نوسازي معنوي و نماز، پيش نيازها و لوازم


حجت الاسلام و المسلمين محمدي عراقي

«رياست محترم سازمان تبليغات اسلامي»



[ صفحه 151]



بسم الله الرحمن الرحيم

به سهم خودم تشكر مي كنم در درجه ي اول از عنايت مقام معظم ولايت به اين اجلاس كه براي هيچ اجلاسي به طور منظم پيام ارسال نفرمودند، جز اين اجلاس كه امسال هفتمين سال برگزاري آن است. همچنين برحسب وظيفه تشكر مي كنم از همه ي عزيزاني كه در برپايي اين محفل الهي مشاركت كردند و زحمت كشيدند- به خصوص موضوع و محور اصلي بحث در اجلاس امسال بسيار به جا انتخاب شده است؛ مسأله نسل نو و نوجوانان و همچنين مسأله مسجد.

اي كاش روي موضوعات، در جمع هاي محدودتري بحث كارشناسي بشود، يكي از پيشنهادهاي بنده اين است كه ستاد اقامه نماز در طول سال كميسيون هاي دائمي داشته باشد و محصول آن كميسيون ها به اجلاس عمومي و براي تصويب



[ صفحه 152]



يا تكميل عرضه بشوند يا احياناً بعضي از آنها به مراجع قانونگذاري فرستاده شوند. در هر حال چند پيشنهاد اجرايي هم دارم كه در پايان عرض مي كنم. اما نكته اول دعوت به نگاه جامع تر و عميق تر به موضوع است، نگاهي به ريشه ها. اگر ما تصور كنيم كه مسأله نماز با تمام اهميتي كه دارد مي تواند مجرد از ساير مسائل مورد بررسي قرار بگيرد و براي آن راه كار ارائه شود، بايد گفت كه اين نگاه، سطحي است. مسائل فرهنگي حقيقتاً پيچيده ترين مسائل اجتماعي است و مسائل اجتماعي پيچيده ترين پديده هاي طبيعت است، چون با انسان سر و كار دارد. رهبر عزيز ما به عنوان يك كارشناس آگاه، خبير و بصير، صرف نظر از مقام ولايت، در آغاز سال جاري يا پايان سال گذشته مسأله اي را تحت عنوان نوسازي معنوي مطرح فرمودند. اين يك سياست كلان است كه جزو شؤون رهبري است و روي اين مسئله بايد بررسي صورت بگيرد، كه البته حالا مجمع تشخيص مصلحت نظام براي مشورت درباره ي اين موضوع مهم فعال شده است، اين سياست كلان اولاً بايد خوب شناخته شود.

نوسازي معنوي يعني چه؟ ما الان از نظر اجتماعي در چه وضعيتي هستيم؟ جامعه ي خودمان را بايد خوب بشناسيم، همچنين تأثير و تأثرات دروني و بروني را. ايشان چند سال قبل تحليل تاريخي عميقي از تاريخ صدر اسلام ارائه فرمودند كه حتماً نظرتان هست، همان بحث خواص و عوام و دو دسته كردن خواص و اينكه چگونه انحراف در تاريخ صدر اسلام بوجود آمد، انقلابي كه رهبري مانند رسول خدا (ص) داشت و امامي مانند اميرالمؤمنين (ع) و اينكه چرا اين انحراف پيش آمد را مطرح فرمودند. اين تحليل عميق به ما درسي مي دهد كه بر اساسش شناخت دقيقي از مسائل اجتماعي پيدا مي كنيم و بر اساس اين



[ صفحه 153]



خط استراتژيك و اين سياست كلان است كه مسأله ي نوسازي معنوي و فرهنگ بايد مسأله ي اول در اين شرايط باشد و آن وقت مبناي سياست هاي اجرايي و برنامه ريزي قرار بگيرد.

