بررسي تاثير نماز در كاهش اضطراب


جناب آقاي جليلوند



[ صفحه 143]



بسم الله الرحمن الرحيم

«الذين امنوا و تطمئن قلوبهم بذكر الله الا بذكر الله تطمئن القلوب»

در ارتباط با لفظ اضطراب، كمتر كسي است كه اين لفظ را نشنيده باشد يا اطلاعي از آن نداشته باشد. زندگي بدون اضطراب، اساساً زندگي بدون برنامه خواهد بود. مثل اين كه بنده به عنوان ارائه دهنده ي مقاله اي تحت عنوان فلان موضوع بيايم خدمت شما و مطالبي را عرض كنم كه برايم ايجاد اضطراب مي كند، اين حداقل اضطرابي است كه برنامه ريزي براي من طراحي مي كند، يا آقاياني كه مي گويند شما مثلاً اين مدت وقت داريد و من هم بايد برنامه ام را تنظيم كنم و دستاوردهاي يك ساله ي طرح مربوط را ارائه بدهم. پس يك حداقل اضطراب براي زندگي ضروري است. ولي اگر اضطراب از يك درجه اي بگذرد، آقايان روان پزشكان و روانشناسان آن را نوعي مرض مي دانند.

امروزه بر اساس مطالعاتي كه بنده داشته ام يك درصد مقالات روان پزشكي و روان شناسي، به مسائل مذهبي مربوط مي شود. ما كه ايران را به عنوان طلايه دار اسلام ناب، دين نهايي و آخرين دين- كه تكليف بيشتري دارد-



[ صفحه 144]



مي دانيم و خود را منادي آن، بايد در باب مسائل و اثر مسائلي كه موجب مي شوند تا عوامل رواني تخفيف پيدا كنند، با مطالعه ي موارد مذهبي راهكارهاي عملي ارائه نماييم.

در مقابل اين مسأله كه گفته مي شود روان شناسي از مسائل غربي است، بياييم اين آيه ي شريفه را: «الا بذكرالله تطمئن القلوب» آزمايش كنيم، برويم در مدارس، حتي در بين بزرگسالان و آزمايش كنيم ببينيم آيا اضطراب اشخاصي كه نماز مي خوانند بيشتر است يا كمتر؟

در همين جا بايد تشكر كنم از آموزش و پرورش استان تهران كه امكانات لازم و مسائل مادي را فراهم كردند، امكانات تحقيقي را فراهم كردند تا ما اين تحقيق را در سطح دبيرستان هاي تهران انجام دهيم. با اين پيش فرض كه اقامه ي نماز مي تواند آرام بخش باشد، ما طرح تحقيقي را نوشتيم و در سطح دانش آموزان دوم و سوم دبيرستان هاي تهران تحقيق كرديم. آقايان استادان تشريف دارند. براي آزمون مربوط به نماز از آزمون اضطراب استفاده كرديم كه از يك حدي به بالا، اضطراب را مرض مي داند يا اصلاً حداقل و حداكثر اضطراب را تعيين مي كند. ما ابزاري براي اضطراب در دستمان بود، ماند ابزار نماز، ما در دو مرحله به ابزارسازي براي آزمون درجه نمازخواني بچه ها اقدام كرديم؛ يك مرحله مراجعه به كتب، احاديث و موضوعاتي كه در اين ارتباط بود و مطلب ديگر مراجعه به ميدان، يعني همان مدارسي كه مي خواهيم آزمون را براي آنها انجام دهيم. با طرح سؤال هاي باز و جلب اعتماد بچه ها، سؤالاتي را مطرح كرديم تا مقدمات تهيه پرسشنامه ما را فراهم كند و آنچه آنها در پاسخ هاي باز به ما ارائه كردند زمينه اي شد كه ما پرسشنامه اي ويژه ي نماز، در قالب همان



[ صفحه 145]



پرسشنامه ي اضطراب طراحي مي كنيم.

تفكيكي كه ما قائل شديم براي نماز، يك رفتار شناختي، عملكردي و انگيزه اي است يا محركي. يعني سه موضوع اصلي در اين رفتار دخالت دارد. ما در پرسشنامه خود سه وجه را مطرح كرديم. اگر فردي از لحاظ اعتقادي به پرسشنامه ي ما جواب داد و نمره ي خاصي گرفت، اما از لحاظ عملكردي نمره اي دريافت نكرد، يعني اعتقاد دارد، اما عامل به نماز نيست. موضوع ديگر تركيب اين دو مي باشد، يعني شخص هم شناخت دارد و هم عمل مي كند. مطلب سوم، موضوع برانگيزنده ها است كه با توجه به آماري كه از پاسخ به سؤالات در آورده ام، خدمتتان عرض مي كنم.

