عذر تقصير به پيشگاه نماز


آيةالله احمد جنتي

«عضو محترم فقهاي شوراي نگهبان»



[ صفحه 71]



بسم الله الرحمن الرحيم

موضوع صحبت من در عين فشردگي و در كمبود وقت، عذر تقصير به پيشگاه نماز است امّا همه مي دانيم كه در مسائل عملي غير از امر به معروف و نهي از منكر - كه مسأله زيربنايي نماز هم به وسيله آن بر پا مي شود - مسأله اي بالاتر و واجبتر از نماز نداريم. و اين نماز ستون دين است و معراج مؤمن. همه ي اين مسائل در قرآن و احاديث وارد شده و همه كما بيش مي دانند با اين اهميتي كه نماز دارد - كه اگر قبول شد، همه اعمال قبول مي شود و اگر نشد هيچ يك از اعمال پذيرفته نمي شوند - برخوردي كه ما با اين نماز داشته ايم واقعاً خجالت آور است. و اول بايد اعتراف به تقصير بكنيم. همان طور كه در وقت دعا و در پيشگاه خداوند متعال مي گوييم «اعطيتك مقراً علي نفسي بالاسائة و الجرم بأن لا حجتي و لا عذر». مي گوييم: خدايا اعتراف دارم به تقصير خودم و عذر و بهانه هم نمي آورم. عذر و بهانه هم ندارم. تقصير كردم، اعتراف به تقصير مي كنم. بعد مي گوييم: خدايا آمده ام تا به من كرم نمايي و با عفو حضرتت من را



[ صفحه 72]



بيامرزي و ببخشي. بايد اين را اول اعتراف كنيم و بعد به معضلات بپردازيم كه عبارتند از:

معضل اول: كمبود مسجد

در نظام جمهوري اسلامي كه اساسش بر دين اسلام، بر قرآن و بر نماز و بر الله اكبر و شعارهاي اسلامي بوده است مي بينيم كه الان ما از نظر مسجد كمبود داريم، خيلي هم كمبود داريم، و حركتي اخيراً براي مسجد سازي بوجود آمده كه با نياز كشور فاصله زيادي دارد. نمي شود كه در مكاني مردم مسلمان و نماز خوان باشند و مسجد نداشته باشند، مخصوصاً وقتي ما مي بينيم گاهي يك خانواده مسيحي در يك روستايي ساكن است و همان جا برايشان كليسا مي سازند و به آنها سركشي مي كنند تا يكشنبه ها بروند كليسا و برنامه داشته باشند. اين از جهت مسجد.

معضل دوم: مشكلات آموزشي و اجرائي

بعد جهات آموزشي: در آموزش و پرورش و دانشگاه ما، كتاب هاي درسي چقدر به نماز اهميت داده اند؟ اين بچه اي كه مي خواهد از ابتداي تحصيل شروع نمايد و يا ديگري كه آخرين دوره تخصصي اش را طي مي كند، چقدر با مسائل نماز در مدرسه و در دانشگاه آشنا مي شود؟ و همين طور توده ي مردم كه رها هستند و بالاخره بايد يك كسي به اينها رسيدگي نمايد. مسأله اقامه ي نماز نبايد به ستاد اقامه ي نماز موجود، محدود شود. ستاد اقامه ي نماز را ما بايد فراگير بدانيم؛



[ صفحه 73]



حوزه هاي علميه، آموزش و پرورش، صدا و سيما و همه ي دستگاه هاي تبليغاتي مي بايستي خود را جزء ستاد اقامه نماز بدانند و اينگونه نيز باشند. بسياري از دستگاه هاي اجرايي ما عضو اين ستاد هستند امّا ببينيد آنها كه مي خواهند نماز بخوانند- مخاطبين ما- چه چيزهايي لازم دارند و اينها را چه كسي بايد تأمين نمايد؟ اگر عده اي پس از اقامه ي نماز حقيقي قصد صعود معنوي داشتند و خواستند به عرفان نماز برسند، در اينجا عرفاي ما و آنهايي كه مراحل سير و سلوك را پيموده اند مي بايست به طالبان عرفان نماز كمك كنند.

براي افرادي كه در اقامه ي نماز سستند و سهل انگار و به اندك بهانه اي نمازشان را ترك مي كنند چه چاره اي بايد انديشيد؟ بايد اين بهانه ها را از دستشان گرفت و موانع را از پيش پايشان برداشت. مثلاً مسافر در قطار يا داخل اتومبيل نشسته و در حال حركت است، اگر وقت نماز برسد و همه ي امكانات آماده باشد، مي ايستد و نماز مي خواند. اما اگر اتومبيل نگه نداشت، صبح در بين الطلوعين اصلاً اتومبيل توقف نكرد، مي خوابد و نماز هم نمي خواند. در حالي كه اگر روي زمين بود و در كنار قهوه خانه بود، نمازش را مي خواند، امّا در اينجا تنبلي مي كند و نماز نمي خواند. در قطار و هواپيما هم همينطور است. گاهي هم وقت طوري است كه مسافر به نماز نمي رسد. لذا بايد بهانه ها را از مسافر گرفت. شرايط مسافر ضعيف بايد جوري باشد كه ديگر از نظر وقت مشكل و بهانه نداشته باشد. و در مورد مسافرت هاي هوايي شركت هاي مسافربري هوايي كه درگير اين قضيه هستند، اينها بايد عضو ستاد اقامه ي نماز باشند.

