تغيير قبله و نسخ


پرسش شماره 83) در آيه شريف (ما ننسخ من آية و...) [1] نسخ آيات قرآني به چه معنا است؟ در اين آيه شريف به مسئله ي تغيير قبله از بيت المقدس به سوي كعبه اشاره شده است (آيه 144 همين سوره)؛ چرا پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله منتظر بود دستور تغيير قبله صادر گردد؟

الف - «نسخ» در لغت به معناي زايل كردن، از بين بردن، ابطال و تغيير آمده است. در مجمع البيان آمده: «نسخ» در لغت، آن است كه چيزي را ابطال كرده و چيز ديگري در جاي آن قرار دهيم و اصل آن، عوض گرفتن چيزي به جاي ديگري است. معناي ديگر «نسخ» نقل يك نسخه ي كتاب به نسخه اي ديگر است و اين عمل را از اين جهت نسخ گويند كه گويي كتاب اولي را از بين برده و كتابي ديگر را جاي گزين آن كرده اند. «نسخ حكم» نيز جانشين كردن حكمي به جاي حكمي ديگر است. در آيه فوق به مسئله ي نسخ و حكمت آن اشاره شده است. «نسخ حكم» زماني است كه مصلحت حكم، محدود به زمان باشد و با سر آمدن زمان، مصلحت آن از بين رفته، نسخ شود و حكم ديگري جاي آن را بگيرد. با توجه به آيه ي ياد شده، نسخ باعث نمي شود كه آيه نسخ شده، به كلي از عالم هستي محو گردد، بلكه عمر حكم آن آيه كوتاه است، چون به وصفي وابسته است كه آن صفت با نسخ از بين مي رود؛ بنابراين با نسخ، اثر آيه از بين مي رود؛ ولي خود آن آيه باقي مي ماند و اثر آن ممكن است تكليف يا چيز ديگر باشد. در تغيير قبله از بيت المقدس به كعبه نيز - كه يكي از مصداق هاي نسخ به شمار مي آيد - به علت مصالحي كه در تشريع احكام وجود دارد اين كار انجام گرفت و اين نبود مگر براي تربيت و تكميل بندگان خدا و جدا سازي مؤمنان واقعي از گناه كاران سركش.

نسخ آيه نيز دو گونه است: 1. نسخ همان يك جهتي كه آيه دارد [مثل اين كه به كلي آن را نابود كند]. 2. آيه اي را كه چند جهت دارد، از يك جهت نسخ كند و جهات



[ صفحه 141]



ديگرش را به آيه بودن باقي گذارد؛ مانند آيات قرآني كه هم از نظر بلاغت، آيه و معجزه است و هم از نظر حكم؛ حال اگر از جهت حكمي نسخ شود، جهات ديگرش باقي است.

ب - آيه ي شريف: (قد نري تقلب وجهك في السماء...)؛ [2] نگاه هاي انتظار آميز تو را به سوي آسمان [براي تعيين قبله ي نهايي] مي بينيم، اكنون تو را به سوي قبله اي كه از آن خشنود باشي بازمي گردانيم. از اين آيه چنين برمي آيد كه رسول اكرم صلي الله عليه و آله پيش از نازل شدن حكم تغيير قبله، روي مبارك خويش را به آسمان متوجه كرده بودند و گويي منتظر نازل شدن چنين حكمي از طرف خداوند بودند. پيامبر صلي الله عليه و آله دوست داشتند كه خداوند متعال با دادن قبله اي مخصوص او و امتش، احترامش كند؛ البته رسول خدا صلي الله عليه و آله از قبله بودن بيت المقدس ناراضي نبودند و تنها علت آن، سرزنشي بود كه از طرف يهوديان متوجه مسلمانان شده بود. آنان به قبله نداشتن مسلمانان خرده مي گرفتند و با بيت المقدس بر مسلمانان فخر مي فروختند. رسول اكرم صلي الله عليه و آله از اين وضع ناراحت بودند؛ از اين رو منتظر بودند از ناحيه ي خداوند متعال فرماني برسد و اندوهش را زايل كند، آن گاه اين آيه نازل شد.

علت ديگر اين انتظار را در علاقه شديد پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به حضرت ابراهيم عليه السلام و آثار او بايد جست و جو كرد. از طرف ديگر «كعبه» قديمي ترين خانه ي توحيد بود. ايشان مي دانستند كه «بيت المقدس» قبله ي موقتي مسلمانان است و آرزو داشتند قبله ي اصلي و نهايي هر چه زودتر تعيين گردد؛ بنابراين با صدور اين فرمان (تغيير قبله) از يك سو زبان طعن يهود از مسلمانان قطع شد و از سوي ديگر، علاقه مندي بيشتري در مردم حجاز - كه توجه خاصي به كعبه داشتند - به وجود آمد.



[ صفحه 143]




پاورقي

[1] سوره بقره، آيه 106.

[2] سوره بقره، آيه 144.


بازگشت