نماز ترسيم كننده ي ارزشها و هنجارهاي اجتماعي مناسب با جامعه اسلامي است


مسلما هر جامعه اي براي رسيدن به اهداف خود و كسب موفقيت برنامه هاي خاصي را تدوين مي كند و اين برنامه ها از ابتدا مورد قبول و وفاق اكثر مردم آن جامعه قرار مي گيرد. اين تأييد معمولا از طريق همه پرسي و انتخابات صورت مي گيرد. مثل همه پرسي سال 1358 در ايران در تأييد جمهوري اسلامي ايران و يا انتخابات رياست جمهوري اسلامي يا مجلس شوراي اسلامي كه هر كدام از اين موارد در واقع تأييد فرد نيست بلكه تأييد برنامه آن فرد بخصوص و در واقع اهداف جامعه است. بالاتر از همه ي اينها قانون اساسي يك جامعه است كه در واقع برنامه اصلي و اساسي هر جامعه است و جهت اجراي آن اهداف، قوانيني كه مجلس، دولت و ساير ارگانها طي اساس نامه ها، آئين نامه ها و بخشنامه ها تنظيم مي كنند. اين قوانين چه اساسي و چه مدني و خانوادگي و اداري و غيره، تابع شرايط مقتضيات، ارزشها و مهمتر از همه جهان بيني حاكم بر آن جامعه مي باشند. كشور ما كشور اسلامي است يعني جهان بيني حاكم بر ايران اسلام است و از طرف ديگر ارزشهاي ملي نيز ديده مي شوند. بنابراين با توجه به اين دو معيار، هنجارهاي اجتماعي تنظيم مي شوند ولي خود اين هنجارها (قوانين، الگوهاي عمل) تابع ارزشهاي حاكم بر



[ صفحه 19]



جامعه و ارزشها و در يك معني ساده همان اهداف جامعه مي باشند.

عوامل تعيين اهداف:

1- جهان بيني

2- شرايط طبيعي - اهداف (ارزشها) - برنامه

3- مقتضيات اجتماعي و اقتصادي - قوانين (هنجارها) - قوانين اسلامي - احكام

يعني مي توان در برخي از موارد با در نظر گرفتن نيازها و مقتضيات زمان، برخي از قوانين يا هنجارها را تغيير داد. يعني قانوني كه زمان حضرت رسول (ص) اجرا مي شد را در زمان حال به شكلي ديگر اجرا نمود. زيرا كه خواست، نياز و شرايط جامعه امروز همان نياز و شرايط زمان حضرت رسول (ص) نيست. يا شرايط حاكم در زمان پيروزي انقلاب با شرايطي كه در مرحله سازندگي هستيم متفاوت است. بنابراين فقها بيشترين تلاششان را در جهت ايجاد اين هماهنگي به كار مي برند تا بتوانند قوانين اسلامي را به روز درآورند. نمازگزار به دليل اينكه خود را تابع ولي فقيه زمانه مي بيند، اين تبعيت او را هدايت مي كند به سمت تبعيت از قوانين تدوين شده اسلامي توسط فقها. يعني اگر در بازار است وقتي مي شنود معامله كالي به كالي [1] حرام است ديگر چون و چرا نمي كند. يا وقتي حرام بودن ربا، احتكار و غيره را مي شنود تابع مطلق است. اگر نظامي است و زمان جنگ و جهاد فرارسد استخاره و استفتاء نمي كند بلكه تبعيت مي كند. اگر معلم است رعايت شرع در كلاس را اصل قرار داده و از كار خود



[ صفحه 20]



نمي دزدد. اگر مسافر است تابع احكام فقيه زمان يا مرجع تقليد خود مي باشد و به همين ترتيب براي ساير شغلها.

اين قواعد احتمال دارد در داخل يك جامعه حتي متناسب با سليقه، امكانات، نيازها و مسائل زيست محيطي در داخل يك جامعه و بين ارگانها و سازمانهاي مختلف نيز متفاوت باشد. فرضا براي برگزاري نماز جماعت در جاهاي مختلف، براي مثال در شمال كشور نسبت به جنوب كشور به دليل شرايط طبيعي تا اندازه اي در شيوه و وقت انجام فرايض متفاوت باشد. در جايي سخت گيري بيشتر و در جايي تسهيل در امر صورت گيرد.

براي روشن تر شدن اين نكته به سراغ كتاب «نماز و جامعه شناسي» نوشته ي آقاي عليرضا وحدت پناه مي رويم كه قواعد مربوط به نماز و در نتيجه نماز ايجاد شده را به چهار دسته تقسيم مي كند كه از اين جمله اند:

1- هنجارهاي رويه [2] : شامل دستورالعملهاي مربوط به چگونگي انجام نماز در زمانها و مكانهاي خاص با توجه به مقتضيات زمان و مكان. مثل نظر امام در مورد نماز در بلاد كبيره يا نظر آيت الله صانعي در مورد سن تكليف دختران.

2- هنجارهاي سازماني [3] : اين هنجارها توسط گروه ها، سازمانها و مؤسسات دولتي و حكومتي وضع مي شود كه تابع هنجارهاي اجتماعي و اخلاقي است. مثل مقررات مربوط به برگزاري نماز در ادارات.

3- هنجارهاي اجتماعي نماز: اين هنجارها وظائف و حقوق



[ صفحه 21]



نمازگزاران را بر اساس هنجارهاي اخلاقي مشخص مي كند. مثل تعطيل شدن بازار در موقع نمازهاي يوميه (البته اين مسئله را مي بايست به حساب فرهنگ حاكم بر جامعه گذاشت و در واقع به جا افتادن اين قضيه و دروني شدن آن بستگي دارد كه در اصل يك امر فرهنگي است تا اجتماعي.)

مثلا در بيشتر موارد در بين افراد عامي و عادي نماز صرفا جهت انجام عمل ثواب صورت مي گيرد! يعني از حالت درست بودن (صواب) به صورت عمل ثواب، يعني فقط كسب رضاي خدا و كسب پاداش صورت مي گيرد (سودجويي) نه به عنوان يك وظيفه كه از ديد بيشتر بزرگان اين عمل چندان پسنديده نيست ولي در هر صورت از ديد مردم جامعه فرد نمازگزار از اين نظر مورد احترام و اعتماد است و داراي پايگاه اجتماعي بالاتر. (توضيح نگارنده)

4- هنجارهاي اخلاقي (ايدئولوژيك نماز) [4] : اين هنجارها بر اساس ارزشها و باورهاي ديني و مذهبي شكل مي گيرد و بار ارزشي داشته و آمرانه است. مثل تعداد ركعتهاي نماز و اركان و واجبات نماز.


پاورقي

[1] معامله تلفني بدون انجام كار.

[2] نماز و جامعه شناسي - عليرضا وحدت پناه - ص 96، ستاد اقامه نماز.

[3] همان منبع.

[4] منبع قبلي.


بازگشت