اگر اين موضوع فقط در حد يك شعار باقي بماند، فقط پلاكاردهايي زده شود: نوسازي معنوي، استقرار عدالت اجتماعي، ولي براساس آن برنامه ريزي نشود، ده سال ديگر هم به اين ايده و آرمان نخواهيم رسيد. البته ممكن است بفرماييد اين وظيفه ي مجلس و دولت است كه بر اساس اين سياست كلي برنامه ريزي بكنند. خواست ما هم همين است، اما در اين اين گونه محافل و مجالس مي شود روي آن كارِ كارشناسي انجام داد و موضوع مورد تحليل و بررسي قرار بگيرد. بايد مبناي بحث هاي ايران 1400 و برنامه ي بلند مدت 25 ساله، نوسازي معنوي قرار بگيرد. واقعاً نوسازي معنوي يعني چه؟ شرايط توسعه چه آثار و پيامدهايي دارد؟ مسائل فرهنگي و همين مسأله ي نماز با ده ها مسأله اجتماعي و اقتصادي و مسائل اخلاقي به هم پيوند خورده اند، جامعه مانند يك كلافي است كه در آن سرنخ هاي مختلف با هم گره خورده اند، اگر ما يك نقطه را بگيريم و از نقطه ديگر غافل شويم، نتيجه نمي گيريم. لذا سياست گذاري ها بايد همه جانبه باشد. رابطه ي متقابلي بين سياست هاي اقتصادي و سياست هاي فرهنگي وجود دارد.

واقعاً پيوند عميقي بين مسائل اقتصادي و مسائل فرهنگي و مسائل اخلاقي وجود دارد و نمي شود اينها را از هم جدا كرد و مجرد مورد بررسي قرار داد. شما ملاحظه بفرماييد، واقعيتي كه در جامعه ي ما در حال اتفاق افتادن است، مهم ترين كار جلب توجه به طور عام از سوي دلسوزان جامعه به اين حقيقت تلخ است و



[ صفحه 154]



آن عبارت است از يك نوع جابجايي ارزش ها و تغيير الگوها در ذهنيت جوانان. اين واقعيتي است كه امروز حتي افراد خوش بين و ساده و سطحي نگر نيز به آن رسيده اند و آن را انكار نمي كنند. به قدري مسأله آشكار شده كه همه قبول دارند.

اين كه خود اين موضوع، ريشه ها و علل و عواملش چه هستند، يك بحثي است و مسلماً مسائل و سياست هاي اقتصادي- كه اجتناب ناپذير هم هست- در اين امر مؤثرند، ما نمي توانيم مسائل را از يكديگر جدا كنيم، همان طور كه فرض بفرماييد وقتي كه امروز توسعه ي صنايع را در دنيا بررسي مي كنند، در كنارش مسأله اي به نام محيط زيست مطرح مي شود، چون توسعه ي صنايع باعث آلودگي محيط زيست مي شود. توسعه ي اقتصادي يك سلسله لوازم و پيامدهايي دارد كه اگر براي آنها فكر نشود و خلاصه توسعه ي فرهنگي و معنوي اصل قرار نگيرد، به فرض كه ما بتوانيم آن الگوهاي توسعه ي كشورهاي غربي و اروپايي را هم اجرا كنيم، اگر هم موفق شويم، خداي ناكرده همان بحران اخلاقي و معنوي كه در اين جوامع هست، در كشور ما هم بوجود خواهدآمد. يك وقت چشم باز مي كنيم و مي بينم كه آنچه نبايد بشود، شده.

در مورد اين موضوع به همين اندازه اكتفا مي كنم. بحمدلله همه ي حضار اهل دقت و مطالعه هستند. با برداشتي كه بنده دارم شايد فقط ما چند سال- اگر با خوش بيني نگاه كنيم، يك دوره ي چهار، پنج ساله- وقت داشته باشيم براي اين كه خودمان را از اين بحراني كه ناخواسته تحميل مي شود- اين بحران فرهنگي- نجات بدهيم. نكته ي بعدي، مسأله دشمن است؛ ما در يك شرايط عادي بسر نمي بريم، انقلاب اسلامي با كارهاي بزرگي كه انجام داده- كه انسان بايد برود و در خارج از كشور ببيند كه اين انقلاب و امام چه كرده اند- دشمن احساس خطر



[ صفحه 155]



