تفسير «الحمد» علي


ابن عباس گفت: شبي از شب ها علي عليه السلام به من گفت: وقتي نماز عشاء را خواندي نزد من حاضر شو، تا به تو سودي برسانم، ابن عباس گفت: و كانت ليلة مقمرة؛ شبي سخت روشن بود از نور مهتاب.

علي عليه السلام گفت: «يابن عباس! ما تفسير الالف من الحمد؟»؛ «ابن عباس! تفسير الف كلمه «الحمد» چيست؟

گفتم: تو بهتر مي داني اي علي عليه السلام! او به سخن آمد و يك ساعت از ساعات شب در تفسير الف «الحمد» سخن گفت تا آن كه گفت: «فما تفسير اللام من الحمد» جواب همان دادم و يك ساعت ديگر در تفسير حرف «لام» سخن گفت پس در «حا» همچنان و در «ميم» همچنان و در «دال» همچنان.

چون از تفسير اين حروف فارغ گشت، برق عمود الفجر صبح صادق از مشرق سرزد در اين جا امام علي عليه السلام فرمودند: «لو شئت لا و قرت سبعين بعيراً من تفسير سورة الفاتحة.»

ابن عباس گفت: علم خودم را در كنار علم علي عليه السلام چنان ديدم، «كالغدير الصغير في البحر»، مانند نهر كوچكي در برابر درياي ژرف.

ابن عباس در علم تفسير چنان بود كه علي عليه السلام مي فرمود: «كأنه ينظر الي الغيب من وراء ستر رقيق من جودة رأيه و كثرة اصابته»؛ [1] .



[ صفحه 139]




پاورقي

[1] ميبدي، كشف الاسرار و عدة الابرار، ج 10، ص 686.


بازگشت