خطبه ي اول نماز جمعه تهران: هاشمي رفسنجاني (19 / 7 / 70)


بسم الله الرحمن الرحيم

الحمدلله رب العالمين، والصلاة والسلام علي رسول الله و علي آله الائمة المعصومين «اعوذبالله من الشيطان الرجيم، فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف يلقون غيا»

اوصيكم عبادالله بتقوي الله و اتباع امره و نهيه

با توجه به اينكه اين هفته ما سمينار «نماز» را داشتيم و پيام مهم رهبر انقلاب را درباره ي نماز كه پيامي جامع و داراي ابعاد گوناگون بود، لازم ديدم كه يكي از خطبه ها را درباره ي نماز و عبادت ايراد كنيم. براي اينكه به اين مسئله مقداري بپردازيم و توجهات لازم از تريبون مقدس نمازجمعه كه شايسته ترين مقام ترويج نماز است، به مردم گفته شود و ضمناً اين بحث در بحث مسلسلي هم كه ما داشتيم و چند هفته قطع شده بود، مي گنجد. مستمعين ما يادشان است كه ما پرانتزي باز كرديم در بحث عدالت اجتماعي در اين زمينه كه اسلام برنامه زندگي است. البته برنامه ي جامع و همه جانبه. بحث هايي كه در چند خطبه شد خلاصه و جوهر آن اين بود كه اصولاً اديان آسماني هدفشان تعالي بشر و بهتر كردن زندگي



[ صفحه 18]



انسان است. از بدو تولد تا هميشه، چون انسان را موجودي جاودانه و ابدي مي شناسيم و هيچوقت انسان نابود نمي شود. كسي كه انسان متولد شد براي ابد انسان است با ويژگيهاي انسانيت در دنيا، برزخ و قيامت. تفاوت برنامه ي خدا براي زندگي ما با برنامه هايي كه انسانها تنظيم مي كنند اين است كه برنامه هاي الهي سعادت هميشگي انسان را مي خواهد و فقط مقطعي از زندگي را در قلمرو وظايف خود نمي داند. لذا چيزهايي است كه آنها را ممكن است ما الان تعبداً انجام دهيم و نمي فهميم كه آثارش در سعادت ما و تركش در بدبختي ما چيست و اساس زندگي ما هم آخرت است.

مثلاً اگر 70 سال در دنيا باشيم، بي پايان و بي نهايت در آخرت هستيم. اگر اينجا ابعاد سعادت محدود به چيزهاي مخصوصي است، سعادت در آخرت آنقدر دامنه اش وسيع است كه ما الان نمي توانيم تصور كنيم. وقتي كه آنجا حاضر شويم مي فهميم زندگي انسان يعني چه. اسلام متكفل يك چنين سعادتي است و برنامه ي يك چنين زندگي است. در دنيا آن خطبه هايي كه خوانديم گفتيم هم به جسم ما توجه كرده و هم به جان و نان و مسائل اخلاقي ما و هم به كار، عبادت و هم به زندگي فردي و اجتماعي و معاشرت ما. هم به رفاه و هم به ايثارمان و رياضتمان مجموعاً همه چيز در اسلام است. درس خواندن باسواد شدن و استفاده از منابع طبيعت، كار و كوشش و همچنين ايثار و فداكاري و رياضت و خدمت به خلق، در برنامه اسلام هرچيز در جاي خودش وجود دارد. يكبار هم در خطبه هاي گذشته روي معنويات و عبادت خطبه اي را ايراد كرديم اما اين بار اين خطبه ي امروز مخصوص نماز است بخاطر اينكه الان اين بحث در جامعه ي ما مورد توجه است و احيانا هم چيزهايي ديگر ضمن بحث ممكن است پيش بيايد. اما محور اصلي خطبه ي من نماز است و حق هم هست كه اينجا يك خطبه مخصوص نماز باشد. به خاطر اهميتي كه نماز دارد. البته شايد در عرف مذهب ما در همه كشورهاي اسلامي هم همينطور است اهميت نماز در يك چيز نيست متدينين و متعبدين همه به اهميت نماز و اين فريضه توجه كافي دارند. لذا اهميت نماز لازم است در جامعه بيان شود. به اندازه كافي از طريق خطبا و واعظين در حسينيه ها و خيلي جاهاي ديگر به اين گونه مسائل پرداخته اند و در كليات قضيه زياد مسئله اي