كرده است! رهبر سياهان امريكا مي گويد كه ما از انقلاب شما درس گرفتيم و به هويت اصلي خودمان برگشتيم. در فلسطين تمام نقشه ها و برنامه ها را انقلاب اسلامي بر هم زده است، انتفاضه فرزند انقلاب اسلامي است. دشمن همه چيز را از اينجا مي بيند. اين دلايل و دلايل متعدد ديگر كافي است كه دشمن تمام همّ خود و تمام توان و هنر و تكنولوژي پيشرفته و ماهواره ها و تمام متفكرين خود را براي كوبيدن فرهنگ اين انقلاب بكار گيرد. به نظر بنده جا دارد كه مسئولين محترم و مسئولين دلسوز آموزش و پرورش بيايند و اگر در جلسات بزرگ هم نمي شود در جلسات محدودتر، بگويند كه بر جوانان و نوجوانان ما چه مي گذرد. ما دست آنها را مي بوسيم و به آنها كمك مي كنيم. الحمدلله كه بيش از 70 هزار نماز جماعت در مدارس ما تشكيل شده است. بسيار اقدام خوب و بجايي است، ولي اگر فقط همين موضوع را شاخص بگيريم، گمراه مي شويم. بايد ديد چند درصد از دانش آموزان يك مدرسه در اين نماز جماعت شركت مي كنند و چقدر آن نمازهايي است كه ما مي خواهيم. آيا اين نماز جماعت به عنوان يك كار داخلي و وظيفه اي و احياناً در بعضي جاها اداري است؟ كه در اين صورت بايد به شدت از اين موضوع پرهيز كرد. مي بايستي فريضه ي نماز، به طور عميق ادا شود و بايد ريشه ها را بشناسيم تا بتوانيم برنامه ريزي همه جانبه نماييم.

برنامه ي تك بعدي هميشه يك دلخوشي بوجود مي آورد، چرا كه پيشرفت سريعي در كنار خودش دارد، چه در مسائل فرهنگي، چه در مسائل اقتصادي و چه در مسائل اجتماعي. ما مثلاً اگر تصميم بگيريم كه عده ي دانش آموزانمان يا دانشجويانمان را بالا ببريم، در ظاهر مي شود براي آن برنامه ريزي كرد، ولي اگر در كنار اين، فكري براي شغلشان نكرده باشيم، يك مرتبه جامعه با بحران



[ صفحه 156]



مواجه مي شود.

حساس كردن مردم و جامعه نسبت به شرايط موجود يكي از كارهاي مهم مي باشد كه ما بايد انجام بدهيم. الان پدران و مادراني هستند كه با اين كه خودشان از نظر مذهبي مقيد نيستند، مثلاً خانم هايي كه مقيد به حجاب نيستند، اما بنده خودم ديده ام كه دست دخترش را مي گيرد و به كلاس قرآن مي آورد مقنعه هم سرش مي كند و دلش مي خواهد كه بچه اش اينجا بيايد. اين فرهنگ مردم ما است كه حتي آنهايي كه خودشان دچار بعضي از بي بند و باري ها هستند، نمي خواهند بچه هايشان دچار اين مسائل بشوند. ما بايد از اين خاصيت استفاده كنيم و آنها را حساس نماييم. بگوييم دشمن دارد چكار مي كند تا وقت از دست نرفته است. دوران جنگ، منتهي وقتي موشك به تهران مي خورد همه متوجه مي شدند، اما اين موشك هاي فرهنگي، اين موشك هاي اخلاقي، نه آتش دارد و نه صدا و نه تخريب ظاهري.

بايد مردم ما خوب متوجه بشوند و اين وظيفه بسيار مهمي است. ما چند تا تجربه در سازمان تبليغات اسلامي داشتيم. بنده خيلي سريع عرض مي كنم، هم به عنوان قدرداني از زحمات عزيزاني كه همكاري مي كنند، هم به عنوان استفاده از اين تجربيات. يكي از اين تجربه ها گسترش پايگاه هاي فرهنگي مردمي با كمترين هزينه است. يك نمونه اش همين بوستان هاي نماز است. اول ما با حدود 500 بوستان نماز شروع كرديم و امسال تابستان چهار هزار و پانصد بوستان نماز تشكيل شد و شايد شما تعجب كنيد كه كمك مادي سازمان تبليغات اسلامي به هر يك از اين بوستان هاي نماز علاوه بر مربيان- كه اعزام شدند از حوزه ي علميه و دفتر تبليغات- پنجاه هزار تومان بود، اما ده ها برابر مردم كمك



