صبر و سكوت


مرحوم مجلسي نقل كرده است كه: بعد از شهادت امام، علي بن موسي عليه السلام امام جواد عليه السلام را كه كودك بود به مسجد رسول خدا صلي الله عليه و آله آوردند. آن بزرگوار روي پله اول منبر نشست و فرمود: منم محمد بن علي عليه السلام من جوادم؛ عالم به نسبهاي مردم (حتي) آنان كه در اصلاب هستند. من ظاهر و باطن شما را مي دانم، از سرانجام شما خبر دارم و اينها دانشي هستند كه آفريدگار به ما مرحمت فرموده است...

سپس فرمود: اگر تو هم تقويت اهل باطل و دولت گمراهان و برانگيخته شدن اهل شك نبود مطالبي را افشا مي كردم كه اولين و آخرين از آنها شگفت زده شوند، آن گاه حضرت دست مبارك را بر دهان گذاشت و (به خود) فرمود: محمد! ساكت شو همچنان كه در گذشته، پدرانت سكوت كردند.

في حكمة آل داود: علي العاقل ان يكون عارفا بزمانه، مقبلا علي شأنه حافظا للسانه.

در حكمت آل داود آمده است كه: عاقل بايد به زمان خود باشد، هميشه توجه داشته باشد و زبانش را (از لغو و باطل) حفظ كند.


بازگشت