[ صفحه 19]



نيست. مقداري بايد به مسائل جزئي تري كه درباره ي نماز بايد گفته شود. در خطبه توجه كرد گاهي در ذهن ها هست كه عبادت و نماز و... براي اين است كه انسان خوش قلب و خوش بين شود و اخلاق خوبي داشته باشد. ما اينها را داريم و لذا ديده مي شود كه خيال مي كنند كه وقتي از رشد معنوي بهره گيري كردند ديگر به دنبال عبادت نمي روند تا خودسازي كنند و به همين دليل اهميت زيادي به مناسك و عبادات اين چنيني نمي دهند. اين از اشتباهات بسيار بزرگ است. بعضي ها هستند كه عكس اين فكر مي كنند آنها فكر مي كنند كه اگر انسان مناسكش را انجام دهد و نماز و عباداتش را انجام دهد ديگر نيازي به كارهاي اجتماعي و خدمت به جامعه و حضور در مسائل جامعه ندارد. خودسازي را محدود مي كند به همين نماز و عبادات.

ما معتقديم هر دوي اين طرز تفكر غلط است و گمراهي دارد. آنهايي كه فكر مي كنند با كارهاي خاص اجتماعي نياز به اموري مثل نماز نيست، نمونه هايي را داريم كه در زندگي خودمان در دوران مبارزه و امروز آثار جدي اين سوءتفكر را ديديم. ما مثلاً در دوران مبارزه با طاغوت داشتيم همسنگراني را كه تمام عمر و جوانيشان را صرف جهاد و مبارزه با طاغوت مي كردند، زندان مي رفتند، محروميت مي كشيدند و از كارشان منفصل مي شدند ولي به عبادات توجه نمي كردند فكر مي كردند. خدمتي كه مي كنند عبادت است. مبارزه و جهاد بزرگترين عبادت است. عبادتي، اگر به قصد قربت و بخاطر خدا انجام داده باشد عبادت است. اما همين باعث شد كه آنها گمراه شوند و كافر مطلق، يا توده اي يا چريك فدائي شدند و آنهايي كه مقداري منحرفتر بودند منافق شدند. از جمعيت اسلامي و از جبهه ديني فاصله گرفتند. همانهايي كه آن روز توي زندانها براي مبارزه و راهي كه انتخاب كرده بودند حاضر بودند بدترين شكنجه ها را تحمل كنند، امروز در عراق، براي عراق يا امريكا جاسوسي مي كنند، ما مي بينيم همه ي همتشان اين است كه با جاسوسي كردن و ضربه زدن به مسلمانان در سراسر دنيا زندگي خود را سپري كنند. حاضر هستند آدم و مسلمان بكشند براي اين راهي كه انتخاب كردند.

من نمي گويم همه ي عوامل كه اينها را به اينجا رسانده اين بود ولي اين يكي از عوامل بود. اينها از ديد خودشان زندگي و مبارزه و عبادت و اسلام را اينطور



[ صفحه 20]



تفسير مي كردند و سر از آنجا در مي آوردند. انحراف به صورت يك زاويه كوچكي شروع مي شود و هرچه به جلو مي رود فاصله بيشتر مي شود و به همين جاهايي كه گفتم منتهي مي شود.

من نمونه هايي را در زندگي همسنگرانمان ديدم همان موقع هم آدمهايي بودند كه متدين بودند، نمازشان را مي خواندند و روزه مي گرفتند خيلي هم اهل مبارزه نبودند. امروز اينها را مي بينيم كه دارند بهترين خدمت را به جامعه مي كنند. راه سعادت را پيدا كرده اند. اصلاً انحراف ندارند و در خدمت ولايت فقيه و انقلاب و اسلام هستند. در جبهه و جنگ چه مجاهدت ها كردند. با اينكه آن روز وقتي مقايسه مي كرديم، خيلي تفاوت داشت.

