سجده بر مهر


پرسش شماره 106) چرا شيعيان بر خاك سجده مي كنند؟ فلسفه استفاده از مهر چيست؟ آيا در قرآن آيه اي در اين باره وجود دارد؟

خداوند مي فرمايد: (و لله يسجد من في السماوات و الأرض طوعا و كرها و ظلالهم بالغدو و الآصال)؛ [1] تمام كساني كه در آسمان ها و زمين هستند از روي اطاعت يا اكراه و همچنين سايه هايشان، هر صبح و عصر براي خدا سجده مي كنند.

همه ي مسلمانان اتفاق نظر دارند كه سجده بر زمين و آنچه از آن مي رويد [به استثناي خوردني ها و پوشيدني ها] جايز است؛ اما آنچه در آراي فقهاي مذاهب پنج گانه مورد اختلاف واقع شده، سجده بر اشياي ديگري علاوه بر زمين و روييدني ها است؛ [2] بنابراين شيعه و اهل سنت، زمين را محل سجده مي دانند. شيعه معتقد است كه در حال نماز بايد بر زمين يا آنچه از آن مي رويد (به شرط آن كه خوردني يا پوشيدني نباشد) سجده كرد و سجده بر غير اين دو در حال اختيار صحيح نيست. مستند شيعه روايت هايي است كه فقها به آن ها استناد كرده اند [3] .

اهل سنت نيز روايت هاي دارند كه بر وجوب سجده بر زمين دلالت دارد؛ [4] ولي در اين ميان روايت هايي به چشم مي خورد كه بر جواز سجده بر غير زمين نيز دلالت دارد و شيعه آن ها را بر موارد ضرورت و موارد خاصي همچون: ناتواني، سرما، گرما و مانند آن حمل مي كند؛ ولي اهل سنت آن را به نحو مطلق و در همه ي موارد مي دانند [5] در حديثي از پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نقل شده است كه فرمودند: (جعلت لي الأرض مسجدا و



[ صفحه 170]



طهورا)؛ زمين براي من محل سجده و طهارت (تيمم) قرار داده شده است. [6] از امام صادق عليه السلام نيز روايتي در اين زمينه وارد شده است [7] .

سيره ي مسلمانان نيز در زمان حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم سجده بر زمين مسجد بود كه فرش آن از سنگ ريزه ها درست شده بود. آنان هنگام گرمي هوا، سنگ ريزه ها را به دست مي گرفتند تا خنك شود و هنگام نماز بر آن سجده كنند [8] .

اين احاديث همگي گواه آن است كه مسلمانان در ابتدا بر سنگ و خاك سجده مي كردند و هرگز بر فرش، لباس و گوشه ي عمامه سجده نمي كردند؛ ولي بعدها به پيامبر صلي الله عليه و آله ابلاغ شد كه بر حصير و بوريا نيز مي توان سجده كرد. حكايت هاي متعددي از سجده ي پيامبر صلي الله عليه و آله بر حصير و بوريا روايت كرده اند. [9] بر اين اساس، شيعه ي اماميه پيوسته به اين اصل مقيد بوده كه فقط مي توان بر زمين يا روييدني هاي غير خوردني و... سجده كرد؛ افزون بر اين، بي ترديد وقتي مسلمانان بالاترين قسمت بدن خود (پيشاني) را بر پست ترين اشياي زمين قرار مي دهند، نهايت فروتني و عبوديت را در برابر خداوند يكتا به نمايش مي گذارند. در روايات نيز آمده است كه «سجده» بر خاك، نهايت تواضع را مي رساند [10] .

بنابراين براي اظهار نهايت عبوديت و بندگي در مرحله ي نخست هيچ چيز سزاوارتر از سجده بر زمين و آنچه از زمين مي رويد نيست؛ اما پوشيدني ها و خوردني ها چون مربوط به امور دنيا و در واقع معبود دنيا پرستان است نمي توانند بيانگر عبوديت و بندگي در برابر خداوند يكتا باشند؛ از اين رو شيعه سجده را تنها بر زمين و آنچه از آن مي رويد جايز دانسته و روييدني ها، پوشيدني ها و خوراكي ها را



[ صفحه 171]



استثنا كرده است و به اين علت مهر را براي سجده انتخاب كرده است كه اولا: مهر، موضوعيت ندارد و از آن جا كه پيدا كردن زمين پاك و آماده براي سجده مشكل است، مهري از خاك ساخته تا هميشه در دسترس انسان باشد، ثانيا: تربت امام حسين عليه السلام از ميان آنچه سجده بر آن صحيح است، داراي خصوصيت بوده و بر اساس روايات و سيره ي عملي اهل بيت عليهم السلام بر ديگر خاك ها، سنگ، چوب و مانند آن، ترجيح داده شده است. [11] در روايتي در استحباب سجده مي خوانيم: لا يسجد الا علي تربة الحسين عليه السلام؛ امام صادق عليه السلام سجده نمي كرد مگر بر تربت امام حسين عليه السلام [12] در قرآن كريم آيه اي درباره ي سجده بر خاك وجود ندارد و پاسخ اين پرسش و امثال آن، بر اساس روايت هاي اسلامي و سيره ي عملي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام است.

اگرچه كتاب هر دو فرقه (شيعه و سني) قرآن است، ولي همان طور كه مي دانيد در قرآن به كليات مسائل پرداخته شده و تفسير قرآن و شرح جزئيات احكام به عهده ي پيامبر صلي الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام گذاشته شده است. از آن جا كه منابع و طريق حديثي اهل سنت تا حدود زيادي با ما متفاوت است، آنان تنها از رسول خدا و صحابه روايت مي كنند؛ ولي شيعه از رسول خدا و امامان عليهم السلام حديث نقل مي كنند؛ از اين رو گاهي اختلاف هايي در جزئيات احكام و تفسير آيات پيش مي آيد كه بررسي بطلان يا صحت گفتار و روش آن ها، مجال ديگري را مي طلبد.


پاورقي

[1] سوره رعد، آيه 15.

[2] ر.ك: الفقه علي المذاهب الخمسة، ص 99.

[3] ر.ك: وسائل الشيعة، ص 343؛ بحارالانوار، ج 82، ص 147.

[4] ر.ك: كنز العمال، ج 7، ص 459 و سنن بيهقي، ج 1، ص 104 - 106.

[5] ر.ك: جواهر الكلام، ج 8، ص 37 - 411.

[6] صحيح بخاري، ج 1، ص 91، كتاب تيمم، حديث 2.

[7] وسائل الشيعة، ج 3، باب 1، از ابواب «ما يسجد عليه»، حديث 1.

[8] مسند احمد، ج 3، ص 327، حديث جابر.

[9] همان، ج 6، ص 179.

[10] ر.ك: وسائل الشيعة، ج 5، ص 344.

[11] ر.ك: همان، ج 3، ص 6-7؛ سفينة البحار، ج 1، باب تاء، ص 121 - 122.

[12] همان، ج 5، ص 366، ح 6809.


بازگشت