نيازهاي انسان


نيازهاي انسان در ابعاد گوناگون قابل بررسي است. نيازهاي زيستي، رواني، اجتماعي، ذهني، عاطفي و فطري نيازهاي عمده ي انسان هستند.

امروزه روانشناسان معاصر خيلي تلاش مي كنند كه به هرمي از نيازهاي انسان بپردازند. اين هرم نيازهاي انسان كه اساسش نيازهاي زيستي است به جائي مي رسد كه تعلق به ديگران، دوست داشتن و عشق ورزيدن را نيازي فطري معرفي مي كند. همه ي انسانها دوست دارند، محبوب و مطلوب ديگران باشند. همه ي انسانها دوست دارند به معبودي عشق بورزند. بچه وقتي به دنيا مي آيد چقدر به پدر و مادرش دل مي بندد، بزرگتر كه مي شود به دنبال الگوئي است كه او را دوست داشته باشد. حتي كساني كه خود الگو و اسوه هستند از اين اصل مستثني نيستند آنها هم دوست دارند كه محبوب و مطلوب ديگري باشند. نماز راه عشق ورزيدن و راه پاسخ به اين نياز فطري و طبيعي انسان را در مقابل چشمان ما گشوده است. وقتي علي(ع) دعا مي كند:

الهي كفي بي عزّاً ان تكون لي رباً و كفي بي فخراً ان اكون لك عبدا انت كما احب فاجعلني كما تحب: خدايا تو كمال مطلوب مني، آنچنان كن كه من نيز كمال مطلوب تو باشم، راه عشق ورزيدن را نشان مي دهد.

بچه هاي ما دوست دارند كه واقعاً مطلوب و محبوب پدر و مادرها باشند. دوست دارند مطلوب و محبوب معلمان باشند. كاري كه ما بايد انجام بدهيم حسن تامين اين نيازهاست. چه روشهايي را انتخاب بكنيم كه اين نيازهاي طبيعي و فطري به نحو مطلوب ارضا بشوند؟ چه محركهاي نيكوئي بايد باشد تا اين



[ صفحه 93]



انگيزه ها ايجاد بشود. وقتي از انار سخن مي گوئيم، براي عده اي فقط صحبت از ترشي مي كنيم، بزاق دهان ترشح مي شود، چگونه نمي توانيم به تحريك ذائقه فطري بپردازيم. بحث اينجاست كه الگوهائي كه مي توانند زمينه ي بيداري فطرتها را فراهم بكنند خود چگونه به آن بپردازند؟ اگر پدر و مادري يا معلمي به نماز و راز و نياز با محبوب بايستند، بچه ها نيز راه يافتن پاسخ مطلوب به نياز فطريشان را پيدا مي كنند. «فطرت عاشقه» كه برخي علما نام مي برند همين است كه همه بچه ها دوست دارند به جائي برسند كه راهي جز ارتباط مستقيم با خدا برايشان وجود ندارد و هنگامي كه اين ارتباط حاصل مي شود شكفتن هماره و بي حد و حصر در انتظار خواهد بود.

همانگونه كه گفته شد، انسانها دوست دارند تجارب خوشايندي داشته باشند و از تجارب ناخوشايند بدشان مي آيد. نماز خواندن پدر و مادر مي تواند بهترين تجارب خوشايند را براي بچه ها فراهم بكند. اگر چنين بشود، پدر و مادر به اين فطرت و قوه، فرصت شكفتن و به فعل رسيدن داده اند. پس بهترين ساعت و ساعات زندگي اعضاي خانواده زماني بايد باشد كه پدر و مادر به نماز مي ايستد و فرزندان بايد عشق و عطش پدر و مادر را در هنگام نماز ببينند.

در مدرسه نيز بايد چنين باشد، علاقه و پيوند زندگي و روح معلم با نماز به بچه ها منتقل شود وقتي معلم بگويد بچه ها يادم رفته وضو بگيرم و با وضو وارد كلاس شوم و بيائيد با هم برويم وضو بگيريم؛ بچه ها از مدرسه آداب و تربيت عبادت را مي آموزند او اين ارمغان را از مدرسه به خانه مي برد. چه بسا دانش آموزي كه با اين الگوها، پدر و مادر نمازخوان كرده است. پس بايد براي بيداري فطرتها و وجدانها از الگوها بيشتر بهره گيري كنيم.

انحرافها و راه يافتن ها، عمدتاً محصول اين الگوهاست. بچه هاي 14 - 15 ساله اي كه به منافقين و دام آنها مي افتادند از بچه بازاري تا بچه ي آيةالله و استاد دانشگاه و كارگر همه پاسخشان در زندان اين بود كه ما تحت تاثير دائي و عمو و برادر و دوست برادر و معلم و... به اين راه افتاديم. 90 درصد آنها تحت تاثير الگوهاي رفتاري بودند. هرچه ما تبليغ بكنيم اما به اين الگوها كه به طور افقي و با رنگ عاطفي قوي عمل مي كنند توجه نكنيم چندان موفق نخواهيم بود. بايد



[ صفحه 94]



پدر و مادر و معلم بهترين الگو باشند. بايد به الگوها، وظايف مهم و خطيرشان را گوشزد كرد. بايد بدانند كه يادگيري مشاهده اي و غيرمستقيم بهترين يادگيري است. يادگيريهاي ضمني و محفوظات ناپايدار و فراموش شدني هستند.

شاگردان امام راحل(ره) مي گفتند حركات دست حضرتشان عموماً القا و تاثيري روشن از الگوهاي بزرگ بوده است. در امريكا يك هنرمند در حين نقش آفريني و صحبت در تلويزيون، كارتي را از جيبش بيرون آورد و گفت: بچه ها من هفته پيش رفتم و عضو كتابخانه ي شهر شدم و دوباره داخل جيبش گذاشت. مسئولين كتابخانه اعلام كردند كه در طي چند هفته تعداد مراجعان جوان به كتابخانه ده برابر شده است.

بايد از الگوها حداكثر بهره برداري را به عمل آوريم و سعي كنيم ارتباطمان را سينه به سينه بكنيم تا بيشترين تاثير را داشته باشد.



[ صفحه 97]




بازگشت