كلام قنبر درباره ي وضوي علي
«ابوالشعثا» غلام ابن معمر بود كه علي عليه السلام او را قنبر ناميد و غلام حضرت شد، وقتي قنبر را نزد حجاج يوسف ثقفي آوردند از او پرسيدند: تو در خدمت علي عليه السلام چه مي كردي؟
گفت: «آب وضويش را حاضر مي كردم.»
پرسيد: علي عليه السلام چه مي گفت؟
[ صفحه 60]
قنبر گفت: چون از وضو فارغ مي شد، اين آيه مباركه را تلاوت مي كرد:
«چون اندرزها را فراموش كردند، درهاي همه چيز را به روي آنها گشوديم تا چون به آن چه يافته بودند شاد شوند. ناگهان آنها را فروگرفتيم و در اين هنگام بود كه همه مأيوس شدند، ريشه ستمكاران قطع شد و سپاس خدايي را كه پروردگار جهانيان است.»
حجاج گفت: گمان مي كنم كه آيه را بر ما تأويل مي كرد.
قنبر گفت: «بلي.»
حجاج گفت: چه خواهي كرد اگر تو را گردن بزنم؟
قنبر گفت: «در اين هنگام من از رستگارانم و تو از اشقياء خواهي شد.» آن گاه حجاج دستور داد تا قنبر را گردن زدند.