[ صفحه 157]



كردند، مسئولين كمك كردند و هزينه شد. الان در همين سالن هلال احمر شهرستان اروميه، برگزيدگان كانون هاي جوانان و بوستان هاي نماز برنامه هاي هنري خودشان را اجرا مي كنند، در همين سالن دو هزار نفره كه ديروز ما رفتيم و افتتاح كرديم. خود جوانان و نوجوانان ما اگر راهنمايي بشوند، اگر سازماندهي بشوند و اگر برايشان برنامه ريزي انجام بگيرد و اگر مقداري كمك هاي مالي به آنها شود، بهترين اهرم هستند براي مقابله با تهاجم فرهنگي. خودشان احساس مسئوليت مي كنند و روي همسال هاي خودشان بيشترين تأثير را خود جوانان و نوجوانان دارند.

يكي از تجربه هاي خوب و موفق سازمان تبليغات اسلامي، برنامه ي توجه دادن به مساجد است. در 3 سال گذشته برنامه اي ده روزه، به عنوان غبار روبي و عطر افشاني و رشد مساجد در دهه ي آخر ماه شعبان اجرا مي شد، باور بفرماييد استقبال از اين برنامه از جانب مردم، جوانان و حتي خانم ها بسيار بسيار زائدالوصف بود و براي غبار روبي مسجد نذر مي كنند. اين فرهنگ بايد در جامعه عملاً رشد پيدا كند. اگر مسئولين ما؛ كساني كه چهره هاي معروف و محبوب جامعه هستند و ديگران به آنها نگاه مي كنند، يك روحاني برجسته، يك استاندار، يك فرماندار يا يك معلم برجسته، حتي يك ورزشكار محبوب جوانان، ايشان بيايند خدمت افتخاري در يك مسجد را عهده دار بشوند يا در اين دهه ي غبار روبي، خودشان نظافت خانه ي خدا را كه فرمان خداوند به حضرت ابراهيم (ع) و حضرت اسماعيل (ع) مي باشد كه «عَهِدنَا الي اِبراهيمَ و اسماعيلَ اَن طَهِّرا بيتيَ للطّآئفين و العاكفينْ» بر عهده بگيرند. كار پسنديده اي است. عزيزان سؤال مي كنند كه چرا گرايش جوانان به مسجد كم است؟ حقيقتاً بين



[ صفحه 158]



خودمان و خدا، شما خودتان را بگذاريد جاي آن جواني كه بعد از ظهر، ساعت مثلاً چهار بعد از ظهر از خانه بيرون مي آيد و مي خواهد برود يك جايي اوقات فراغتش را بگذراند. سمت راست را نگاه مي كند مي بيند يك فرهنگسراي زيبا، تميز با تمام امكانات و تجهيزات خودنمايي مي كند، سمت چپش را نگاه مي كند، مي بيند يك پارك سبز خرم، آماده است براي قدم زدن، آن طرف را نگاه مي كند، يك سالن ورزشي مي بيند با مسابقات جذاب، آن طرفتر يك تالار در حال اجراي فلان برنامه هنري است، البته مسجد هم هست، اما حتماً در آن كوچه و پس كوچه، يك جايي كه تاريك است، تميز نيست و برنامه جذابي هم ندارد. شما را به خدا بفرماييد اگر بنده و شما جاي آن جوان و نوجوان بوديم كداميك را انتخاب مي كرديم؟ خيلي طبيعي است. نه اين كه ما با اين ها مخالفيم، نه. اما مي گوييم اگر در برنامه هاي ورزشي و برنامه هاي هنري و غيره با هم هماهنگ باشيم، مي توان مانند تمدن طلايي گذشته ي اسلام را تجديد و همه ي اين فعاليت ها را حول محور مساجد سازماندهي كرد. يكي ديگر از برنامه هايي كه بسيار مورد استقبال قرار گرفت- حتي از جانب دانشجويان- و مقام معظم رهبري هم آن را مورد عنايت قرار دادند، اعتكاف در مساجد بود. ماه رجب نزديك است. سال گذشته آن قدر جوانان دانشجو از اين موضوع استقبال كردند مثلاً در دانشگاه تهران ديگر جا نبود كه مجبور شديم خلاف احتياط عمل كنيم و بگوئيم حالا درست است كه مسجد كوي دانشگاه جامع نيست، اما برويد آنجا هم رجاءً معتكف بشويد. يكي ديگر از اقدامات، آيين نامه اي است كه به تصويب رسيده است و شايسته است عزيزان دلسوز در استان ها و در شهرستان ها، هيأت هايي را براي پيگيري اين آيين نامه به وجود آورند. در اين آيين نامه همه چيز مشخص



