ثواب نماز جماعت


نماز جماعت فضيلت زيادي دارد، شايد كمتر عملي باشد كه در اجر و ثواب به پاي نماز جماعت برسد و به همين دليل شركت كردن در نماز جماعت سخت است و شركت كنندگان در آن اندك هستند. چرا كه به خاطر همان ثواب عظيمي كه دارد شيطان نيز تلاش مي كند نگذارد مؤمن در نماز جماعت حضور داشته باشد و آن فيض عظيم را بدست آورد.

در فضيلت و ثواب نماز جماعت روايت هاي متعددي وارد شده است كه ذكر همه آنها موجب اطاله سخن مي گردد. فلذا در اينجا فقط به چند نمونه از



[ صفحه 177]



آنها اشاره مي كنيم:

1- «أبي سعيد الخدري قال: قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: ألا أدلكم علي شي ء يكفر الله به الخطايا و يزيد في الحسنات؟ قيل: بلي يا رسول الله. قال: اسباغ الوضوء علي المكاره و كثرة الخطي الي هذه المساجد و انتظار الصلاة بعد الصلاة و ما من أحد يخرج من بيته متطهرا فيصلي الصلاة في الجماعه مع المسلمين ثم يقعد ينتظر الصلاة الأخري الا و الملايكه تقول اللهم اغفر له اللهم ارحمه فاذا اقمتم الي الصلاه فاعدلوا صفوفكم و اقيموها و سدوا الفرج و اذا قال امامكم الله اكبر فقلوا و الله اكبر و اذا ركع فاركعوا و اذا قال سمع الله لمن حمده فقولوا اللهم ربنا لك الحمد ان خير الصفوف صف الرجال المقدم و شرها المؤخر» [1] .

ابوسعيد خدري مي گويد: پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: آيا شما را به عملي راهنمايي نكنم كه به وسيله آن خداوند گناهان را مي ريزد و حسنات را بيشتر مي كند؟

گفتند چرا يا رسول الله؟

فرمود: وضوء را در هواي سرد، كامل انجام دادن؛ و بيشتر به مسجد تردد كردن، و بعد از نماز منتظر نماز ديگر نشستن گناهان را مي ريزد و حسنات را بيشتر مي كند، احدي از شما نيست كه با طهارت از خانه اش خارج شود و با مسلمين نماز جماعت بخواند سپس منتظر نماز ديگر شود مگر اينكه فرشتگان در حق او مي گويند: خدايا او را ببخش، خدايا به او رحم كن. پس زماني كه به نماز ايستاديد صفوفتان را منظم كنيد و جاهاي خالي را پر نماييد و وقتي امامتان «الله اكبر» گفت شما هم «الله اكبر» بگوييد، و زماني كه او به ركوع رفت شما هم ركوع كنيد و وقتي كه «سمع الله لمن حمده» گفت، شما هم «اللهم ربنا لك



[ صفحه 178]



الحمد» بگوييد. همانا بهترين صفوف مردان صف اول و بدترين صف آنها صف آخر است.

2- «أبي سعيد الخدري قال: قال رسول الله: أتاني جبرئيل مع سبعين ألف ملك بعد صلاة الظهر، فقال: يا محمد! ان ربك يقريك السلام و أهدي اليك هديتين لم يهدهما الي نبي قبلك. قلت و ما تلك الهديتان؟ قال الوتر ثلاث ركعات و الصلاة الخمس في جماعه. قلت: يا جبرئيل و ما لأمتي في الجماعه؟ قال: يا محمد اذا كانا اثنين كتب الله لكل واحد بكل ركعه مايه و خمسين صلاة و اذا كانوا ثلاثه كتب لكل واحد بكل ركعه ست مايه صلاة و اذا كانوا أربعه كتب الله لكل واحد بكل ركعه ألفا و مايتي صلاة و اذا كانوا خمسه كتب الله لكل واحد بكل ركعه ألفين و أربعمايه و اذا كانوا سته كتب الله لكل واحد منهم بكل ركعه أربعه آلاف و ثمانمايه صلاة و اذا كانوا سبعه كتب الله لكل واحد منهم بكل ركعه تسعه آلاف و ست مايه صلاة و اذا كانوا ثمانيه كتب الله لكل واحد منهم بكل ركعه تسعه عشر ألفا و مايتي صلاة و اذا كانوا تسعه كتب الله لكل واحد منهم بكل ركعه سته و ثلاثين ألفا و أربعمايه صلاة و اذا كانوا عشرة كتب الله لكل واحد بكل ركعه سبعين ألفا و ألفين و ثمان مايه صلاة فان زادوا علي العشرة فلو صارت السماوات كلها مدادا و الأشجار أقلاما و الثقلان مع الملايكه كتابا لم يقدروا أن يكتبوا ثواب ركعه واحدة يا محمد تكبيرة يدركها المؤمن مع الامام خير من ستين ألف حجه و عمرة و خير من الدنيا و ما فيها سبعين ألف مرة و ركعه يصليها المؤمن مع الامام خير من مايه ألف دينار يتصدق بها علي المساكين و سجدة يسجدهما المؤمن مع الامام في جماعه خير من عتق



[ صفحه 179]



مايه رقبه» [2] .

