نمون آداب وضو


(معادل فارسي براي واژه ي عربي رمز، چنان كه ميبدي آيه ي چهل از سوره ي مباركه ي آل عمران را چنين ترجمه كرده است: «زكريا گفت: خداوند من! نشاني بخش مرا. جواب داد وي را كه: نشاني تو آن است كه سخن نگويي با مردمان سه روز، مگر نموني و اشارتي.» (كشف الاسرار و عدة الابرار، ج 2، ص 97).)

«و بدان كه ابتداي طهارت از آن عهد، معلوم گشت كه، اندر خبر آمده از اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام از رسول خدا صلي الله عليه و آله كه گفت: چون فرشتگان، حديث آدم عليه السلام و صفت وي شنيدند، گفتند: اتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء؟ بعد از آن، از اين گفت، پشيمان شدند، و از عقوبت الله بترسيدند، زاري كردند و بگريستند، و از خداي (عزوجل) خشنودي



[ صفحه 51]



خواستند.

فرمان آمد از الله كه: خواهيد تا از شما درگذرم، و گراني اين گفتار از شما بردارم، و بر شما رحمت كنم، دريايي آفريده ام زير عرش مجيد، و آن را بحرالحيوان [1] نام نهاده ام. بدان دريا شويد، و بدان آب، روي ها و دست ها را بشوييد و سرها را مسح كنيد، و پاي ها را بشوييد.

فرشتگان، فرمان به جاي آوردند. امر آمد كه: هر يكي از شما بگويد: سبحانك اللهم و بحمدك، اشهد ان لا اله الا انت، استغفرك و اتوب اليك. ايشان بگفتند، و فرمان آمد كه: توبه هاي شما پذيرفتيم، و از شما اندر گذشتيم. گفتند: خداوندا! اين كرامت ما راست علي الخصوص؟ يا ديگران ما را در آن، انبازند؟

گفت: شما راست، و آن خليفت را كه خواهم آفريد؛ و فرزندان وي تا قيام الساعه. هر كه اين چهار اندام را آب رساند، چنان كه شما را فرمودم، اگر از زمين تا آسمان گناه دارد از وي درگذارم، و او را خشنودي و رحمت خود، كرامت كنم.

و نيز از رسول خدا صلي الله عليه و آله پرسيدند: يا محمد صلي الله عليه و آله! چرا از جمله ي اعضا چهار عضو، مفرد كرد در وضو كردن؟ گفت: از بهر آن كه آدم چون خواست كه از آن درخت [منهي] بخورد روي بدان آورد و در آن نگريست. رب العالمين روي شستن واجب كرد كفارت آن را.

پس به پاي فرا آن رفت، و اول قدمي كه به نافرماني برداشتند آن بود. رب العزه، پاي شستن بفرمود، تا كفارت آن باشد.



[ صفحه 52]



پس دست، فرا كرد و بگرفت و بخورد؛ دست شستن، فرمود تطهير آن را.

پس چون آدم، اين فرمان را به جاي آورد، و عضوها را طهارت داد، خداي وي را توبت داد، و گناهان وي بيامرزيد، و بر امت من، فرض كرد تا كفارت گناهان ايشان باشد از وضو تا به وضو.

و گفته اند: تخصيص اين اعضاي چهارگانه به طهارت از آن جهت است كه آدمي، شرف و فضل كه يافت بر ديگر جانوران، به اين اعضا يافت.

يكي صورت روي است كه ديگران را برين صفت نيست. رب العالمين منت نهاد و گفت: «و صوركم فأحسن صوركم».

ديگر هر دو دست اند كه تنها آدمي بدان طعام خورد، و همه ي جانوران ديگر به دهن خورند. رب العزه، منت نهاد و گفت: «و لقد كرمنا بني آدم». يعني باليدين باسطتين أي الصالحتين للاكل و غيره.

سيوم، سر است كه در آن دماغ است، و در دماغ، عقل است، و در عقل، شرف دانايي است كه ديگران را نيست. رب العالمين، منت نهاد و گفت: «لَايات لاولي الالباب».

چهارم، دو پاي اند بر قامت راست زيبا كشيده تا بدان مي روند و ديگران را پاي برين صفت نيست؛ يقول الله تعالي: لقد خلقنا الانسان في احسن تقويم.

چون اين نعمت بر فرزند آدم، تمام كرد طهارت اين جوارح از وي درخواست شكر آن نعمت را.

و گفته اند: سر طهارت درين اعضاي چهارگانه، بي هيچ آلايشي كه در آن است، از دو وجه است: يكي آن كه تا مصطفي صلي الله عليه و آله فرداي قيامت، امت خود واشناسد، و از بهر ايشان شفاعت كند، و نشان آن بود كه روي ها دارند روشن و افروخته از روي شستن، و هم چنين دست و پاي و سر ايشان سپيد و روشن



[ صفحه 53]



و تازه از آب طهارت، و به قول النبي صلي الله عليه و آله: ان امتي يوم القيامة غرا محجلين من آثار الوضوء.

وجه ديگر آن است كه بنده ي مملوك چون فروشند، عادت، چنان رفته كه او را به نخاسي [2] برند، و دست و پاي و روي و سر به مشتري عرضه كنند، و اگر چه كنيزك باشد شرع، دستوري دهد كه بر رويش نگرند، و مويش بينند، و دست و پايش نگرند. فردا مصطفي صلي الله عليه و آله نخاس قيامت خواهد بود، و

حق (جل جلاله) مشتري. پس بنده را فرمودند تا امروز اين اعضا را نيك بشويد، و تا تواند آب از آن نسترد، و در تجديد طهارت بكوشد، تا فردا در اعضاي وي نور افزايد، و چون او را به نخاس خانه ي قيامت، عرضه كنند، دست و پاي و روي و سر وي روشن بود و پسنديده.» [3] .


پاورقي

[1] شايد درياي آب زندگاني، حيات ازل، حيات سبحاني.

[2] برده فروشي.

[3] همان، ج 3، ص 50، 51، 43، 48، 49.


بازگشت