فضيلت روز جمعه


قبل از پرداختن به نماز جمعه، مناسب است به چند روايت در مورد فضيلت روز جمعه اشاره كنيم. چرا كه روز جمعه ظرف اقامه نماز جمعه است و فضيلت همين روز در نماز جمعه نيز اثر دارد.

در وجه تسميه روز جمعه اقوال مختلفي وجود دارد. برخي مي گويند چون مردم در آن روز براي نماز اجتماع مي كردند نامش را جمعه نهادند. برخي مي گويند چون خداوند متعال پس از پايان آفرينش موجودات، آنها را در اين روز گرد هم آورد. برخي گفته اند جمعه به عنوان «عروبه» شناخته مي شد كه اولين بار كعب بن لؤيي آن را جمعه ناميد.

ابن حمزه مي گويد: مردي از امام باقر عليه السلام پرسيد چرا جمعه، جمعه نامگذاري شد؟ امام فرمود: «ان الله عزوجل جمع فيها خلقه لولايه محمد و وصيه في الميثاق فسماه يوم الجمعة فيه خلقه» [1] يعني «همانا خداوند عزوجل در روز جمعه، آفريدگان خود را براي پيمان با محمد صلي الله عليه و آله و سلم و جانشين او گرد آورد. پس



[ صفحه 215]



به دليل گرد آمدن و اجتماع آفريدگان خويش، آن روز را جمعه ناميد. همچنين امام صادق فرمود: «سميت الجمعه جمعه لان الله جمع الخلق لولايه محمد و اهل بيته» [2] يعني جمعه، جمعه ناميده شد به دليل آن كه خداوند متعال آفريدگان خود را براي گرفتن پيمان ولايت محمد صلي الله عليه و آله و سلم و اهلبيت او گرد هم آورد.

روز جمعه در اسلام از جايگاه خاصي برخوردار است و به عنوان سيد الايام شناخته مي شود. خلقت حضرت آدم عليه السلام كه ابوالبشر است در روز جمعه اتفاق افتاد و حضرت جبراييل عليه السلام مأمور شد جهت خلقت آدم مقداري خاك از زمين بردارد تا با همان خاك حضرت آدم ساخته شود. امام صادق فرمود: «ان الله عزوجل لما اراد ان يخلق آدم عليه السلام بعث جبرئيل في اول ساعه من يوم الجمعه» [3] يعني «وقتي خداي عالم اراده نمود حضرت آدم را خلق نمايد در اولين ساعت روز جمعه به جبرئيل دستور داد تا از زمين خاك بياورد.

در فضيلت روز جمعه احاديث و روايات فراوان وارد شده است كه ذكر همه آنها سخن و كلام را طولاني مي كند. در اينجا به بخشي از آنها اشاره مي كنيم:

1- «عن ابي بصير قال: سمعت اباجعفر عليه السلام يقول: «ما طلعت الشمس بيوم افضل من يوم الجمعه» [4] «ابوبصير مي گويد: از امام باقر عليه السلام شنيدم كه مي فرمود: «خورشيد بر روزي افضلتر از روز جمعه نتابيده است».

2- «عن أبي جعفر عليه السلام قال: سيل عليه السلام عن يوم الجمعه و ليلتها فقال: ليلتها غراء و يومها يوم زاهر و ليس علي الأرض يوم تغرب فيه الشمس أكثر معافي من النار منه من مات يوم الجمعه عارفا بحق أهل هذا البيت كتب الله له براءه من النار و



[ صفحه 216]



براءه من العذاب و من مات ليله الجمعه أعتق من النار» [5] «راوي مي گويد: در مورد روز و شب جمعه از امام جعفر عليه السلام سؤال شد فرمود: شب جمعه نوراني و روزش درخشنده است. در زمين روزي نيست كه خورشيد در آن غروب كند كه بيشتر از روز جمعه آزادشدگان از آتش داشته باشد و هر كس در روز جمعه بميرد در حالي كه به حق اهلبيت عارف است خداوند برائت از عذاب براي او مي نويسد. و هر كس در شب جمعه بميرد از آتش آزاد مي شود».

3- «قال أبو عبدالله عليه السلام فضل الله الجمعه علي غيرها من الأيام و ان الجنان لتزخرف و تزين يوم الجمعه لمن أتاها و انكم تتسابقون الي الجنه علي قدر سبقكم الي الجمعه و ان أبواب السماء لتفتح لصعود أعمال العباد» [6] امام صادق عليه السلام فرمود: «خداوند متعال روز جمعه را بر ساير روزها برتري داده است. همانا بهشت در روز جمعه براي كسي كه به آن وارد مي شود خود را مي آرايد و زينت مي كند و شما به اندازه سبقتتان به نماز جمعه به سوي بهشت سبقت مي گيرد و همانا درهاي آسمان باز مي شود تا اعمال بندگان از آن بالا رود».

