نماز و روابط اجتماعي


در امور اجتماعي و اداري، خانوادگي، نظامي و همه جا، اگر روابط انساني حاكم باشد امكان موفقيت در آن محيط يا نظام بيشتر و بهتر خواهد بود. اگر در محيط اداره به جاي روابط دوستانه رابطه رئيس و مرئوسي حاكم باشد مسلما رابطه ي همكاري به تدريج رنگ مي بازد و اگر اجبار و تنبيه يا تشويق و پاداش در كار نباشد امور آن واحد اداري پيش نخواهد رفت. روابط انساني نيز خود به خود با مقوله فطرت ارتباط مستقيم دارد و دين و عبادات و بالطبع نماز نيز فطري است و آنچه كه با فطرت مرتبط باشد امكان توفيقش بيشتر است. نماز اين روابط اجتماعي را گسترده تر و بيشتر و با دوام تر مي كند و اعتماد افراد را نسبت به هم بيشتر مي كند.

وقتي نمازگزاران هدفي واحد و مشترك (لقاءالله) داشته باشند اعمالي مشابه انجام دهند، پاداشي و تنبيه مشابه داشته باشند، هيچگونه امتياز و برتري را نسبت به هم نبينند، در آن صورت روابط بين آنها دوستانه تر خواهد شد. دلايل اين امر را شايد بتوان اينگونه بيان كرد:

1- سجده انسان را خاكي و متواضع مي كند و انسان خاكي هرگز لفظ من را به كار نمي برد. بلكه «ما» را جايگزين «من» مي كند و وقتي «من» «ما» شود تملكات نيز به همين ترتيب «مال ما» مي شود نه «مال من». در آن صورت امكان زد و بندهاي اداري از بين مي رود. در خانواده همه براي هم تلاش مي كنند «با هم مي خندند نه به هم»، در تيم ورزشي به جاي مانور و تبليغات شخصي، تيمي و گروهي برخورد مي كنند. در خيابان، شهر، كشور و جامعه ي ديني همه براي موفقيت «هم شهري» و «هم محلي» «هم



[ صفحه 42]



وطن» و «هم نژاد» و «هم زبان» تلاش مي كنند و حس ناسيوناليستي با فاكتورهاي آن از بين مي رود و به تعبير جامعه شناسان؛ مسلمان به جاي مرز رودخانه اي، كوهستاني، سيم خاردار يا مرزهاي قراردادي بر اساس طول و عرض جغرافيايي، مرز عقيده حاكم مي شود. هر جا مسلمان نمازگزاري باشد، هم وطن است و نماز يعني «بريدن از منيتها و درس تواضع و خاك طبعي است.» [1] .

2- رعايت حقوق ديگران: در نماز و شرط قبولي نماز و باطل نبودن آن غصبي نبودن لباس، مكان و آنچه كه مربوط به نماز است. اين امر پايه و اساس رعايت حقوق ديگران است و روابط اجتماعي مسلمانان اينگونه بنا نهاده مي شود. مسلماني كه اينگونه مسلماني را مي پذيرد در جرگه نمازگزاران قرار مي گيرد، در تمام مراحل و جوانب زندگي خود رعايت ديگران را مي كند، او شعار «اگر نه من پس چه كسي و اگر نه حالا پس كي» را مطرح مي كند، او نمي گويد به من مربوط نيست. امر به معروف و نهي از منكر شعار اوست. او طبق سفارش قرآن كريم (نه به كسي ظلم مي كند و نه از كسي ظلم مي پذيرد). او حقوق ديگران را ضمن اينكه رعايت مي كند، در بيشتر موارد حق خود را اختيارا به ديگران نيز مي بخشد.

