نماز داراي كاركرد عملي است


نمازگزاردن فقط خم و راست شدن نيست. فرد نمازگزار براي هر كدام از حركات نماز جداي از فلسفه ي اصلي نماز معنايي خاص در نظر دارد. بنابراين گفتارش، رفتارش، حركاتش، تماما با قصد و انگيزه قبلي صورت مي گيرد. بنابراين نماز فرد را از زشتي گناه و عمل فرد آگاه كرده و موجب ترك آن گناه و يا زشتي و پليدي آن مي شود.

آگوست سياتيه، استاد فلسفه ي دانشگاه پاريس در كتاب فلسفه ي دين مي گويد: «دين روح انسان را با نيرويي نامرئي كه مقدراتش را در اختيار دارد ارتباط مي دهد و نماز كه (اين ارتباط را برقرار مي سازد) همان دين در حالت عمل يا همان دين حق است». و تأكيد مي كند دين وقتي با عمل زنده همراه نباشد مفهومي نخواهد داشت.

ما اين كاركرد عملي نماز را در گفتار استاد حائري شيرازي نيز مي بينيم. استاد در طي درسهايي كه در جمع دانشجويان ارائه كرده و توسط دانشجويان پيرو خط امام منتشر شده است مي گويد: «اثر نماز اين است كه با ذاكر كردن فرد در خارج از نماز اعمال انسان، منطبق با هدف نماز او مي شود و وقتي كه در خارج از نماز عمل فرد منطبق با جهت نماز او شد آن عمل خارجي اش تأثير روي معنا پيدا كردن نماز و نتيجه گيري از نماز مي گذارد». يعني در واقع رعايت تقوي توسط نمازگزار در خارج از



[ صفحه 94]



برنامه نماز، به معني قبولي نماز است. زيرا نيت به قصد قربة الي الله است و وقتي با اين نيت نماز شروع مي شود فرد هر لحظه خود را در محضر خدا مي بيند و هيچ زمان و مكان را خالي از اراده، نظارت و خواست خدا نمي بيند. پس خود را مقيد به رعايت اخلاقيات مي كند. سپاس و ستايش كه جزء اركان نماز است دو مفهوم دارد يك مفهوم مثبت كه در آن فرد ستايشگر نفعي ندارد و در پي سودي نيست. بنابراين نياز به تملق و چاپلوسي ندارد. يعني او را دوست دارد و يا اينكه در قبال خدمت يا نعمتي از او تشكر مي كند. ولي در حالت دوم حتي فرد ستايشگر به دنبال سود و منفعتي است. بنابراين ايجاب مي كند كه چاپلوسي نمايد. مثل نماز علي (ع) كه نه به طمع بهشت خداست و نه به خاطر ترس از خدا بلكه فقط به خاطر دوستي با خداست و به دليل شناخت عميقي كه از خدا دارد.

در جوامعي كه حاكميت مطلق با فرهنگ اسلامي نيست يا جامعه به نام اسلامي است اما در عمل حاكميت اسلام به طور ناقص است، فرهنگ خاصي به نام فرهنگ «ضمني» يا «خرده فرهنگ» در داخل فرهنگ كلي جامعه شكل مي گيرد كه فرهنگ مخصوص نمازگزاران است. به تبع اين فرهنگ يك سري ارزشها، هنجارها، نوع پوشش، غذا، طرز گفتار، مراسم عزاداري و عروسي، نوع رشته ورزشي و طرز ورزش كردن و... غيره ايجاد مي شود كه با فرهنگ كلي حاكم بر جامعه تمايز دارد. فرد در جامعه به طرز خاصي حاضر مي شود. لباسي مي پوشد كه چهره مذهبي بودن او را نشان مي دهد. آرايش سر و صورت او به گونه اي است كه متمايز است حتي نوع پارچه اي كه انتخاب مي كند، در محله اي خاصي از شهر ساكن



[ صفحه 95]



مي شود، در برقراري روابط روزانه متمايز از ديگران است. مثلا در سلام پيشقدم است، بلند حرف نمي زند، تند راه نمي رود و در انجام خدمات بي منت است، رابطه ي سودجويانه ندارد، يعني در انتظار پاداشي در ازاي خدمتي نيست، نگاهي متين دارد. و به تعبير بزرگي: «به گونه اي نگاه مي كند كه عظمت در نگاه اوست نه در آنچه كه نگاه مي كند». لحن گفتارش مؤدبانه است. تا از او نخواهند حرف نمي زند و «كم و گزيده حرف مي زند». در مجالس، محل نشستن را امتياز نمي داند! رفتارش، كردارش متين و با وقار است به نوع غذا و طرز تهيه آن دقيق است، ارزشها و هنجارهايي را بر مي گزيند كه حق پسند است نه جامعه پسند.

دكتر شريعتي با الهام از آيه اي از انجيل معتقد است: «اي روندگان، از راهي مرويد كه روندگان بسيار زياد دارد بلكه از راهي برويد كه روندگان محدودي دارد». و اين روندگان محدود در واقع حق را برگزيده اند و كاري به پذيرش يا عدم پذيرش آن توسط ديگران و جمع ندارند. و به تعبيري خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو، به - خواهي بشوي رسوا همرنگ جماعت شو - تغيير مي يابد.

نماز رابطه اجتماعي را نيز تنظيم مي كند. به اين معني كه نماز به دنبال خود صداقت مي آورد [1] و انسان صادق نمازگزار نيز مي شود (ارتباط دوجانبه) بنابراين اگر فردي نمازگزار با فرد ديگري برخورد نمايد كه اهل نماز باشد به تدريج روابط اجتماعي آنها نيز گسترش مي يابد. و برعكس اگر متوجه شود كه فرد مقابل اهل نماز نيست يا نماز او تداوم ندارد، سعي در تحديد روابط و يا حتي قطع روابط با او مي نمايد.



[ صفحه 96]




پاورقي

[1] يكصد و چهارده نكته درباره نماز، محسن قرائتي، ص 40 - 44، ستاد اقامه نماز.


بازگشت