[ صفحه 159]



شده است، ديگر وزارت نيرو براي آب و برق حق ندارد از مساجد وجهي را دريافت كند، تعرفه بايد در پايين ترين حد باشد، وزارت مسكن وظيفه دارد، جهاد موظف است، تبليغات، اوقاف، ارشاد، همه وظايفشان در اينجا تعيين شده است. و اگر اين وظايف به خوبي عمل شود، ان شاءالله درصد بالايي از مشكلات ما در ارتباط با مساجد حل مي شود. اما موضوع ديگري كه نمي توانم از آن بگذرم، مسأله ي نرم افزار فرهنگي براي نماز و مسجد است و آن وظيفه اي است كه مستقيماً متوجه روحانيت عزيز و بزرگوار است. در همين استان، اجازه بدهيد اشاره كنم به كرامت سفر مقام معظم رهبري كه بسيار سفر پر بركتي بود، الان شايد حدود دويست پروژه عمراني در اينجا، در حال انجام است. بيست، سي مورد از آن را سازمان تبليغات- با همه محدوديتش- دارد اجرا مي كند كه يكي از آنها ساخت خانه عالم در روستاها است. ديشب يكي از آنها را در خدمت حضرت آيت الله موسوي افتتاح كرديم و امروز هم يكي ديگر را افتتاح مي كنيم. بسيار طرح موفقي بوده است. الان كه بنده خدمت شما هستم بيش از ششصد نفر روحاني مستقر در مناطق فاقد روحاني داريم، كه قول دادند و با خانواده در آنجا ماندند، ولي متأسفانه براي ايشان، فقط تاكنون هفتاد خانه توانسته ايم بسازيم، بقيه به صورت استيجاري است و يا اين كه ميهمان مردم هستند. ان شاءالله اين برنامه بايد با جديت دنبال شود و مساجد آباد شوند و در كنار آنها خانه ي روحاني هم ساخته بشود. اما خود روحاني چطور؟ در اين استان روحاني كم داريم. مقام معظم رهبري خواستند ما آماري تهيه كنيم. برادر عزيزمان جناب حاج آقاي فخري مسئول تبليغات اسلامي استان آذربايجان غربي اين آمار را تهيه كردند، آمار اين بود كه اين استان هزار و نهصد و شصت و چهار مسجد بدون امام



[ صفحه 160]



جماعت دارد، اما تقاضاها زيادند.

اميدواريم كه همگي، خصوصاً دولت و مجلس شوراي اسلامي همت كنند و آنجاهايي كه مسأله ي نماز و مساجد نياز به قانون و يا پشتوانه مالي دارد، كمك نمايند.

بايد بخشي از امكانات تبليغات شهري، صدا و سيما و مطبوعات براي تبليغ رايگان مسائل فرهنگي و به خصوص نماز اختصاص پيدا كند، نام گذاري تالارها، ميدان هاي مهم و سالن هاي مهم به نام ميدان اذان، ميدان تكبير، ميدان «الله اكبر» و تالار نماز انجام گيرد. طرحي به نام «گلبانگ» داريم كه فرصت نيست توضيح بدهيم اين طرح، در ارتباط با اذان و همكاري بين آموزش و پرورش و دستگاه هاي ديگر در اين زمينه است.

«والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته»



[ صفحه 161]




بازگشت