ابوسعيد خدري مي گويد: پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: جبرئيل همراه هفتاد هزار ملك بعد از نماز ظهر بر من نازل شد و گفت: اي محمد همانا پروردگار تو بر تو سلام فرستاد و دو هديه بر تو عطا نمود كه قبل از تو به پيامبري هديه نكرده است.

پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم گفت: آن دو هديه چيست؟

جبرئيل گفت: آن دو هديه يكي سه ركعت نماز وتر است و ديگري نماز جماعت در پنج نوبت.

پيامبر پرسيد: اي جبرئيل! براي امتم چه ثوابي از نماز جماعت عايد مي شود؟ جبرئيل گفت: يا محمد صلي الله عليه و آله و سلم اگر در نماز جماعت، دو نفر باشند و يكي به ديگري اقتداء كند، خداوند متعال براي هر كدام از آنها در مقابل هر ركعت صد و پنجاه ركعت مي نويسد. و اگر سه نفر باشند براي هر يك از آنها در مقابل هر ركعت ششصد ركعت مي نويسد و اگر چهار نفر باشند در مقابل هر ركعت هزار و دويست ركعت مي نويسد و اگر پنج نفر باشند 2400 ركعت مي نويسد و اگر شش نفر باشند براي هر ركعت 4800 ركعت مي نويسد و اگر هفت نفر باشند 9600 ركعت و اگر هشت نفر باشد براي هر كدام 19200 ركعت و اگر نه نفر باشند براي هر كدام در مقابل هر ركعت 36400 ركعت و اگر ده نفر باشند براي هر ركعت 72800 ركعت مي نويسد و اگر تعداد آنها از ده بگذرد اگر آسمانها همه اش كاغذ، و درختان قلم، و انس و جن و فرشتگان نويسنده باشند قدرت نوشتن ثواب يك ركعت آن را ندارند.

اي محمد! تكبيري كه مؤمن با امام درك مي كند از 60 هزار حج و عمره بهتر



[ صفحه 180]



است و از دنيا و ما فيها هفتاد هزار برابر بهتر است و يك ركعتي كه مؤمن با امام جماعت مي خواند از صد هزار ديناري كه بر فقرا داده مي شود بهتر است و سجده اي كه مؤمن با امام انجام مي دهد از آزاد كردن صد هزار بنده بهتر است.

3- «جاء نفر من اليهود الي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم فسأله أعلمهم عن مسايل فأجابه الي أن قال أما الجماعه فان صفوف أمتي كصفوف الملايكه و الركعه في الجماعه أربع و عشرون ركعه كل ركعه أحب الي الله عزوجل من عبادة أربعين سنه» [3] .

راوي مي گويد: فردي از يهود خدمت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم آمد، و از مسايلي سؤال نمود كه حضرت جواب آنها را دادند تا اينكه پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: اما نماز جماعت، صفهاي امتم در نماز جماعت مانند صفوف فرشتگان در آسمان است و يك ركعت در جماعت 24 ركعت حساب مي شود كه هر ركعتش از عبادت چهل ساله در نزد خداوند محبوب تر است»

4- «قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: ان الله يستحيي من عبده اذا صلي في جماعه ثم سأله حاجه ان ينصرف حتي يقضيها» [4] .

پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد: خداوند حيا مي كند از بنده اي كه نماز جماعت بخواند و سپس حاجتش را از خدا بخواهد مگر اين كه خداوند حاجتش را برآورده مي كند»

5- «قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: ان الله وعد أن يدخل الجنه ثلاثه نفر بغير حساب و يشفع كل واحد منهم في ثمانين ألفا المؤذن و الامام و رجل يتوضأ ثم يدخل المسجد فيصلي في الجماعه» [5] .



[ صفحه 181]



پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: همانا خداوند متعال وعده داده است كه سه نفر را بدون حساب به بهشت وارد كند و هر يك از آنها هشتاد هزار نفر را شفاعت كنند: مؤذن، و امام جماعت و مردي كه وضوء بگيرد و وارد مسجد شود و با جماعت نماز بخواند.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 85، ص 5. وسايل الشيعه، ج 1، ص 380.

[2] بحارالانوار، ج 85، ص 14.

[3] وسايل الشيعه، ج 8، ص 287، مستدرك، ج 6 ص 449.

[4] بحارالانوار، ج 85، ص 4.

[5] مستدرك، ج 6، ص 449.


بازگشت