4- «عن أبي جعفر أو أبي عبدالله؟ قال: ما طلعت الشمس بيوم أفضل من يوم الجمعه و ان كلام الطير فيه اذا التقي بعضها بعضا سلام سلام يوم صالح» [7] امام باقر عليه السلام يا امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «خورشيد به روزي بافضيلت تر از روز جمعه نتابيده است. همانا كلام پرندگان در اين روز هنگامي كه با هم برخوردمي كنند اين است كه مي گويند: سلام سلام، روز صالح است»



[ صفحه 217]



5- «عن عمر بن يزيد قال: قال لي أبو عبدالله عليه السلام يا عمر! انه اذا كان ليله الجمعه نزل من السماء ملائكه بعدد الذر في أيديهم أقلام الذهب و قراطيس الفضه لا تكتبون الي ليله السبت الا الصلاة علي محمد و آل محمد (صلي الله عليه وآله وسلم) فأكثر منها و قال يا عمر ان من السنه أن تصلي علي محمد و علي أهل بيته في كل يوم جمعه ألف مرة و في ساير الأيام مايه مرة» [8] «عمر بن يزيد مي گويد: امام صادق عليه السلام به من فرمود: «يا عمر! هنگامي كه شب جمعه فرامي رسد، به تعداد ذر، فرشتگان از آسمان نازل مي شوند در حالي كه در دستشان مدادهايي از طلا و كاغذهايي از نقره است. از شب جمعه تا شب شنبه جز صلوات بر پيامبر و آلش را نمي نويسند پس در آن وقت بسيار صلوات بفرست. يا عمر سنت اين است كه در هر روز جمعه هزار بار و در ساير ايام صد بار صلوات بفرستي»

6- «عن ابي عبدالله عليه السلام في قول الله عزوجل «و شاهد و مشهود» قال: الشاهد يوم الجمعه» [9] از امام صادق عليه السلام در مورد قول خداوند متعال كه فرموده: «شاهد و مشهود» سؤال شد فرمود: شاهد همان روز جمعه است

7- روي الأصبغ بن نباته عن أميرالمؤمنين عليه السلام أنه قال: «ليله الجمعه ليله غراء و يومها يوم أزهر من مات ليله الجمعه كتب الله له براءه من ضغطه القبر و من مات يوم الجمعه كتب الله له برائه من النار» [10] «اصبغ ابن نباته از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مي كند كه فرمود: شب جمعه شبي نوراني و روزش درخشنده است، هر كس در شب جمعه بميرد خداوند برائت عذاب قبر بر او مي نويسد و هر كس در روز جمعه بميرد خداوند برائت از آتش براي او مي نويسد».



[ صفحه 218]



8- قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: «اذا كان يوم الجمعه نادت الطير الطير و الوحش الوحش و السباع السباع سلام عليكم هذا يوم صالح» [11] «پيامبر اسلام فرمود: وقتي كه روز جمعه مي شود پرندگان، وحوش و درندگان همديگر را نداء مي كنند و مي گويد: «سلام عليكم، امروز روز صالح است».

9- جابر از امام باقر عليه السلام نقل مي كند كه پيامبر اسلام فرمود: «ان جبرئيل أتاني بمرآة في وسطها كالنكته السوداء فقلت له يا جبرئيل ما هذه قال هذه الجمعه قال قلت و ما الجمعه قال لكم فيها خير كثير قال قلت و ما الخير الكثير قال تكون لك عيدا و لأمتك من بعدك الي يوم القيامه قلت و ما لنا فيها قال لكم فيها ساعه لا يوافقها عبد مسلم يسأل الله مسأله فيها و هي له قسم في الدنيا الا أعطاها و ان لم يكن له قسم في الدنيا ذخرت له في الآخرة أفضل منها و ان تعوذ بالله من شر ما هو عليه مكتوب صرف الله عنه ما هو أعظم منه» [12] «همانا جبرئيل عليه السلام نزد من آمد در حالي كه آينه اي در دست داشت و در ميانه آن چيزي همچون نقطه سياهي بود. گفتم: اي جبرئيل اين چيست؟ گفت: اين جمعه است. گفتم: جمعه چيست؟ گفت: در آن خير فراوان است. گفتم: خير فراوان چيست؟ گفت: يعني براي تو و پيروان تو، بعد از شما تا قيامت عيد مي باشد. گفتم: فايده روز جمعه براي ما چيست؟ گفت: در روز جمعه براي شما ساعتي است كه هيچ فرد مسلماني موفق نمي شود در آن ساعت خدا را بخواند مگر اينكه اگر در دنيا سهمي داشته باشد به او عطا مي شود و اگر نداشته باشد بهتر از درخواستش، براي آخرتش ذخيره مي شود و اگر از شر آنچه در آن واقع شده است به خدا پناه ببرد بزرگتر از آن را خدا از او برمي گرداند».