عده اي هم به دنبال فلسفه ي نماز هستند، چرا كه تحصيل كرده اند. دلشان مي خواهد فلسفه همه ي مسائل را بفهمند در اينجا است كه اينها پس از آگاه شدن از



[ صفحه 74]



فلسفه و آثار و بركات نماز دل گرم خواهند شد و وظيفه حوزه هاي علميه است كه براي ايشان اسرار و آداب نماز را بازگو نمايند؛حوزه هاي علميه اي كه بايد عضو ستاد اقامه ي نماز باشند.

دولت هم در قبال اقامه ي نماز موظف است، كارمندان دولت بايد براي خواندن نماز، مكان مناسب داشته باشند و نماز را اول وقت بخوانند و نه آخر وقت. ما بايد اينها را كم كم درك كرده باشيم. شما ببينيد پيامبر اكرم (ص) چه وقت نماز مي خواند؟ آيا علي بن ابي طالب (ع) در ميدان جنگ و در هنگام فرا رسيدن زمان نماز اول وقت، نماز را به تأخير مي انداختند؟ وقتي معصومين ما در سخت ترين شرايط نماز را اقامه ي مي كردند و اگر در سفر بودند با آن وضعيت سخت مسافرت هاي گذشته براي خواندن نماز درنگ مي نمودند و در بيابان نمازشان را مي خواندند، آيا ما نبايد در اداراتمان- در ادارات جمهوري اسلامي- براي كاركنان شرايطي مناسب فراهم كنيم تا نمازشان را سر وقت بخوانند؟ چه اشكالي دارد اول وقت نيم ساعت را به نماز اختصاص بدهند و براي نماز خواندن كار را تعطيل نمايند. پس اينها هم خودشان بايد عضو ستاد اقامه ي نماز باشند.

معضل سوم: مشكلات قانوني

و در بعد قانون گذاري من نمي دانم كه آيا اين مسأله حل شده است يا خير. دانشجويان خيلي خوبمان ترديد كردند كه عجب! ما بياييم به استادمان بگوييم



[ صفحه 75]



بيا نماز بخوان اگر نمي خواهي نماز بخواني، دانشگاه نيا. به گونه اي با استعجاب بيان كردند و بالاخره موضوع هم از بين رفت. عده اي هم توجيه مي كنند كه اگر ما براي گزينش كارمندان نماز خواندن را شرط كنيم، گروهي منافقانه نماز مي خوانند و اين نماز فايده اي ندارد. بنابراين ما اين شرط را نگذاريم. اگر اينجور باشد كه پس ما بگوييم كه مثلاً شرط اسلام را نگذاريم براي اينكه ممكن است فلان مسيحي يا فلان بودايي، يا فلان كس ديگر بيايد و منافقانه اظهار اسلام بكند، براي اينكه دختري مسلمان با او ازدواج كند و بعد هم به دين خودش باقي بماند. ببينيد اين فرض صحيح نيست. چنين چيزي اگر بنا شود و مخصوصاً مي گويم در يك سمت هاي چشم گير شرط نماز نداشته باشيم، و متصديان اين سمت، نماز نخوانند، اين چه اثر سوئي مي گذارد؟ پس دولت هم بايد جزء ستاد اقامه ي نماز باشد و مجلس هم بايد فكري بكند و قانون هاي مناسب وضع كند.

معضل چهارم: چگونگي سوق دادن كودكان به نماز

اما در مورد بچه ها. بچه ها را بايد نماز خوان كرد من هر چه تا حالا فكر كردم جواب اين سؤالي را كه در ذهنم بوده نتوانستم پيدا كنم، مگر جواب هاي مختصري كه خوب با همين جواب ها مي توانم قانع شوم. سؤال اين است كه چرا بچه ها مزه ي نماز را و شيريني آن را احساس نمي كنند؟ بر عكس غذا، بازي، فيلم و امثال اينها كه به خوبي مزه شان را حس مي كنند و لذت مي برند. حتي خودشان



[ صفحه 76]



جذب آنها مي شوند ولي چرا نماز براي بچه ها جاذبه ندارد؟ چرا برايشان مفهوم نيست؟ به خصوص در سنين هفت تا ده سالگي. مسأله اين است كه براي سوق دادن بچه ها به نماز چه بايد كرد؟ چرا كه نه مي شود فلسفه نماز را براي آنها گفت و نه برخي ديگر از برنامه ها را كه براي بزرگسالان قابل اجرا است، مي توان برايشان اجرا نمود.

