خوشحالي شيعيان هوشمند از امامت امام جواد


هنگامي كه حضرت رضا عليه السلام به شهادت رسيد، آن حضرت تنها فرزندي كه داشت حضرت جواد عليه السلام بود، و او در اين هنگام هفت سال داشت، جمعي از بزرگان شيعه در كوفه، در خانه ي «عبدالرحمن بن حجاج» به گرد هم آمدند، و در سوگ امام رضا عليه السلام گريه كردند، آنگاه درباره ي امام بعد از حضرت رضا عليه السلام، سخن به ميان آمد، بعضي گفتند امام جواد عليه السلام كودك است و بعضي پاسخ اين ايراد را دادند، حتي بحث به درگيري كشيد، سرانجام همان سال، هشتاد نفر از علماي برجسته ي كوفه و بغداد و شهرهاي ديگر به سوي مدينه مسافرت كردند، تا از نزديك به بررسي بپردازند، آنها در مراسم حج شركت نمودند و سپس وارد مدينه شدند، و به خانه ي امام صادق عليه السلام كه در آن وقت، خالي بود رفتند، و روي يك فرش بزرگ كه در آنجا بود نشستند، در اين هنگام عبدالله بن موسي (يكي از پسران امام كاظم عليه السلام) نزد آنها آمد و در صدر مجلس نشست، يكي برخاست و گفت: «اين آقا، فرزند رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم است، هر كسي سؤالي دارد از او بپرسد».

بعضي از علماي مجلس، چند سؤالي را مطرح كردند، ولي عبدالله پاسخ صحيح نداد، حاضران ناراحت و غمگين شدند، تصميم گرفتند كه برخيزند و بروند، ناگاه «موفق» (خادم حضرت عليه السلام) از دري كه كنار صدر مجلس بود وارد شد، و همراه حضرت جواد عليه السلام بود، موفق به حاضران



[ صفحه 42]



گفت: «آقايان! اين آقازاده، ابوجعفر (حضرت جواد عليه السلام) است»، آن حضرت در صدر مجلس نشست، و علماي مجلس، سؤالاتي كردند، آن حضرت همه ي آن سؤالات را به طور صحيح و كامل پاسخ داد، همه ي حاضران خوشحال شدند. و از آن حضرت تجليل و تمجيد نمودند.

حاضران عرض كردند: «عموي شما عبدالله به اينجا آمده و ما جواب اين سؤالها را از او خواستيم، چنين و چنان پاسخ داد.

امام جواد عليه السلام فرمود: لا اله الا الله يا عم انه عظيم عندالله ان تقف غدا بين يديه فيقول لك لم تفتي بما لم تعلم و في الامة من هو اعلم منك: «نيست معبودي جز خداي يكتا، اي عمو، بسيار سخت است كه فرداي قيامت در پيشگاه خدا قرار بگيري، و خداوند به تو بگويد: چرا چيزي را كه ندانستي به آن فتوا دادي؟ با اينكه در ميان امت كسي كه داناتر از تو بود، وجود داشت.» [1] به اين ترتيب علماي حاضر دريافتند كه امام بعد از حضرت رضا عليه السلام، همان امام جواد عليه السلام است.

اين فراز بيانگر زندگي سياسي امام جواد عليه السلام است كه هرگز تسليم طاغوت زمانش، معتصم (هشتمين خليفه ي عباسي) نشد، و تا آنجا كه ممكن بود، مردم زمانش را از پيروي آن طاغوت برحذر داشت، و در اين راستا تا پاي شهادت پيش رفت، و در عنفوان جواني (25 سالگي) به شهادت رسيد، شهادتي مظلومانه و جانسوز، توسط همسرش، كه مأمور نفوذي طاغوت در خانه آن بزرگوار شده بود.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 50، ص 100 - 99.


بازگشت