طلب باران


از امام سجاد عليه السلام نقل شده كه فرمود: كوفيان نزد امام علي عليه السلام آمده از نيامدن باران شكايت كردند و گفتند: (از خدا) براي ما باران بخواه، اميرمؤمنان عليه السلام به حسين عليه السلام فرمود: برخيز و از خدا طلب باران كن!

او برخاسته حمد و ثناي الهي به جاي آورده و بر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم درود فرستاد و عرض كرد: «بارالها! اي بخشنده ي خيرات و نازل كننده ي بركات! آسمان را بر ما سرشار ببار، و ما را از باراني بسيار فراگير، انبوه، پردامنه، پيوسته ريزان، روان و شكافنده ي (زمين هاي خشك و تشنه) - كه با آن از بندگانت ناتواني را برداري و زمين هاي مرده را زنده سازي - سيراب فرما. آمين اي پروردگار جهانيان.»

او دعاي خود را به پايان نبرده بود كه ناگهان خداوند باران (سيل آسا) فرستاد. عربي باديه نشين از برخي نواحي كوفه آمد و گفت: دره ها و تپه ها را پشت سر گذاشتم، در حالي كه آب يكي در ديگري (از فراواني) پيچ و تاب مي خورد. [1] .



[ صفحه 25]




پاورقي

[1] موسوعة كلمات الامام الحسين، ص 133.


بازگشت