اقامه نماز


يكي از مباحث مهم نماز، بحث اقامه آن است. اقامه با خواندن نماز فرق اساسي دارد و آنچه مورد تأكيد است اقامه نماز است نه خواندن نماز. آيات و روايات متعددي در مورد آن وارد شده، نه تنها خواندن نماز، بلكه اقامه كردن آن را هم از اوصاف متقين و مؤمنين قرار داده و هم به اقامه نماز به صورت مؤكد توصيه و سفارش كرده است. نكته اي كه هست اين است كه بين خواندن نماز و اقامه نماز فرق فاحش و واضح وجود دارد. به همين دليل در قرآن و احاديث وقتي اوصاف مؤمنين را مي شمارد، اقامه نماز را نه خواندن نماز را يكي از اوصاف آنها ذكر مي كند. فرق اساسي اقامه نماز با خواندن آن اين است كه اگر نماز نقش اول را در حيات فردي و اجتماعي مسلمين ايفا كند و به صورت علم و نشانه جامعه اسلامي درآيد كه هر تازه واردي از برگذاري نماز پي به اسلامي بودن شهر ببرد، از طرف ديگر نماز مورد توجه خاص مسلمين قرار گيرد و با وسواس خاص و شرايط خاص انجام گيرد، آن وقت مي گويند در چنين جامعه اي نماز اقامه شده است والا اگر نماز به طور فرادي و در خلوتخانه ها و بدون رعايت آداب و شرايط آن انجام گيرد و يا از همه كارها مؤخر شود و هنگام بيكاري خوانده شود، نماز اقامه نشده است گرچه مي توان گفت فلاني نماز را خواند.



[ صفحه 194]



اقامه نماز دو بعد فردي و اجتماعي دارد كه بايد مسلمين و حاكمان به هر دو بعد آن توجه كنند. بدين بيان كه وظيفه فرد فرد مسلمين اين است كه نماز بخوانند و در خواندن نماز حدود و صغور آن را حفظ كنند و مقدمه و مؤخره آن را با آداب و شرايط خاص خود انجام دهند تا بتوانند از آثار عميق معنوي نماز برخوردار شوند. ولي اين كافي نيست يعني اينكه رعايت حد و حدود نماز براي فرد فرد مسلمين گرچه لازم است ولي براي بهره مند شدن از آثار و نتايج مطلوب آن كافي نيست بلكه بعد اجتماعي نماز نيز بايد مورد توجه گيرد. در اينجا جنبه فردي نماز مطرح نيست بلكه همه مسلمين و حاكمان اسلامي كه قدرت و مكنت در دست دارند در قبال نماز و برجسته كردن آن در جامعه وظيفه سنگيني دارند و نمي توانند فقط با خواندن نماز انفرادي و انجام وظيفه شخصي، تصور كنند كه حق نماز را اداء كرده اند و به مسئوليت خود در قبال نماز عمل نموده اند. اگر به صدر اسلام برگرديم و تاريخ صدر اسلام را مطالعه كنيم و رفتار پيامبر اسلام و حضرت علي عليه السلام را نسبت به نماز مورد مطالعه قرار دهيم خواهيم ديد كه همت آنها بر بعد اجتماعي نماز بيش از توجه به بعد فردي آن بوده است. مهم اين است كه اقامه نماز نه تنها با خواندن آن تحقق نمي يابد بلكه فردي كردن نماز و از اجتماع حذف كردن آن ولو با حضور قلب و عرفان كامل انجام گيرد مخالف اقامه نماز است. اقامه نماز وقتي تحقق پيدا مي كند كه هم در جنبه فردي آداب و شرايط، حدود صغور آن حفظ شود و هم جامعه بر محور نماز حركت كند و معيار جامعه اسلامي علني انجام دادن نماز و رونق نماز جماعت باشد بطوري كه در اول وقت نماز كسب و كار و مغازه ها تعطيل گردد و مسلمانان با عجله جهت اقامه نماز به سوي مساجد حركت كنند و مساجد هنگام نماز پر از مردم گردد. چون نماز جماعت پرچم اسلام است بايد طوري شود كه اگر غير مسلماني وارد شهر مسلمين شود از نماز جماعت آنها، پي به مسلمان بودن اهل



[ صفحه 195]



آن شهر ببرد، و از اهميت دادن آنها به نماز، ارزشي و ديني بودن جامعه مسلمين را بفهمد. پس نماز بايد در دو بعد فردي و اجتماعي مورد توجه قرار گيرد كه اگر چنين شد مي توان گفت نماز در جامعه اقامه شده است.


بازگشت