چند نكته ضروري


از نكات قابل توجه يكي توجه خاص مقام معظم رهبري به اين حركت مي باشد كه در پيام ايشان كاملاً مشخص است. درهر صورت اين حركت حركتي است مورد تاييد و حمايت ايشان و مي توان اميدوار بود كه در مواجه با مشكلات اجرايي و احتمالي، حمايت ايشان كارساز است. دوم، همكاري و



[ صفحه 74]



هماهنگي بين ارگانها و دستگاههاي مختلف كشور در ارتباط با اين حركت است. ما در آموزش و پرورش هيچ برنامه اي را در مجموعه فعاليتهاي پرورشي خودمان نداشته ايم كه به اندازه ي همكاريهايي كه سال گذشته در ارتباط با برگزاري نماز شد مورد تأييد و حمايت ارگانهاي ديگر قرار بگيرد. آقايان ائمه جمعه و ائمه جماعت، سازمان تبليغات، وزارت ارشاد اسلامي و افرادي كه از بخش خصوصي به عنوان افراد مسلمان صالح خيّر هستند اين قضيه را مورد حمايت قرار دادند. اگر واقعاً در مسائل ديگر تربيتي هم بتوانيم به چنين هماهنگي هايي متكي باشيم قطعاً نتايج بسيار خوب و مثبتي از اين راه حاصل خواهد شد.

نكته ديگر اينكه نبايد جوانان خودمان را مورد عتاب و خطاب قرار دهيم و آنها را تحقير بكنيم كه وضع نماز مثلاً بد است، در مدارس نماز كمتر خوانده مي شود، نماز جماعت اصلاً خوانده نمي شود، بايد برنامه هايي را طرح بكنيم كه راه را براي برگزاري نماز جماعت و دنبال كردن نماز در منازل و خانواده ها باز كند. ما به جاي اينكه بيشتر ذهنمان را متوجه كمبودها و امور منفي و عدمي در اين موضوع كرده باشيم، متوجه نكات مثبت و باز كردن راه و طراحي كار بكنيم. همانگونه كه در حركتهاي ديگر نيز بايد اين مثبت گرايي مطرح باشد. براي مثال، امروز از بي حجابي يا بدحجابي در جامعه، بسياري از مسئولين و مقامات بزرگوار و ارزشمند جمهوري اسلامي صحبت مي كنند ولي كمتر به ارائه راهي كه نوجوانان و جوانان را به حجاب و عفاف دعوت كند مي پردازيم. در خيلي جاها، صحبت از بعضي از مسائل مربوط به مفاسد اجتماعي مي شود، بعضي ارتباطات غيرشرعي بين دختر و پسر. ولي واقعاً آن اندازه كه صحبت از آن مسائل مي كنيم راه را براي ازدواج ساده تر جوانها بازكرده ايم و آيا امر ازدواج را براي جوانها تسهيل كرده ايم؟ اين مشكلي كه در مسئله فارغ التحصيلان مركز تربيت معلم جوانهايي هستند - چه دخترو چه پسر - كه، سالها مي خواهيم آنها را به نقاط دور افتاده ي روستاها بفرستيم و بسياري از اينها واقعاً براي 4، 5 سال فرصت ازدواج را از دست مي دهند و هيچكسي هم به فكر اين مسئله نيست كه به هر حال يك جوان بعد از دو سال تحصيل در مركز تربيت معلم در اين شرايط خاص بحراني، شما وقتي به يك نقطه محروم مي فرستيد و هيچ امكاناتي را براي ازدواج اينها



[ صفحه 75]



