و از محمد بن حميد غلام فرزندان جعفر بن محمد حديثي طولاني نقل مي كند كه خلاصه اش اين است كه: عمر بن فرج رجحي (حاكم متوكل) آمد مدينه و مردي دانشمند و اديب و دشمن اهلبيت پيدا كرد و دستور داد كه از حضرت جواد عليه السلام (كه در سن كودكي بود و پدرش از دنيا رفته بود) جدا نشود و از ملاقات شيعيان با او ممانعت كند و علم و ادب به او بياموزد و معلم آن جناب را در قصري حبس كرد و هر وقت بيرون مي رفت در را قفل مي كرد و هر وقت مي خواست چيزي بوي بياموزد مي ديد او از خودش داناتر است و چون حال آن جناب را از او مي پرسيدند گفت: در مدينه احدي از من دانشمندتر نيست جز اين كودك، سپس معتقد با امامت او شد، چون سبب اعتقادش را پرسيدند گفت: اين طفل در مدينه كودك بوده كه پدرش در عراق از دنيا رفته و در ميان اين كنيزكان سياه بزرگ شده پس اين علم را از كجا دانسته؟ [1] .



[ صفحه 40]