چرا نماز به معني «نه» گفتن به قدرتهاي غير خدايي است


در چند جاي نماز مبارزه به شكل واضح و مشخص ديده مي شود، در ذكر «الله اكبر» ببينيد. ياد كردن خدا به بزرگي و عظمت به يك معني به معني به حساب نياوردن ديگران، و در معني دوم خرد كردن و كوچك شمردن آنهاست. در شهادتين ابتدا فقط خداوند را قبول مي كنيم و (به خدايي مي پذيريم) و خدايان ديگر را مردود مي دانيم و به تعبيري [1] «لا اله» (يعني خدايي نيست) رد همه ي خدايان. سپس با تأكيد تأييد مي كنيم البته «الا الله» به جز خداي بزرگ و يگانه. در اينجا نيز نوعي مبارزه و «نه» گفتن به هوسها، خواسته ها و خدايان ديگر است. در شهادت دوم حضرت رسول (ص) را فقط پيامبر خدا مي دانيم. با توجه به فرمايش قرآن كه تأكيد مي كند در روز قيامت فقط دين اسلام قابل قبول است. پس مجددا نوعي «نه» گفتن ديگر است. و در اركان ديگر نماز در ركوع و سجود ذكرهايي كه بيان مي شود. مجددا به همين تعبير است. به اين معني كه وقتي فقط خداوند بزرگ را پاك و منزه مي دانيم به جمله «سبحان ربي العظيم و بحمده» يا «سبحان ربي الاعلي و بحمده» (تسبيح و تكريم و پاسداشت خداوند بزرگ و رد ساير خدايان منظور است) و مهمتر از همه اينها در سوره ي حمد مي باشد. در جمله ي «اهدنا الصراط المستقيم» شاهد «نه» بزرگي هستيم، و از خدا مي خواهيم كه راه و روش و هدف ما را مستقيم (يعني فقط راه خود) و راهي كه نهايتش الوهيت هست قرار دهد. و جزء آن كساني كه به آنها نعمت عطا شده است يا مي شود و از او مي خواهيم كه ما را جزء كساني كه جزء كسانيكه جزء گروه مغضوبين و ضالين هستند



[ صفحه 77]



قرار ندهند، يك مبارزه منفي ديگر با قدرتهاي شيطاني است و گروه هاي مختلف تابع ضالين و مغضوبين را در بحث اشاره كرديم از قول آقاي قرائتي.


پاورقي

[1] به تعبير دكتر علي شريعتي.


بازگشت