فراهم نمي كنيد چقدر مي توانيد انتظار داشته باشيد كه اينها در كار تعليم و تربيت فرزندان اين جامعه موفق باشند و چقدر اين جوانهاي ما پارسا هستند و خوب هستند كه ما مفاسد كمي را در بين اينها مي بينيم و آنها دچار لغزش نمي شوند. واقعاً درست است كه در آموزش و پرورش چه در دبيرستانها و چه در جاهاي ديگر مشكلات اخلاقي و مفاسد اخلاقي هم به چشم مي خورد ولي واقعاً هم آن مسائلي كه به ما گزارش مي شود و ما بررسي كرده ايم در سالهاي گذشته نسبت به جمعيت بزرگ 16 ميليوني آنقدر نيست، گرچه ما اگر يك مورد هم باشد، بايد نگرانش باشيم و اين بچه هاي ما، جوانهاي ما، معلمهاي ما واقعاً افراد شايسته اي هستند، افراد پارسايي هستند، آدمهاي زاهدي هستند، در ميان اين تبليغات و توطئه هاي گسترده ي مربوط به ابتذال فرهنگي و در مقابل اين نفوذ گسترده ي مسائل مختلف در زمينه هاي اغواي جوانان در سطح جامعه. اينها مقاومت مي كنند و خودشان را حفظ مي كنند. به هرحال بايد اين ديد مثبت نسبت به حل مشكلات فرهنگي و تربيتي در جامعه ايجاد بشود و من اميدوار هستم كه اين ديد مثبتي كه در ارتباط با اقامه نماز در مدارس و بقيه ارگانها ايجاد شده تدريجاً به ساير مشكلات و معضلات و نابسامانيها و نارسائيهاي فرهنگي و تربيتي جامعه ما هم تسري پيدا بكند و با همين ديد مسائل مورد توجه قرار بگيرد.

و نكته آخر كه در اين حركت است اينكه ما در بسياري از مسائلي كه يك شعار خوب و مناسبي را در طول انقلاب انتخاب كرده ايم حالا چه اول انقلاب و چه سالهاي بعد، پس از انتخاب شعار شايسته، بايد به سمتي مي رفتيم كه اين شعار را تبديل به شعور و بينش و آگاهي بكنيم. به عنوان مثال وقتي صحبت از وحدت حوزه و دانشگاه مي شد، مرحله بعدي اين بود كه ابعاد اين وحدت، ويژگيهاي اين وحدت و منظور اين وحدت در حوزه هاي علميه، در دانشگاهها، در مراكز مختلف علمي و آموزشي بيان شود.

متأسفانه ما در بسياري از شعارهايمان در حد شعار باقي مانديم حالا چه به دليل مشكلاتي كه مجموعه ي مسائل جنگ، توطئه هاي استكبار و بسياري از مسائل ديگر در جامعه ايجاد كرده و اجازه نداده بسياري از اين شعارهاي عالي را بتوانيم تحقق ببخشيم. البته در بعضي موارد به آگاهي و شعور لازم هم دست پيدا



[ صفحه 76]



كرده ايم و عموم ما نسبت به آن شعار آگاهي و آشنايي يافته اند، ولي متاسفانه در تحقق آن كوتاهي شده و برنامه هاي مشخص اجرايي و كارهاي مشخص كارشناسي روي موضوع انجام نشده است. نمونه ديگر وحدت بين مسجد و مدرسه است. واقعاً اگر ما بتوانيم يك پيوندي، ارتباطي و الفتي بين مساجد و مدارسمان ايجاد بكنيم بسياري از مشكلات فرهنگي و تربيتي را هم در مدرسه و هم در خانواده حل مي كنيم. همين كه مساجد ما طراوت جديدي در آنها ايجاد شود، حركت جديدي در آنها ايجاد بشود، بازتاب آن در مدارس ديده مي شود. البته مركز رسيدگي به امور مساجد برنامه هاي زيادي را در اين زمينه شروع كرده اند. اميدوار هستيم قسمت مهمي از اين برنامه ها در ارتباط با همكاري بين مساجد و مدارس باشد. سال گذشته در بعضي از مدارس توصيه كرديم كه اگر خودشان نمازخانه اي ندارند ولي مسجدي نزديك مدرسه ي آنها است هرهفته گروهي از دانش آموزان را به مسجد ببرند و امام جماعت مسجد از آنها استقبال بكند. آخر سال هم توصيه كرديم كه آقايان ائمه جماعاتي كه اين برنامه در مسجدشان برپا شده جشني بگيرند و دانش آموزان ممتاز را چه در زمينه هاي فرهنگي و چه در زمينه هاي علمي تشويق بكنند.

اميدوار هستيم در سالهاي آينده با سرافرازي و اطمينان بيشتري به ملتمان گزارش بدهيم كه هم در مسائل اقتصادي و توسعه كشور، جمهوري اسلامي موفق بوده است و هم درمسائل فرهنگي و تربيت و پايداري ارزشها، ان شاءالله.



[ صفحه 79]




بازگشت