نكته اي كه بايد به آن اشاره كنم اين است كه وقتي بنده مي خواستم اين بحث را شروع كنم، برخي از اساتيد فرمودند اين از بديهيات است كه نماز موجب آرامش مي شود يا مذهب موجب فروكش كردن ناملايمات روحي مي شود.

نده مسائل و منابع را بررسي كرده ام و به اين نتيجه رسيده ام كه گرايش به اعمال بزهكارانه و گرايش به مواد مخدر در افرادي كه به مسائل مذهبي پايبندند، كمتر از آنهايي است كه گرايش ديني ندارند.

تحقيقي در آمريكا در ارتباط با دين انجام مي شود و 95 % اشخاص مي گويند كه ما گرايش ديني داريم، ما اعتقادات داريم. سؤالي كه براي علماي روان شناسي رخ مي دهد اين است كه پس چطور در آنجا اين قدر اختلالات زياد است. به دنبال اين مطلب، مطالعه شروع مي شود. تعيين مي كنند كه حداقل دو گونه گرايش ديني هست، يكي گرايش دروني يا درون زا و يكي گرايش برون زا.

برون زا يعني اين كه افراد به لحاظ عوامل ديگري، گرايش ديني دارند، مثلا



[ صفحه 146]



براي به مقامي رسيدن، يا اين كه ديگران بگويند دين دار است. در تمام بررسي هايي كه بنده نگاه كردم بين گرايش ديني و اختلالات رواني، رابطه ي منفي وجود دارد. يعني هر چه گرايش ديني بيشتر باشد، اختلالات درصد كمتري را دارد اما آماري كه درباره ي سؤالات عرض كردم؛ برانگيزنده ها يعني چه؟ آيا رفيق نمازخوانِ موفق يا رفيق ناموفق نمازخوان، در گرايش ديني من، برادر من، فرزند من تأثير دارد يا نه؟ الگويي كه ارائه بشود به عنوان الگوي مطلوب تأثيرگذار است. يكي از اين الگوها، همكلاسي ها هستند، اطرافيان هستند، يا گرايش ديني پدر و مادر. بنده در آن بررسي مقدماتي كه انجام دادم براي طرح اين پرسشنامه، هشتاد و دو دختر از آموزش و پرورش تهران به من پاسخ دادند. از اين ها بدون اينكه از آنها مشخصاتي بگيريم، اطلاعات گرفتيم. چون رمز پاسخ صحيح اين است كه مشخصاتي نگيريم. 75 نفر پاسخ دادند ما نماز مي خوانيم. آن 7 نفر بعدي هم چهار نفرشان پدر و مادر تارك الصلوة داشتند، يعني خانواده هيچ كدامشان نمازخوان نبودند. آنچه مسلماً در شكل گيري ديني بچه هاي ما نقش دارد، به دنبال رفتار معلم، والدين هستند و مؤثرترين موضوع، بحث والدين است.

من به عنوان الگوي همانند سازي هستم كه بچه ام با من همانندسازي مي كند، اگر دستش را بگيرم با خودم ببرم مسجد، اين بچه مسجدي مي شود و نيازي به شكلات و گردو به عبارتي در آن مرحله نيست. فرمودند اگر ما همانندسازي كنيم تأثير زياد و مثبتي خواهد داشت. اگر ما به عنوان بزرگترشان از امروز شروع كنيم، دست آن بچه كوچكمان را بگيريم و با خودمان به مسجد ببريم، در آينده اين بچه مسجدي خواهد شد. شما اگر زندگي بچه هاي بسيجي را بررسي



[ صفحه 147]



كنيد مي بينيد كه پدران آنها مسجدي بودند، مادرانشان هم.

