نماز از ديدگاه روانشناسي: دكترغلامعلي افروز


بسم الله الرحمن الرحيم

همه بر اين باوريم كه نماز در بين احكام الهي از رفيع ترين جايگاه برخوردار است. نيز همه بر اين باور هستيم كه نماز، پرچم عبادات و سرود آزادگي است و همه بر اين حقيقت اذعان داريم كه نماز كاملترين پاسخ به عالي ترين نياز بشر است. همين نكته مبناي سخن ماست كه نماز كاملترين پاسخ به عالي ترين نياز انسان است، زيرا كه نماز پاسخي به نياز هميشه انسان به شكفتن است.

خداوند نماز را به امانت در فطرت بشر به وديعه نهاده است. نماز يك نياز فطري است چرا كه در نزد همه اديان الهي و حتي بعضي مسلكهاي ساخته بشر وجود دارد، اما شكل آن متفاوت است. در همه ي تاريخ انساني و جغرافياي خاك نماز بوده و خواهد بود اما شكل آن متفاوت است و ما سخن از كاملترين شكل آن مي كنيم.

براي اينكه ما بتوانيم نمازگزار يا نمازخوان تربيت بكنيم بايد به بعد فطري قضيه اهميت بدهيم. اگر در جامعه ي اسلامي كسي حجاب را رعايت نكند عوامل قضايي و انتظامي مي توانند متعرض بشوند. در ماه رمضان اگر كسي روزه خواري



[ صفحه 90]



يا شرابخواري بكند ممكن است بازداشت و يا تنبيه بشود. اما اگر كسي در جامعه ي اسلامي در روز روشن نماز نخواند هيچكس متعرض نمي تواند باشد. هيچكس را به دليل اينكه نماز نخوانده، كتك نمي زنند. اگر در دبيرستانها و دانشگاهها، دانش آموزان و دانشجويان نماز نخواندند، چگونه مي توانيم آنها را نمازخوان بار بياوريم.

ما هيچ مجوزي نداريم كه تنبيه بكنيم، آن هم تنبيه بدني، درنهايت اگر بتوانيم با زور يك نفر را به ركوع و سجود واداريم ممكن است زير زبان چيزي بگويد كه خلاف آن چيزي باشد كه ما از او انتظار داريم. پس زيبائي اين حكم در اين است كه هرگز تنبيه و اجبار بر آن مترتب نيست. براي اينكه نيازي به جبر در نماز وجود ندارد. ممكن است برخي بگويند كه شايد بچه عقلش نرسد و داروئي را كه براي او ضروري است اما تلخ و ناگوار، نپذيرد و ما مجبور باشيم به زور به او بخورانيم و نماز نيز چنين است. اما به نظر مي رسد اگر بخواهيم از نماز به عنوان درمان استفاده بكنيم باز بايد شيوه ي ديگري اتخاذ بكنيم. در تربيت مذهبي براي ايجاد احساس مذهبي و شناخت مذهبي بايد تلاش بيشتري به عمل آوريم. بچه هاي ما قبل از آنكه شناخت دقيقي از مكتب و مذهب پيدا بكنند، احساسات خود را نشان مي دهند و اگر تعادلي بين احساس مذهبي و شناخت مذهبي بوجود آيد آنگاه انسانها صاحب يك بينش مذهبي مي شوند و تشخيص مي دهند كه چه بايد بكنند و چه چيز را بايد انتخاب بكنند. براي آفرينش چنين تحولي اول روانشناس و آخر روانشناس خداست. بايد به ويژگيها و قوانين حاكم بر نفسانيت انسان، آگاهي نسبتاً خوبي داشته باشيم.

سه امر در تربيت، بخصوص در تربيت مذهبي مهم است. اول آنكه ويژگيها و قوانين حاكم بر نفسانيات انسان را از ديدگاه قرآن بشناسيم. دوم، نيازهاي فطري و اساسي انسان را تبيين كنيم. سومين و مهمترين امر تربيتي، اتخاذ روشهاي مناسب به اقتضاي رشد و سن و شرايط رواني و عاطفي افراد است. مهم اين است كه چه روشي انتخاب مي كنيم تا انسان موجود را به انسان مطلوب تبديل كنيم و به ديگر عبارت استعدادهايش را از قوه به فعل در آوريم. چون نماز فرياد فطرت طبيعي است، تربيت نسل نمازگزار يعني بيداري فطرتها و امروز همه ي



[ صفحه 91]



روانشناسان به اين حقيقت پي برده اند.


بازگشت