تلفظ مخارج حروف


پرسش شماره 100) اگر كسي به علوم تجويد آگاهي كامل دارد، ولي بنا به عللي نتواند برخي حروف را به طور صحيح تلفظ كند، خواندن قرآن و نماز او چه حكمي دارد؟

از آن جا كه خواندن قرآن واجب نيست، افراد نيز بايد در حد توانشان، قرآن را صحيح بخوانند؛ بنابراين گفته اند: حتي اگر نمي توانند قرآن بخوانند، مستحب است قرآن را باز كرده، به خطوط قرآن نگاه كنند. در روايتي بيان شده است: اگر كسي نتواند قرآن را صحيح تلاوت كند، فرشتگان، صحيح آن را در نامه ي عمل او ثبت مي كنند [1] .

درباره ي نماز نيز اگر مراد از امكان نداشتن تلفظ صحيح، رعايت نكردن برخي از مواردي است كه علماي تجويد مي گويند اشكالي ندارد و رعايت برخي از نكته هاي زيبا كننده خواندن كه علماي تجويد مي گويند، در نماز واجب نيست؛ [2] ولي اگر به گونه اي باشد كه نماز را غلط بخواند بايد در نماز جماعت شركت كند يا به ترتيبي ديگر عمل كند؛ مثلا اگر بر اثر شكسته شدن دندان هايش نمي تواند برخي حروف را درست تلفظ كند بايد دندان مصنوعي بگذارد. شايسته است چنين فردي با دفتر مرجع تقليد خويش مكاتبه كند.

پرسش شماره 101) درباره ي تلفظ «ص» در «الله الصمد» اختلاف است؛ بعضي مي گويند: حرف «صاد» يعني «الله الصمد»؛ ولي بعضي مي گويند: تلفظ آن به صورت «س» يعني «الله السمد» است كه تماس سر زبان با بالاي دهان است؛ لطفا بفرماييد كدام درست است؟

حرف «صاد» مانند«س» تلفظ مي شود؛ در عين حال، صدا پر حجم و درشت مي شود و فرقي بين حرف «ص» در «الصمد» و ساير كلمات نيست. درباره ي طريقه ي تلفظ حرف «ص» چند ديدگاه وجود دارد. براي آگاهي بيشتر مي توانيد به كتاب معرفي شده در پاورقي رجوع كنيد. [3] .



[ صفحه 166]



پرسش شماره 102) منظور از آيه ي 110 سوره ي اسراء: (لا تجهر بصلاتك و لا تخافت بها)؛ نمازت را با آواز بلند مخوان و بسيار آهسته اش مكن، چيست؟

بر مرد واجب است حمد و سوره ي نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند و بر مرد و زن واجب است حمد و سوره ي نماز ظهر و عصر و همچنين تسبيحات اربعه را آهسته بخوانند. [4] .

يكي از دليل هاي مراجع در اين مسئله، رواياتي است كه از معصومين عليهم السلام رسيده و در كتاب هاي فقهي بررسي شده است؛ [5] البته فتواي فقها در اين مسئله ربطي به اين آيه ندارد؛ چون جهر و اخفاتي كه در اين مسئله وجود دارد، غير از جهر و اخفاتي است كه در آيه از آن نهي شده است؛ آنچه فقها در نماز صبح، مغرب و عشا فرموده اند، جوهر داشتن صدا است، نه بلند كردن صدا و آنچه در نماز ظهر و عصر فرموده اند، جوهر نداشتن صدا است، نه آن كه حتي خود انسان هم صدايش را نشنود؛ [6] اما آنچه در اين آيه مطرح شده اين است كه راهي ميانه انتخاب كن.

بنابراين، آيه ي فوق ربطي به اين مسئله فقهي ندارد؛ بلكه از افراط و تفريط در بلند يا آهسته خواندن نهي مي كند [7] .

ممكن است مقصود آيه اين باشد كه همه ي نمازها را بلند يا آهسته نخوان؛ بلكه راه ميانه را انتخاب كن و بعضي نمازها را بلند و بعضي را آهسته بخوان. بنابراين در اين مسئله هيچ منافاتي بين فتواي فقها با آيه ي مذكور وجود ندارد [8] .



[ صفحه 167]




پاورقي

[1] اصول كافي، ج 2، ص 619.

[2] ر.ك: توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 632 و عروة الوثقي، ج 1، مسئله 53.

[3] ر.ك: حلية القرآن، ج 1، ص 19-21؛ ج 2، ص 33 و 41.

[4] توضيح المسائل، مسئله ي 992 و 1007.

[5] جواهر الكلام، ج 9، ص 364-369؛ وسائل الشيعة، ج 6، ص 82- 86، باب 25 و 28، ابواب القرائة في الصلاة.

[6] تحرير الوسيله، ج 1، ص 166، مسئله ي 11، القول في القرائة.

[7] ترجمه ي الميزان، ج 13، ص 312؛ تفسير نمونه، ج 12، ص 328.

[8] ترجمه الميزان، ج 13، ص 12.


بازگشت