خوب ما يك سؤالي راجع به عوامل محرك مثل صدا و سيما داشتيم. آيا برنامه هاي مذهبي صدا و سيما باعث گرايش بچه هاي دبيرستاني- يعني همين گروه پانصد و يك نفره كه ما آزمايش كرديم- به مذهب مي شود؟

از پانصد و يك نفر، دويست و چهل و نه نفر پاسخ دادند كه ما از برنامه هاي مذهبي صدا و سيما تأثير گرفتيم. اما من راجع به والدين هم عرض كنم: به اين سؤال كه «توجه مادرم به نماز، مرا به نماز خواندن تشويق مي كند» 262 نفر پاسخ دادند آري اينطور است، 138 نفر گفتند: نه و 101 نفر هم پاسخ بينابين دادند. همين سؤال در ارتباط با پدر شده است؛ «توجه پدرم به نماز، مرا به نماز خواندن تشويق مي كند» در پاسخ 221 نفر گفتند: آري، 104 نفر بينابين و 176 نفر گفتند خير. راجع به اشخاص ناموفق و اين كه نماز خواندن اشخاص ناموفق چه تاثيري دارد؟ در پاسخ 230 نفر گفتند: بله، ما اثر مي گيريم از نماز خواندن اشخاص ناموفق. 330 نفر نماز خواندن اشخاص موفق را عاملي به عنوان محرك و يك عامل محيطي براي گرايششان به نماز گزارش كردند. در جواب اين دو سؤال: «معاشرت با دوستان و آشنايان نماز خوان چه تأثيري دارد و معاشرت با آشنايان بي نماز عزم مرا نسبت به نماز خواندن سست كرده است»، 289 معاشرت با افراد نمازخوان را عامل مؤثري در نماز خواندنشان ذكر كرده اند و 301 نفر معاشرت با افراد بي نماز را در سست نمودن عزمشان براي نماز خواندن، بي تأثير دانسته اند.

اين امر چه هشداري به ما مي دهد؟ به عبارت روشنتر آنچه از تحليل اين عواملِ محرك مي شود برداشت نمود، اين است كه همه ي افراد پيرامون ما مي توانند عوامل تأثير گذاري بر نماز خواندن باشند. والدين بايد مواظب باشند؛ در دوران دبيرستان و دانشگاه احتمال همراه شدن فرزندان با دوستان ناباب بيشتر است.



[ صفحه 148]



اصولاً دوره ي نوجواني كه اين گرايش به ديگران و اشخاص همكلاسي وضعيت خاصي پيدا مي كند، يعني حرف ما پدر و مادرها را كمتر گوش مي كنند، مراقبت بيشتري را از جهت دوست يابي مي طلبد. حتماً شنيده ايد كه قضيه ي پسر حضرت نوع (ع) را نقل كرده اند كه:



پسر نوح با بدان بنشست

خاندان نبوتش گم شد



آيا ما در ارتباط با اثر نماز بر اضطراب، به نتيجه اي رسيديم يا خير؟

پسر و دختر بودن، در تحقيق رابطه اي با نماز خواندن ندارد. يعني هم پسرها و هم دخترها، گرايش ديني شان و نماز خواندنشان به يك سطح است در رابطه با سطح اجتماعي و اقتصادي. بايد بگويم كه طبق تعريفي كه ما در طرحمان داشتيم، 5 تا موضوع را تعيين كرديم و نمره داديم، كه سطح اجتماعي و اقتصادي در 5 نقطه تهران- شمال، جنوب، مركز و غرب و شرق- مي باشد. آقايان استحضار دارند كه احياناً آن كساني كه به عنوان مرفه مطرح مي شوند، يا در دسترس ما نيستند يا در مدارس خاص درس مي خوانند لذا در اين گروه آزمودني هيچ تفاوتي از لحاظ اجتماعي و اقتصادي در گرايش ديني نبود. يعني آموزش و پرورش ما، رسانه هاي جمعي ما توانسته اند تا سن17، 16 سالگي اثر يكساني بر بچه ها داشته باشند. اما رابطه ي نماز و اضطراب: همان طور كه گفتم، بين گرايش هاي ديني و انحرافات- در غرب هم تحقيق شده است- رابطه، رابطه ي منفي است يعني اين كه هر چه گرايش ديني، بيشتر باشد، اختلالات و انحرافات كمتر است. در اين تحقيق آنهايي كه نمره ي نماز از 47 تا 76 گرفتند ديده مي شود كه اضطراب شروع به كاهش مي كند يعني تا نمره ي 47 اثري بر كاهش اضطراب ندارد. به عنوان توضيح بايد عرض شود عوامل شناختي، عوامل عملكردي و عوامل انگيزه اي، رقم زننده ي اين 47 نمره بوده است.

(والسلام عليكم و رحمةالله)



[ صفحه 149]




بازگشت