نوري در مسجد


شخصي در اثر عمل لال شده بود و دكترها جواب كرده بودند، آقاي علوي فرمودند: چهل شب چهارشنبه به مسجد جمكران برو، اگر شفايي هست در آنجاست.

تصميم جدي مي گيرد براي چهل هفته بليط هواپيما از مشهد مقدس به طرف تهران گرفته و شب چهارشنبه به مسجد مقدس جمكران قم مي آيد، در هفته ي سي و هشتم در حال سجده براي صلوات يك وقت مي فهمد كه همه جا نوراني شده است و يك آقايي وارد و مردم به دنبالش مي گويند حضرت حجت (عجل الله تعالي فرجه) است، خيلي ناراحت مي شود كه نمي تواند سلام بدهد، لذا كناره گرفته، ولي حضرت عليه السلام نزديك او مي آيد و مي فرمايد: سلام كن!

اشاره به زبان مي كند كه من لالم، و الا بي ادب نيستم.

حضرت بار دوم با تشر مي فرمايد: سلام كن! بلافاصله زبانش باز



[ صفحه 64]



مي شود و سلام مي گويد و از بركات مسجد جمكران حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالي فرجه) شفا مي دهد. [1] .


پاورقي

[1] نقل از شيفتگان حضرت مهدي (عجل الله فرجه الشريف).


بازگشت