3- نمازگزار وقت شناس و منظم است: او لباس خود، جاي خود و وقت خود را تنظيم مي كند و نظيف و پاك آماده در برابر خداوند قرار مي گيرد. مسلما در زندگي عادي و روزمره اجتماعي خود نيز اين امور را رعايت مي كند. اگر قرار قبلي با كسي دارد سر موقع حاضر مي شود. اوقات شبانه



[ صفحه 43]



روز خود را طبق سفارش بزرگان دين از جمله حضرت سجاد (ع) [2] تقسيم مي كند. او نه وقت كم مي آورد كه به كارهاي خود نرسد و نه وقت اضافه مي آورد كه سرگردان باشد و نداند كه چگونه اوقات شبانه روز خود را سپري كند. در امور اداري، خانواده، ورزشي وقت شناس و منظم است. ظاهر او نيز به همين ترتيب، لباسي كه مي پوشد آرايش سر و صورت الفاظي كه به كار مي برد، به موقع و به جا حرف مي زند. لفظ «كم گوي و گزيده گوي چون در» مصداق كار اوست. تن صداي او، طرز راه رفتن او سفارش قرآني است. يعني در حرف زدن داد نمي زند و يا بسيار تند راه نمي رود. و در يك كلام يك انسان مسلمان نمازگزار، خداپرست و خداپسند است.

4- طبق نظر قرآن كريم: شرط وحدت اسلامي و برادر ايماني شدن، نماز خواندن است.» [3] .

يعني با اين تذكر نماز ركن تشكيل يك واحد اجتماعي اعتقادي است كه ابتدا برادر ايماني شكل گرفته و سپس بر اساس آن وحدت ايجاد مي شود و جامعه اي بر اساس آن تشكيل مي شود كه سرلوحه آن نماز و عبادت است.

5- نماز انتظام بخش است (صف نماز جماعت، رعايت ترتيب در نماز، قيام و قعود به موقع، وقت نماز، با هم خواندن، با هم سكوت كردن و با هم دعا كردن) همه به نوعي در ايجاد روابط دوستانه، صميمي و مذهبي مؤثر است.



[ صفحه 44]



6- نماز هماهنگي و مساوات را به دنبال دارد، حركات نماز بيانگر اين ادعاست، پيشاني با نوك انگشت برابر است و هر دو در خاك (رئيس بدن برابر با خادم بدن) در عين حال هيچ كس نه رئيسند و نه خادم زيرا از هر عضوي كار جداگانه اي برمي آيد. يعني ضمن اينكه هر كدام كار خود را انجام مي دهند و تمايزي نسبت به هم ندارند (به حكم وظيفه)، در عين حال سلسله مراتب قدرت نيز رعايت مي شود. مرد و زن، بزرگ و كوچك، آزاد و بنده، فقير و غني، رئيس و مرئوس و به تعبير بسيار زيباي آقاي قرائتي: «نماز جماعت تمرين عملي از مردم بودن، با مردم بودن و در مردم بودن است». [4] .

و انواع هماهنگي و مساوات افراد، شغلها و رنگها و خانواده ها، هنرها و تخصصها و غيره (در كنار هم) ديده مي شود. [5] .

7- نمازهاي جماعت (از هر نوع كه باشد - جمعه، عيد و...) از يك طرف در نمازگزاران اثر عميق معنوي دارد. مثلا در نماز ميت حتي براي مدت كوتاهي هم كه شده ياد آخرت و اعمال نيك دنيا به ذهن نمازگزاران خطور مي كند و به رشد معنوي آنها كمك مي كند. و از سوي ديگر بر همبستگي و يك پارچگي مسلمانان مي افزايد.

8- شهادت به رسالت حضرت رسول (ص) چه در اذان و چه در تشهد ركعت دوم و سوم و چهارم و همچنين يادآور بيعت و پيمان مسلمانان با پيامبر است و اداي اين جملات كليد ورود به اسلام است. و دستورات الهي و علي (ع) در اذان او را به عنوان عالي ترين تربيت يافته پيامبر و



[ صفحه 45]



مظهر امامت و پيشوايي مي شناسيم. نماز اين رابطه بين ما و گذشتگان مقدس ما و آيندگان كه اين انتظار از آنها مي رود برقرار مي كند.

9- نماز با ذاكر كردن فرد در خارج از نماز، اعمال انسان را منطبق با هدف نماز مي كند و وقتي كه در خارج از نماز عمل فرد منطبق با جهت نماز او شد آن عمل خارجي اش تأثير روي معني پيدا كردن نماز و نتيجه گيري از نماز مي گذارد. [6] .