[ صفحه 219]



در روايت وارد شده است كه روزي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم برخلاف هميشه، كمي ديرتر از خانه خارج شد پس ياران آن حضرت گفتند، اي رسول خدا امروز ديرتر از خانه خارج شدي؟ آن حضرت فرمود: جبرئيل به صورت زن زيبا و سفيد چهره كه در صورت خود خالي داشت نزد من آمد و گفت: اين صورت و شكل روز جمعه است. و همان روزيست كه در آن براي تو و پيروان تو خير فراواني نهفته است. يهود و نصاري مي خواستند اين روز از آنها باشد، ليكن خداوند عطايشان ننمود. پس گفتم: اين خال سياه چيست؟ گفت: اين ساعت استجاب دعاست كه اگر دعا به آن بخورد، به پذيرش نزديك است. و اگر به اجابت نرسد براي دعا كننده ذخيره خواهد شد و در قيامت از سختي ها و ناراحتي هاي وي مي كاهد. و آن روز برترين روزها براي خداوند است.

بهشتيان اين روز را «يوم المزيد» مي خوانند. گفتم: يوم المزيد چيست؟ گفت در بهشت دره هاي وسيعي است كه خاك آن از مشك خوشبوي سفيد رنگ است پس در قيامت آنگاه كه روز جمعه فرارسد خداوند فرمان دهد تا صندليهايي از طلا، آنجا بگذارند سپس فرستادگان خداوند مي آيند و روي آن ها مي نشينند، صديقان، شهيدان، و مؤمنان نيز آمده اطراف آنها مي نشينند پس خداوند متعال مي گويد: بندگان من حاجتهاي خود را طلب كنيد. مي گويند: خداوندا خشنودي تو را مي خواهيم. خداوند مي فرمايد: از شما خشنود شدم حاجت ديگري بخواهيد، پس هر آنچه خواهند آرزو مي كنند. و خداوند به آنها مي دهد، چيزهايي كه هيچ چشمي نديده، هيچ گوشي نشنيده، و به قلب هيچ انساني خطور نكرده است سپس خداوند مي فرمايد، آنچه شما را وعده داده بودم، وفا كردم، نعمت خود را بر شما تمام كردم، و اينجا مكان كرامات و بزرگواري من است.



[ صفحه 220]



سپس بهشتيان هر يك به غرفه هاي خويش بازمي گردند تا جمعه اي ديگر كه باز آنان را خواسته و چنين صحنه اي تكرار مي شود.

گفتم: اي جبرئيل بالاي خانه هاي - غرفه ها - آنان چيست؟ گفت: از مرواريد سفيد، و ياقوت قرمز و زمرد سبز، درهايي دارد كه هميشه گشوده است، چشمه ها در آن جاريست و هر يك از آنان با همسر خود در آن به سر مي برند. [13] .

10- عبدالله بن عباس مي گويد: هنگامي كه روز جمعه فرارسد، خداوند متعال فرمان دهد تا نزد «بيت المعمور» منبري برپا كنند و فرشتگان اطراف آن گرد آيند. جبرئيل اذان گويد و ميكاييل امامت كند و فرشتگان پشت سر او نماز گذارند. پس چون نماز را به پايان برند، جبرئيل گويد: معبود من، پاداش اين اذان را به امت محمد صلي الله عليه و آله و سلم بخشيدم. ميكائيل گويد: ثواب اين امامت را به امامان از امت محمد صلي الله عليه و آله و سلم بخشيدم، و فرشتگان گويند: ثواب اين نماز را به نمازگزاران از امت محمد صلي الله عليه و آله و سلم بخشيدم. پس خداوند مي فرمايد: در بخشش بر من پيشي مي گيريد و حال آنكه من به بخشش و كرم سزاوارتر و اولي هستم. شما را گواه مي گيرم كه من گناهان امت محمد صلي الله عليه و آله و سلم را بخشيدم، پس پراكنده مي شوند تا جمعه ديگر. [14] .


پاورقي

[1] كافي، ج 3، ص 415.

[2] مستدرك الوسايل، ج 6، ص 59.

[3] كافي، ج 2، ص 53.

[4] كافي، ج 3، ص 413.

[5] كافي، ج 3، ص 413.

[6] كافي، ج 3، ص 413.

[7] كافي، ج 3، ص 413.

[8] كافي،ج3،ص413.

[9] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 422.

[10] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 422.

[11] جعفريات، ص 39.

[12] مستدرك الوسايل، ج 6، ص 58.

[13] مستدرك الوسايل، 6 / 62 / 6433.

[14] مستدرك، ج 6، ص 61.


بازگشت