يكي انقلابي، ديگري در حد سمپات بود. تفاوت همين جاست. اين طرز تفكر غلط در بقيه ي بخشها هم هست. يك پزشك ممكن است بگويد من كه حالا دارم همه ي عمرم را صرف مردم مريض مي كنم نماز نمي خواهم و به جاي نماز يك جراحي انجام مي دهم. ممكن است اينطور فكر كند. اين كاملاً غلط است. ما بايد مجموعه را نگاه كنيم. نقطه ي مقابل اين هم همين است. كساني هستند كه مغرور هستند به عبادات خودشان با ذكر و تسبيح و زيارت خواندن و حرم رفتن و به اهل قبور سرزدن و دائم الذكر بودن، خودشان را مشغول كرده اند. فكر اجتماعي ندارند كه بايد براي مردم هم خدمت كرد و بايد كار و توليد كرد. اين چيزها در زندگي آنها نيست. اين هم يك انحراف است.

يك انسان مسلمان واقعي آن است كه همه اينها را با هم داشته باشد. نماز معلوم است چقدر است. همين چند ركعت نماز كه بر ما واجب شده، آنها كه وقت زياد دارند نماز را درست و در وقت و با حال و توجه بخوانند براي زندگي آنها كافي است. آنها كه وقت بيشتري دارند بيشتر عبادت كنند. آنها كه مي توانند از شبها نيز استفاده كنند؛ در شبها عبادت كنند. زيرا آن لحظه ها براي مناجات با خداوند و ساختن خود انسان لحظات بسيار خوبي است.

در همه ي اينها يك چيز هست و آن اهميت دادن به نماز است. مهم اهميت دادن به نماز است. مخصوصا به جوانان و دانشجويان عرض مي كنم اهميت دادن اين است كه به فكر نماز باشيد و اينكه مقيد باشيد قبل از طلوع آفتاب در صبح نماز



[ صفحه 21]



بخوانيد. خيلي مهم است تجربه ي من و برخي اطرافيان چيزهاي ملموس فراواني داشت. آن خانواده اي كه مقيد است بچه هايش را صبح بيدار كند و نماز بخوانند اين خيلي خدمت مي كند به بچه ها اگر بيدار نكنند در ذهن بچه ها اين است كه نماز اهميتي ندارد. هر وقت بيدار شديم ذكر خدا را مي كنيم بله آدم خواب، تكليف ندارد. حكم شرعي اش هم همين است. كسي كه خواب است تكليف ندارد. و اگر هم نمازش قضا شد گناه نكرده اما اهميت دادن به نماز آدم را بيدار مي كند، نمي شود شخص اهميت بدهد به نماز و بيدار نشود. شما اگر قصد مسافرت داريد و پيش از آفتاب بايد بلند شويد ساعت را كوك مي كنيد و بالاي سرتان مي گذاريد تا دير نشود.

نماز بايد اينطور باشد براي ما و بيشتر از اين هم بايد باشد. ظهر كه شد اولين كارمان نماز خواندن باشد. نماز هم كه خيلي وقت نمي برد. خوب به نماز اهميت بدهيم، اول مغرب نماز بخوانيم اهتمام به نماز مهم است. ما دو، سه چيز داريم يكي اهتمام به نماز، يكي تخفيف به نماز و يكي ضايع كردن نماز. اينها هر يك چيزي است. تكليف ما و آن چيزي كه براي ما سازنده و ناجي ماست اين است كه ما به نماز اهميت بدهيم. اهميت را همه مي فهميد معنيش چيست. شما اين را مي فهميد اگر دكترتان به شما دوا داده و گفته بايد سر ساعت بخوريد و در معالجه ي شما اهميت دارد شما خودتان مي دانيد و سرساعت مي خوريد. بايد اين دوا را هر شش ساعت بخوريد، سر 6 ساعت دوا را مصرف مي كنيد.

