نجات زني به دعاي امام
ايوب بن اعين از امام صادق عليه السلام نقل مي كند كه فرمود: زني طواف مي كرد و پشت سر او مردي بود، آرنج آن زن بيرون افتاد، آن مرد (تحريك شد و) و دستش را بر آرنج زن نهاد، پس خدا دست او را به دست زن چسبانيد تا اينكه طواف تمام شد، از پي فرماندار مكه فرستادند و مردم جمع شدند، (فرماندار آمد) و سراغ فقهاي مكه فرستاد، فقهاء مي گفتند: دست مرد را قطع كن؛ زيرا او (در يك چنين مكان مقدسي) جنايت كرده است.
فرماندار پرسيد: آيا در مكه كسي از فرزندان محمد رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم حضور دارد؟
[ صفحه 118]
گفتند: بله، حسين بن علي عليهماالسلام ديشب وارد مكه شده است.
از پي حضرت عليه السلام فرستاد و او را (به آنجا) دعوت نمود، چون حضرت عليه السلام حضور يافت، فرماندار گفت: (اي فرزند رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم) گرفتاري اين دو را ببين؟!
حضرت عليه السلام رو به قبله ايستاد و دست ها را بالا آورده مدتي طولاني دعا فرمود، سپس به سوي آن دو آمد و دست مرد را از دست زن نجات داد.
فرماندار عرض كرد: آيا مرد را به خاطر گناهش مجازات نكنيم؟
حضرت فرمود: نه. [1] .
پاورقي
[1] بحارالانوار، ج 44، ص 183. فرهنگ جامع سخنان امام حسين عليه السلام، ص 711.