معناي صراط مستقيم در سوره حمد


پرسش شماره 94) منظور از «صراط مستقيم» در سوره ي حمد چيست؟ اگر مراد، اسلام يا قرآن يا راه بهشت باشد، «صراط مستقيم» درباره ي نماز گزاران و مؤمنان - كه به سوي آن هدايت يافته اند - چه مفهومي خواهد داشت؟ آيا اين، تحصيل حاصل نيست؟

الف - كلمه ي «صراط» در لغت، به معناي «طريق و راه» آمده؛ اما از نظر عرف و اصطلاح قرآن كريم، به معناي «خدا پرستي و دين حق و پاي بند بودن به دستورهاي خداوند متعال» است. در آيه ي 161 سوره ي انعام، به اين معنا اشاره شده است؛ چون راه مستقيم هميشه يك راه بيشتر نيست.

بنابراين، «صراط مستقيم» همان دين و آيين الهي در جنبه هاي عقيدتي و عملي است و به همين دليل، نزديك ترين راه ارتباط با خدا است. در اين كه بعضي مفسران «صراط مستقيم» را به اسلام، قرآن يا پيامبر و امامان عليهم السلام معنا كرده اند، بايد گفت: بازگشت همه ي اين معاني به همان دين و آيين الهي در جنبه هاي اعتقادي و عملي است.

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرموده اند: صراط مستقيم، راه پيامبران است؛ همان كساني كه مشمول نعمت هاي الهي شده اند [1] در روايات ديگر، صراط مستقيم، اميرمؤمنان علي عليه السلام يا شناخت امام عليه السلام شمرده شده است.

بازگشت همه ي اين ها،دعوت به همان دين و آيين الهي است. اگر در اين عالم، در راه راست نبوت و طريق مستقيم ولايت، حركت كنيم و از جاده ي ولايت علي بن ابي طالب عليه السلام بيرون نرويم، هنگام گذشتن از پل صراط، مشكلي نخواهيم داشت.

در زيارت جامعه آمده است: أنتم السبيل الأعظم و الصراط الأقوم؛ شما راه بزرگ و استوار خدا هستيد.



[ صفحه 160]



بنابراين، هر كس در اين دنيا، در صراط ايشان قرار بگيرد و استقامت داشته باشد و پايش نلرزد، در آخرت نيز هنگام عبور از پل صراط، پايش نخواهد لغزيد و مانند برق جهنده، از آن مي گذرد.

ب - تقاضا و طلب كردن هدايت و بر «صراط مستقيم» بودن از طرف مؤمنان و حتي پيامبران و امامان عليهم السلام به سه دليل، تحصيل حاصل نيست:

1. «صراط مستقيم» و آيين حق الهي، مراتب و درجاتي دارد كه همه ي افراد، در پيمودن اين درجات، يك سان نيستند؛ به عبارت ديگر، «صراط مستقيم» امري نسبي است. بنابراين، انسان هر مقدار از اين درجات را طي كند، باز هم، درجات بالاتر و والاتري وجود دارد كه انسان با ايمان، از خدا مي خواهد او را به آن درجات هدايت كند.

2. براي انسان ها [غير از معصومان عليهم السلام] هر لحظه بيم لغزش و انحراف در اين مسير، وجود دارد؛ به همين سبب، انسان ها بايد خود را در اختيار پروردگار بگذارند و تقاضا كنند كه آنان را در راه راست ثابت قدم نگه دارد.

انسان، لحظه به لحظه نيازمند دريافت هدايت است؛ زيرا در مسير معنوي ارتباط با خداوند متعال، حتما در طول زمان، موانعي مانند: كژي ها، ظلم ها، ناپاكي ها و...، ايجاد خواهد شد و پيوندش را از آن منبع هدايت، قطع خواهد كرد و اين لحظه، همان لحظه ي انحراف از صراط مستقيم خواهد بود. پس ما با گفتن: (اهدنا الصراط المستقيم) از خدا طلب مي كنيم كه اين موانع پيش نيايد و ما بر صراط مستقيم ثابت بمانيم.

3. چون هدايت، همان پيمودن طريق نامحدود تكامل است و انسان به تدريج مراحل نقصان را در آن، پشت سر مي گذارد، بنابراين جاي تعجب نيست كه حتي پيامبران و امامان معصوم عليهم السلام نيز هدايت در «صراط مستقيم» را از خدا تقاضا بكنند؛ چون تنها خداوند متعال، كمال مطلق است و غير او، همه در مسير تكامل هستند، پس چه مانع دارد كه آنان نيز درجات بالاتري را از خداوند متعال تقاضا بكنند [2] .



[ صفحه 161]




پاورقي

[1] بحارالأنوار، ج 82، ص 20.

[2] ر.ك: الميزان، ج 1، ص 28؛ تفسير نمونه، ج 1، ص 45-51؛ تفسير سوره ي حمد، ص 234.


بازگشت