معجزاتي از تأسيس مسجد جمكران


آيات و معجزات و كراماتي از اين مسجد مقدس جمكران قم واقع شده كه باعث حيرت مي باشند، هم چنان كه خانه كعبه آيتي از آيات الهي مي باشد، اين موضع مسجد هم همين گونه است؛ زيرا تأسيس اين مسجد براساس معجزاتي است:

اول؛ آن كه حضرت اميرالمؤمنين امام علي عليه السلام خبر داده بود به پسر يماني به مسجد بودن اين زمين.

دوم؛ آن كه در زمان حضرت حجة عليه السلام شيخ حسن بن مثله جمكراني مي گويد: من شب سه شنبه 17 ماه مبارك رمضان خوابيده بودم در سراي خود كه ناگاه جماعتي از مردم به در سراي من آمدند و گفتند: برخيز و امام مهدي عليه السلام را اجابت كن كه تو را مي طلبد!

آن گاه خواست سراويل بپوشد، او را گفتند: از بيرون خانه كه از آن تو نيست، اين سراويل از خود بپوش.

سوم؛ تمام اين ها در بيداري بوده است؛ چون شيخ حسن بن مثله جمكراني مي گويد من خواب بودم بيدارم كردند.

چهارم؛ آن كه خواست پيراهن بپوشد آواز رسيد از بيرون خانه كه اين پيراهن از تو نيست از خود را بپوش!

پنجم؛ آن كه از پي كليد در خانه مي گشت، به او گفتند: در خانه باز است!



[ صفحه 59]



ششم؛ آن كه از خانه بيرون آمد به او گفتند كه امام صاحب الزمان عليه السلام تو را مي طلبد و او را بردند در اين زمين مسجد جمكران.

هفتم؛ آن كه ديد زياده از شصت نفر مرد در اين زمين گرد آمدند و نماز مي خواندند، بعضي جامه هاي سبز داشتند و بعضي سفيد.

هشتم؛ آن كه ديد حضرت حجة عليه السلام را كه به روي تخت نشسته و بر بالش ها تكيه داده.

نهم؛ آن كه حضرت خضر عليه السلام را ديد كه نزد حضرت حجة عليه السلام نشسته و كتابي در دست دارد و براي حضرت مي خواند.

دهم؛ هلاكت دو جوان حسن بن مسلم به واسطه ي كشت و زرع اين موضع مسجد مقدس جمكران.

يازدهم؛ خبر دادن حضرت عليه السلام از زراعت حسن بن مسلم در مدت پنج سال.

دوازدهم؛ خبر دادن حضرت عليه السلام به حسن بن مثله كه علامتي براي تو قرار خواهيم داد. فردا كه آمد، حسن بن مثله ديد كه زنجيري حدود مسجد كشيده شده.

سيزدهم؛ خواب ديدن سيد ابوالحسن رضا كه به او گفتند: فردا حسن بن مثله هر چه مي گويد تصديق كن كه، قول او قول ما مي باشد!

چهاردهم؛ خبر دادن حضرت كه فردا بزي هست در گله ي جعفر شبان كاشي به اين نشان و علامت.

پانزدهم؛ آمدن خود بز در نزد حسن بن مثله جمكراني بدون آن كه كسي او را بياورد.

شانزدهم؛ معلوم نبود كه آن بز از كجا آمده بود، احتمال دارد كه بهشتي بوده.



[ صفحه 60]



هفدهم؛ شفا بودن گوشت آن بز براي هر مريض به همان طريقي كه امام زمان عليه السلام فرموده بود.

هجدهم؛ آن زنجيري كه براي تعيين حدود مسجد كشيده بود هر صاحب مرضي كه بر بدن خود مي ماليد شفا مي يافت.

نوزدهم؛ آن زنجير در ميان صندوق بوده در خانه ي سيد ابوالحسن الرضا؛ لكن بعد از فوت او مفقود شد. يكي از اولادهاي او مريض شد رفتند بر سر صندوق آن زنجير را نيافتند.

اين آيات و معجزات و فوايدي بوده كه در آن زمان در مقام ظهور و بروز رسيده، [1] اما كرامات ديگر هم زياد ديده و شنيده شده است.


پاورقي

[1] انوار المشعشعين، ص 188.


بازگشت