10- برقراري ارتباط با مسلمانان كشورهاي ديگر اسلامي از طريق عربي خواندن نماز و گسترش دايره فرهنگي - اقتصادي - اجتماعي و سياسي به واسطه ي نماز و در واقع مرزهاي مصنوعي را مي شكند و يك مرز عقيدتي و فرهنگي خاصي ايجاد مي كند و ارتباطات را آسانتر مي كند و براي اينكه بهتر اين مطلب روشن شود به علل عربي خواندن نماز اشاره مي كنم:

الف) ايجاد يك زبان بين المللي كه اساس ارتباط بين ملتهاست.

ب) ايجاد وحدت و همبستگي ميان مسلمانان جهان به ويژه در مراسم حج ايجاد احساس برادري و برابري و اتفاق و همبستگي كه در نتيجه ي آن تبعيضات قومي و نژادي و طبقاتي از ميان برداشته مي شود. و براي يكپارچه شدن امت اسلامي اين پيوند مشترك ضروري است.

ج) اگر قرار بود نماز به زبانهاي محلي ترجمه شود، در نتيجه مسلمانان هر نقطه با مسلمانان سرزمينهاي ديگر احساس بيگانگي مي كردند پس جهت پرهيز از چند دستگي و اختلاف ميان مسلمانان،



[ صفحه 46]



نماز به يك زبان (زبان نزول قرآن) خوانده مي شود.

د) بهره گيري از علوم و فنون جوامع مختلف [7] .

ه) فراگيري يك زبان ديگر به جز زبان مادري نشانه ي تمدن و پيشرفت است. به ويژه در دنياي امروز كه ارتباطات جزئي از زندگي است.

ز) زبان دين و زبان قرآن است.

11- هر روز مسلمانان بدون هيچ امتيازي با شنيدن اذان براي نماز جماعت گرد هم جمع مي شوند و روح ايمان و وحدت و همبستگي و تعاون و همياري كه ضامن اجراي قوانين است، در آنها تجديد و تقويت مي گردد.

12- در نماز امتيازات موهوم صنفي، نژادي، زباني، مالي و غيره نفي مي شود.

13- در نمازهاي جماعت اين امر را نمي توان نتيجه گرفت كه امام بر مأموم برتري دارد به دو دليل: اول اينكه جهت رفع اين ادعا جايگاه نماز امام پايين تر از مأموم هست. ثانيا تأثيرات امام و مأموم متقابل است يعني اگر امام در مقام توصيه و سفارش برمي آيد متقابلا مأموم نيز مي تواند ايرادات امام را بگيرد و يا اگر فرد به امام جماعت عادلي اقتدا كرد به اين معني است كه عدل را پذيرفته و از ظلم و جور رويگردان است و بر عكس.

14(نمازگزار نسبت به ديگران حس خيرخواهي دارد و چون اعمالي مثل غيبت، سوءظن، بدخواهي و قطع رابطه و غيره عبادات را زايل مي كند و پيوندهاي خانوادگي را بر هم مي زند، بنابراين يك نمازگزار دست به چنين اعمالي نيز نمي زند.



[ صفحه 47]



15- روحيه اخوت و برادري را تقويت مي كند.


پاورقي

[1] روشهاي پرورشي احساس مذهبي (نماز) ص 42، دكتر افروز - انجمن اولياء و مربيان.

[2] قسمتي براي كسب معاش، قسمتي براي تفريح، قسمتي براي روابط اجتماعي، قسمتي براي عبادت.

[3] توبه آيه 11.

[4] يكصد و چهارده نكته درباره نماز، محسن قرائتي، ستاد اقامه نماز.

[5] همان منبع.

[6] نماز (درسهايي از استاد حائري شيرازي، ص 5) انتشارات دانشجويان پيرو خط امام.

[7] راز نماز، بي آزار شيرازي ص، 61 و 62 انتشارات بعثت.


بازگشت