نماز يك نظام فرهنگي است


با توجه به تعريف نماز و تعريف نظام به ويژه فرهنگي، نماز يك نظام فرهنگي است. بدين معني كه نظام را معمولا مجموعه اي از اجزاء مي دانند كه منطقا به هم مربوطند كه به تنهايي مفهوم و معني نمي يابند، ولي وقتي در كنار هم قرار گيرند يك مجموعه واحدي ايجاد مي شود كه معني دار است. نماز نيز اينگونه است. ابتدا يك نظام است زيرا كه هر كدام از اركان و اذكار را در نظر بگيريم هر كدام يك جزء مي باشد كه هر چند معني دار است اما مفهوم و مصداق نماز را اداء نمي كند. ولي وقتي آنها را در كنار هم به صورت منطقي و با رعايت مراحل قرار دهيم همانگونه كه



[ صفحه 97]



در ترتيب نماز ديده مي شود در آن صورت نماز نيز يك نظام است. اما نظامي است فرهنگي. زيرا طبق تعريف نظام فرهنگي يا فرهنگ كه مجموعه اي است از ارزشها، عقايد، باورداشتها، هنجارها و الفاظ. و اگر جنبه ي مادي آن را در نظر بگيريم حركات نماز را در بر گرفته و در ضمن به دنبال خود نوع رفتار، لباس، طرز برخورد با ديگران، نحوه زندگي، نوع غذا و... را در پي دارد كه با فرد بي نماز متفاوت خواهد بود. و همانگونه كه قبلا اشاره رفت نوعي «فرهنگ ضمني» را ايجاد مي كند.

مدل فرهنگي از مجموع چند مجموعه ي فرهنگي ايجاد مي شود. و هر مجموعه مشتمل بر چند عنصر و جزء فرهنگ است. پس هر عنصر فرهنگي بر مجموعه فرهنگي، و هر مجموعه فرهنگي بر مدل فرهنگي و نظام فرهنگي اثر مي گذارد. حاكميت اسلام به عنوان يك نظام يا مدل فرهنگي مجموعه ي عبادات به ويژه نماز (مجموعه ي فرهنگي) را ايجاد مي كند. و اجزاء نماز به عنوان عناصر و نمادهاي آن، طرز نياز (نوع رفتار) و در كل نحوه و حتي وسايل زندگي فرد را تعيين مي كند. به عنوان نمونه در نماز آن تقاضاهايي كه به عنوان دعا نمازگزار از خدا دارد، هيچ موقع بسان تقاضاي انسان از انسان ديگر نيست.



[ صفحه 99]



هيچ چيز براي يك انسان با ايمان غير از تقواي او نسبت به خداوند خوب و مفيد نيست.



[ صفحه 101]




بازگشت