به نظر مي رسد كه بايد براي بچه ها تشويقاتي داشته باشيم و در ايجاد فضاي مناسب نيز بكوشيم. اگر بچه ببيند كه همه در هنگام ظهر در حال رفتن به مسجد و نماز خواندن مي باشند، او هم دنبال همه حركت مي كند. همان طور كه در ايام عيد مي بينيد كه همه لباس نو مي پوشند، او هم مي گويد من هم لباس نو بايد بپوشم و ديگر فلسفه اينكه لباس نو براي چه خوب است، خاصيتش چيست و به چه دردي مي خورد را نمي فهمد، ولي مي گويد همه لباس نو دارند، من هم مي خواهم. ما بايد در مدرسه و ديگر جاها، فضايي بسازيم كه بچه ها را جذب كند. وقتي مي خواهيم بچه ي نماز خوان را در مدرسه تشويق كنيم. يك كتاب به او جايزه بدهيم كه بيشتر از همه به نماز پرداخته است، يا يكي از نمره هايش را كمي با ارفاق بدهيم و اين مطلب را هم به او و هم به ديگران بگوييم. به همراه جايزه نامه اي هم به پدر و مادرش بنويسيم و بگوييم كه اي پدر و مادر، خدا پدر شما را بيامرزد كه اين بچه را نماز خوان تربيت كرده ايد، همچنين بايد نمازخانه و محل اقامه ي نماز دانش آموزان در مدارس به گونه اي باشد كه سرما و گرماي نامطلوب سبب اذيت او و نهايتاً بي نمازي اش نشود و امثال اين مسائل كه زمينه سازي براي تشويق و ترغيب و فضاسازي براي بچه ها است و به اين ترتيب



[ صفحه 77]



آموزش و پرورش نيز خود به خود جزو ستاد اقامه نماز مي باشد.

راه رفع معضلات

اگر ما حسابش را بكنيم، همه بايد درگير و همكار اين ستاد باشند. حالا ما يك ستاد بيشتر نداريم، ولي همه بايد لااقل به اين ستاد كمك بكنند و اگر خودشان را عضو ستاد نمي دانند كه بايد بدانند- چرا كه وظيفه ي عمومي است و تنها وظيفه ي آقاي قرائتي نيست و وظيفه اين ستاد موجود اقامه ي نماز نيست، بلكه وظيفه همه ي ما است- پس بايد همه ي ما خودمان را عضو اين ستاد بدانيم و به اين ستاد كمك كنيم و با آن همكاري نماييم و اگر كاري از ما ساخته است، انجام دهيم. آنهايي كه كارهاي خير مي خواهند بكنند- پول دارها، ثروتمندان و متمكنين- از مالشان استفاده كنند براي مسجد سازي، براي زيباسازي مسجد، براي امور بهداشتي مسجد كه اگر كسي وارد مسجد شد آب پاك باشد و صابون و دستمال كاغذي نيز در دسترس باشد. بنده در مسافرت هاي خارجي ديده ام كه وسط بيابان در جايي كه اصلاً مسكوني نيست، مكاني را با امكانات مناسب بهداشتي براي تطهير ساخته اند. چرا ما بايد با كمبود مساجد، و يا احياناً با مساجد نامرتب و نامناسب مواجه باشيم؟ اين شايسته نيست.

به هر حال ما بايد واقعاً از پيشگاه نماز معذرت خواهي كنيم. بر طبق روايات شريفه در عالم ديگر نماز مجسم مي شود. در قبر هم در سمت راست ميت قرار مي گيرد و ديگر اين كه

اگر كسي خوب نماز خوانده باشد، نماز در حقش دعا



[ صفحه 78]



مي كند و گرنه نماز در حق او نفرين خواهد كرد و مي گويد: مرا ضايع كردي، خرابم كردي، خدا خرابت كند. اگر در روز قيامت نماز گريبان ما را گرفت و گله كرد و گفت كه چرا در نظام جمهوري اسلامي چنين برخوردي با من نموديد، ما چه جوابي داريم كه بدهيم؟ بنابراين ما بايد از اين اجلاس ها نتيجه عملي بگيريم. صرف اين نباشد كه بياييم حرف هاي خوب بزنيم و بعد هم به يكديگر احسنت و آفرين بگوييم و بعد هم برويم و مسأله را تمام شده بدانيم. يا اگر اثري داشت، اثر مختصر يا كمتر داشته باشد. خوب خيلي زحمت كشيده مي شود تا اين اجلاس برگزار شود؛ از هزينه هاي آن گرفته تا صرف وقت و زحمات آن و بنده از تمام دست اندركاران آن تشكر مي كنم. در قبال اين همه زحمتي كه براي برگزاري اجلاس كشيده مي شود بايد از آن نتيجه اي كلي گرفته شود و در پايان معلوم شود كه در طول سال چه كارهايي را براي نماز انجام داده ايم.

«والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته»



[ صفحه 79]




بازگشت