ولي آخرش كه يك تحليل دقيقي انجام داديم، نااميد كننده بود؛ در بين اين جوانان 56 % مخالف نماز، و 34 % نسبتاً موافقند و 10% كاملاً موافقند.

يادتان باشد كه گفتيم 93 درصد از افراد تا زير 20 سالگي بي نماز بودند، 7 درصد اهل نماز بودند در زندان و فقط 10 درصد موافق بودند، يعني يك 3 درصدي به علاقه ي اين ها اضافه شده است و گرنه تحليل جدي نسبت به نماز صورت نگرفته است. حالا با اين مقدمه عرض كنم روان شناساني كه در زمينه ي مسائل جنايي كار كرده اند- و يك بخشي به نام بخش روان شناسي جنايي داريم كه ويژگي هاي آدم هاي بزهكار و مجرم را بررسي نموده اند- در بزهكاران اين مشخصات را ديده اند: بي پروايي، بي حيايي، ضعف اراده، انعطاف ناپذيري، خونسردي عاطفي، خودخواهي زياد. (اين ها براي پيشگيري فرزندان خودمان به



[ صفحه 167]



درد مي خورد). بعضي از روان شناسان خصوصيات مجرمين را به چهار طبقه تقسيم نموده اند و گفته اند بزهكاران از نظر اخلاقي اين خصوصيات را دارند: عار و ننگي از كارشان ندارند- از نظر كيفري، ترسي از كيفر ندارند- از نظر مادي سعي مي كنند تا آخر به دنبال جرمشان بروند و نهراسند و مشكلات را پشت سر بگذارند- و از نظر تأثيرپذيري، مجرمان احساس تألم و تأثر ندارند.

يكي از متخصصان معروف جرم شناسي، همه خصوصيات مجرمان را به دو گروه بزرگ تقسيم كرده است و يك گروه را «اخافه ناپذيري» نام نهاده است، اين يعني ترس در وجود مجرم وجود ندارد و از چيزي هراس ندارد كه خودش دو مولفه بزرگ دارد؛ خودخواهي و خودبيني زياد، به اضافه اين كه دورانديش نيستند و عاقبت انديشي نمي كنند و از طرفي يك عامل بعضاً زيان بخش، يعني پرخاشگري و بي قيدي عاطفي وجود دارد. اين ها خصوصيات اين بچه ها است. با آنها كه سر و كار داشته باشيد، مي بينيد كه اين گونه اند. به جز اين عوامل مهم، فقدان كف نفس- قدرت ضعيف در پيش بيني- در پي نتيجه ي فوري بودن- خشم- انتقام- حسادت- دروغ گويي- خودبيني زياد و بدگماني را در وجود اين افراد مجرم مي بينيم.

ببينيد، از نظر قرآن مجيد - كه شما بزرگان بهتر وارديد- خصوصيات آدم هاي مجرم، شايد به طور بالقوه و در حد ضعيفش در همه ي ما وجود داشته باشد. ويژگي انسان اين گونه است. خداوند وقتي مي فرمايد: «ان الانسان خلق هلوعاً اذا مسه الشر جزوعاً و اذا مسه الخير منوعاً»، يا در جائي ديگر، انسان را «جهول» مي داند و «اهل خسران».

اين ها ويژگي هايي است كه در انسان تربيت ناشده، به طور بالقوه وجود دارد. خداوند وقتي كه مي خواهند بفرمايند اين ويژگي ها را چه كار بكنيم كه به بزه و جرم منتهي نشويم، مي فرمايند: «الا المصلين»، مصليني با خصوصيات انتهاي



[ صفحه 168]



اين آيه مباركه از سوره ي شريفه ي معراج و آيات ابتداي سوره مؤمنون و آيات ديگر قرآن مجيد، يعني؛ در نمازشان «دائمون» باشند، «خاشعون» باشند، «يحافظون علي صلواتهم» باشند. ما اگر كوشش نكنيم كه فرزندانمان نمازخوان شوند، آن هم نمازخوان دائمي و با حضور قلب در نماز، آن وقت به كجا مي رسيم؟ در وجود انسان، آمادگي بالقوه براي گرايش به كژي ها هست، لذا در برخورد با فشارهاي رواني مي برد، در برخورد با انحرافات، دچار فحشا و منكر مي شود. در سوره ي مباركه ي مائده آيه اي داريم كه مي گويد: «اين كه شيطان انسان را از نماز دور كند، در پي آن عداوت، كينه، انحرافات، قتل و غارت و... اتفاق مي افتد». نماز به صراحت آيات قرآن، جلوي همه ي اين ها را مي گيرد و انسان را از خودبيني دور مي كند، از اين رو بزرگان عارف و اديب ما، تربيت شدگان قرآن كريمند، اين زمينه ها را دارند. يك جايي سعدي مي فرمايد:



بزرگان نكردند در خود نگاه

خدا بيني از خويشتن بين نخواه



انسان اگر خدابين شد، خويشتن بين نمي شود و خويشتن بيني و خودخواهي از صفات رذيله و شيطاني است.

در هر صورت ما بايد تلاش جدي كنيم تا اينكه فرزندانمان اهل نماز بار بيايند. دوران نوجواني همانند يك پرتگاه خطرناك است كه اغلب ترك نمازها نيز در آن سن صورت مي گيرد و مي بايست براي آن فكري اساسي بشود و در اين زمينه نقش خانواده بسيار مهم است.

وضع امروز جامعه ي ما مي طلبد كه ما به مسائل مذهبي و از همه مهم تر به مسأله نماز- اين واجب دوست داشتني و دلنشين- به خصوص از دوران كودكي و در خانواده بيشتر توجه كنيم و عوامل اجتماعي را كه موجب اقامه ي نماز مي شوند، جدي بگيريم.

«والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته»



[ صفحه 169]




بازگشت