نماز يك چنين چيزي است و داراي نظم است. اينكه وقت تعيين كردند براي نماز بخاطر همين است و الا مي گفتند شما در شبانه روز 17 ركعت نماز بخوانيد. هر وقت كه مي توانستيم هر 17 ركعت را مي خوانيم. اينطور كه نگفتند؛ در ساعات روز تقسيم كردند. ما بايد سر وقت نماز بخوانيم. تنها استثنائي كه دارد اين است كه شما اگر بدهي به مردم داشته باشيد و طلبكارتان از شما مطالبه كند و او صبر نكند اول وقت مستحب است بجاي اينكه نماز بخوانيد برويد كار او را انجام دهيد. اول طلب او را بدهيد چون حق الناس است، بعد نمازتان را بخوانيد.

ممكن است در زندگي ما مسائلي مانند حق الناس و يا كارهاي مهمي باشد كه فضيلت نماز اول وقت را مورد تاثير قرار دهد. ولي اصل نماز را هيچ چيز از بين نمي برد.



[ صفحه 22]



شما مي بينيد كه در جنگ - جايي كه خون و شكست و فتح است و همه چيز آدمي به جهاد بسته است - نماز در آن مقطع فراموش نشده است. يك نماز مخصوصي در شرايط جنگ است كه يك عده نماز مي خوانند و يك عده دفاع مي كنند و حتي نحوه ي به جماعت خواندن نماز در آن شرايط نيز تعيين شده است.

نماز غرقا نكات بسياري دارد. آدمي كه در شرف غرق شدن است و بايد خودش را نجات بدهد، براي همان شرايط، چند تكبيري گذاشتند كه به عنوان نماز غرقاست. اين امر نشان مي دهد كه به نماز اهتمام داده شده است. پس آنچه كه تكليف ما و روح كار عبادت است، اهميت دادن به نماز مي باشد. حال خود بايد مصاديق آن را بيابيد. اگر به هنگام نماز خواندن، بي توجه باشيد و حال نداشته باشيد و به مضامين نماز توجه نكرديد، اين نوعي عدم اهميت به نماز است. اگر به نظافت، طهارت و مباح و حلال بودن لباس و غذايتان توجه نكنيد، نوعي عدم اهتمام به نماز است. اگر به وقت توجه نكرديد و نمازخواندن را بعد از آخرين كارتان انجام داديد، نوعي بي توجهي نسبت به نماز مرتكب شده ايد.

در روايات داريم كساني كه به نماز اهميت نمي دهند، به شفاعت نمي رسند. روايات فراواني داريم كه عدم اهتمام به نماز برابر است با محروم شدن از شفاعت پيغمبر(صلي الله عليه وآله وسلم) و ائمه اطهار(عليهم السلام) حتي اگر كسي نمازش را بدون توجه بجا آورد، مشمول روايتي كه عرض كردم، مي شود.

بدتر از اينها تضييع نماز است. ضايع كردن نماز اينست كه آدمي يكي از شرايط واجب نماز را همراه نداشته باشد. حال اصلاً نماز نخواند و يا غلط بخواند و يا شرايط بجا آوردن نماز را نداشته باشد. ضايع كردن نماز، گناه كبيره است كه تهديد جدي نيز در اين باره در قرآن مجيد داريم. طبق آيات و تفاسير قرآن كساني كه نماز را ضايع مي كنند، تحقيقاً به گمراهي كشيده مي شوند.

اهميت دادن به نماز مهم است. آنچه كه خيلي بد است، ضايع كردن نماز است كه اين مسئله، گناه كبيره شمرده شده است. به تعابير و مضامين مختلف در احاديث و روايات و تفاسير داريم كه نماز، ستون خيمه دين است. اگر مجموعه زندگي ديني خود را به يك خيمه و چادر تشبيه كنيم، نماز حكم ستون اين خيمه



[ صفحه 23]



و چادر را دارد. نظر اين است كه اگر اين ستون برداشته شود، خيمه و چادر نقش زمين مي شود. آقاياني كه فكر مي كنند بدون نماز، خدمت، جهاد، تلاش و ايثار و... مي كنند، بدانند كه همانند چادر و خيمه اي هستند كه روي زمين افتاده اند و هيچ چيز بدست نخواهند آورد و يا خيلي كم بدست مي آورند. البته اين تشبيهي براي بيان اهميت نماز است. پس عدم اهتمام به نماز، موجب مي شود كه از آثار بقيه زحماتمان بي بهره باشيم و اين بدترين خسارت براي فرد مسلمان است. بدتر از اين چيزي نيست كه آدمي مسلمان باشد و بسياري از تكاليف و خدمات را انجام دهد و در نهايت ثمره اي بدست نياورد. اين چه حماقتي است كه آدمي مرتكب شود. حال كه مي خواهيم نماز بخوانيم، چه خوب است كه به آن اهميت بدهيم. مگر نماز خواندن چند كلمه دارد كه اگر آنها را صحيح بخوانيم، مابقي تكراري است. آدمي اگر آنقدر بي عرضه باشد كه نتواند چند كلمه بياموزد، خيلي ناقص است. عموم مردم مي توانند نماز خواندن را ياد بگيرند و در وقت و شرايط مناسب بخوانند و با نماز همانند يك كار مهم و ارزشمند برخورد كنند. دوباره تاكيد مي كنم ضايع كردن نماز، گناه بزرگي است و اما محسنات ديگري كه مي توانيم به نماز اضافه كنيم، اداي آن به جماعت است. همه مي دانيد كه چقدر به اداي نماز جماعت تاكيد شده است. اگر نماز را در مسجد و بجماعت بخوانيم، ثواب بسياري دارد و روي اين مهم به مسلمانان توجه داده شده است. حال كساني هستند كه بنا به شرايط و مسائلي نتوانند به مساجد رفته و نماز به جا آورند. حساب اين عده جدا مي باشد. اما آنهايي كه جهت حضور در مساجد و برپا كردن نماز جماعت، مشكل و مسأله اي ندارند، خوب است به اين مهم اهتمام ورزند. اين عده سعي كنند در مساجد محل شان حضور يابند. معمور بودن مساجد، بهترين زينت و پشتوانه حيات اجتماعي و اسلامي جامعه است. همه خير و بركات انقلاب اسلامي را از مساجد داريم. از ديگر ويژگيهاي اداي نماز جماعت در مساجد، ديد و بازديد و معاشرت با يكديگر است. از اين طريق است كه مي توان ناظر رفتارهاي اجتماعي در جامعه بود. با همسايه ملاقات مي كنيم. مبادله امكانات صورت مي گيرد. مشكلات مردم حل مي شود. آدمي كه دوبار در طول شبانه روز در مسجد حاضر بشود و با مسائل محل خود آشنا شود، آثار



[ صفحه 24]



اجتماعي بسيار فراواني را در پي دارد.

افرادي كه با روحيه و با نيت خيري در مساجد حاضر مي شوند، مي توانند سرمنشاء ثمرات بسياري باشند و بالاتر از آن، حضور در مراسم نماز جمعه ها است. در جريان انقلاب و جمهوري اسلامي آشكار شد كه نماز جمعه، عمود اجتماع انقلابي ما مي باشد. ما در دوران انقلاب توانستيم بركات وافر و بسياري تحصيل كنيم. اجتماعات عظيم نماز جمعه، در تمامي نقاط كشور، هميشه مجموعه يافته هاي يك هفته ضدانقلاب را رشته كرده و هدر داده است. نماز جمعه، تطهير كننده و سپر حمايتي انقلاب از توطئه ها و شرارتهاي ضدانقلاب بوده است. وقتي حضور مردم در مراسم نماز جمعه بيشتر باشد، طبعاً محتواي خطبه ها نيز غني تر و بهتر و مطالب جدي تر مي شود. خطبه ها، بسياري مسائل را حل و فصل مي كند و حال وحدتي كه از نماز جمعه به جامعه سرايت مي كند، بسيار سازنده است. ما نبايد فكر كنيم حال كه انقلاب اسلامي تثبيت شده و دوران بازسازي و كار و توليد مي باشد، ديگر به نماز جمعه اهميت ندهيم. چنين نگرش و فكري كاملاً اشتباه است. اگر چنين فكري بكنيم در واقع پايه و اساس كار خود را متزلزل كرده ايم. حضور در نماز جمعه را براي خود يك تعهد بدانيد. من نمي گويم كه همه در همه ي هفته ها در نماز جمعه حضور يابند. از اول انقلاب چنين نبوده و هيچ وقت هم نمي شد كه تمام مردم مسلمان جمع شوند. اما اگر همه مقيد باشند كه يكي دوبار در طول ماه در مراسم نماز جمعه حضور يابند، اين كار را ترك نكنند و اگر افرادي هستند كه مي توانند همه هفته در نماز جمعه حاضر شوند، اين كار را ترك نكنند. اين يكي از كارهاي لازم است و من به عنوان مسئول اجرايي كشور به كاركنان دولت، وزراء، استانداران، مديران، شخصيت هاي اجرايي و علما و روحانيون عرض مي كنم كه آنها نيز مقيد شوند در نماز جمعه باشند.. من مي بينم خيلي از آقايان به نماز جمعه مي آيند و براي اينكه ريا نشود در صفوف اول قرار نمي گيرند و بطور گمنام در مراسم نماز جمعه شركت مي كنند. البته اين عمل، ايرادي ندارد و همين روحيه خوبي است ما اصرار نداريم كه كسي بيايد و تظاهر بكند. ولي حضور مشخص مسئولان كشور در صفوف مقدم نماز جمعه، بطوري كه به چشم مردم و فيلم بيايند، اقدام خوب و تشويق كننده و نشان اهميت



[ صفحه 25]



اين كار است. لذا خوب است هركس در هر كجا و هر شرايطي است در مراسم نماز جمعه شركت كند و شكوه نماز جمعه را حفظ كنيم فكر نكنيم. يكي دو ساعتي كه صرف نماز مي شود، بجادي ده دقيقه نمازي كه مي توانيم در خانه بخوانيم، از جيب مان رفته است. خير، اين كار بسيار بزرگي است. كار كم زحمت و پردرآمدي براي جامعه است. تا اجتماعات نماز جمعه باشكوه و با عظمت و با حضور انبوهي از شركت كنندگان باشد، دشمنان ما مي فهمند كه پايه هاي انقلاب محكم است و مردم در صحنه هستند. چون همه هفته چنين حضور و انگيزه اي را در تمامي شهرهاي كشور مي بينند و در نتيجه به جامعه ما طمع نمي كنند. البته در جامعه ما آن دسته از افرادي هم كه در نماز جمعه شركت نمي كنند، روحيه و عمل حمايت از انقلاب آنان به جاي خود باقي است و در صحنه ها نشان مي دهند. اما اينكه نشان دهيم كه در صحنه حاضريم، مساله باعظمتي است و اگر واقعاً مردم در هر شهري، همه هفته در مراسم نماز جمعه حضور يابند، به قدر و منزلت اين مراسم وانقلاب پي خواهيم برد. همچنين آن رواياتي كه مي گويد كساني را كه در نماز جمعه حاضر نمي شوند، از مسلمانان ندانيد و با اين افراد ازدواج نكنيد و خيلي ثمرات تلخي هم براي آنها دارد، بالاخره اين مسائل يكسري مفاهيم فلسفي دارد.

واقعيت هايي پشت اين اجتماع وجود دارد كه با نيامدن افراد، اين ضررها و خسارات به جامعه وارد مي شود و اينها را روايات براي ما روشن و واضح كرده است. انشاءالله سمينار اين هفته و پيام حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب و خطبه هاي ائمه جمعه كه قاعدتاً در همه جا به اين وظيفه عمل شده، چنين اثري داشته باشد كه دوباره يك موج جديد مبني بر حضور در مساجد و توجه به نماز و هرچه باشكوهتر برگزار شدن مراسم نماز جمعه ها را درپي داشته باشد.



[ صفحه 29]




بازگشت