نماز جماعت


در اوايل بعثت كه پيامبر اسلام از طرف خدا مبعوث شد، نماز بر حضرت ايشان واجب گرديد، ولي هنوز بر مسلمانان واجب نبود، اما مسلمانان به خواندن نماز علاقه نشان مي دادند، دور از چشم مشركين در بيابان و دره هاي مكه با پيامبر نماز جماعت مي خواندند. امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «أول جماعه كانت أن رسول الله كان يصلي و أميرالمؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام معه اذ مر به أبوطالب و جعفر معه فقال يا بني صل جناح ابن عمك فلما أحس رسول الله تقدمهما و انصرف أبوطالب مسرورا الي أن قال فكانت أول جماعه جمعت ذلك اليوم» [1] «پيامبر اسلام نماز مي خواندند و حضرت علي در كنارش بود. حضرت ابوطالب همراه جعفر از كنار آنها رد مي شدند، حضرت ابوطالب عليه السلام فرمود: پسرم! در كنار پسرعمويت نماز بخوان. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم آمدن آنها را احساس كرد و ابوطالب در حالي كه خوشحال بود برگشت. و اين اولين جماعتي بود كه در آن روز تشكيل شد»



[ صفحه 173]



نماز جماعت يكي از سنت هاي اسلامي است كه بر انجام دادن آن تأكيد شده است و اكثر فقها ترك آن را از روي بي اعتنايي جايز نمي دانند. نماز جماعت علاوه بر اينكه تأثيرات و فوايد نماز از قبيل اصلاح انسان، مانع شدن از گناه، ريختن گناهان را دارد بلكه براي مسلمين فوايد بي شمار فردي و اجتماعي ديگري را نيز دارد:

اولا كساني كه نماز جماعت مي خوانند در كنار هم مي ايستند و هر روز پنج نوبت همديگر را مي بينند و با ديدارهاي مكرر كينه و كدورتهايي كه ممكن است در امورات زندگي از هم داشته باشند، فرومي ريزد و از مشكلات همديگر اطلاع پيدا مي كنند و در حد توان خودشان، در رفع آن مي كوشند. در چنين اجتماعي نه تنها از اوضاع و احوال همديگر مطلع مي شوند بلكه اتفاقات و حوادثي كه بر امت اسلامي مي گذرد تبادل نظر نموده، اطلاع كافي بدست مي آورند.

ثانيا مسلمانان در نماز جماعت با توجه به يك سمت و قبله، انجام سجود و ركوع در مقابل كعبه و حركات متحد و ذكر واحد، وحدت و همدلي را به نمايش مي گذارند. هم مسلمانان و هم غيرمسلمانان، وحدت و هماهنگي مسلمانان را در نماز جماعت مي بينند، در حقيقت نماز جماعت از يك بعد، نمايش قدرت مسلمين است. اين وحدت موجب قوت و قدرت مسلمين مي شود، عظمت و اتحاد مسلمين را به غير مسلمين نشان مي دهد.

ثالثا با اقتداء به يك امام جماعت عادل، ضرورت عدالت و رهبري را هر روز پنج نوبت متذكر مي شوند و با زبان حال بيان مي كنند كه در جامعه اسلامي بايد مسلمانان حول يك رهبر ديني عادل بچرخند و آن را محور وحدت خود قرار دهند و به وسيله رهبر عادل، عدالت را در جامعه اجرا كنند. به عبارت ديگر مسلمانان



[ صفحه 174]



با اقامه نماز جماعت و اقتداء به امام عادل نه تنها عدالت محوري را در جامعه خود به يك واقعيت ملموس و محسوس تبديل مي كنند بلكه محوريت رهبري عادل را كه اطاعت و پيروي از آن را تمرين مي كنند و بدين وسيله هم عدل و هم عادل را محور زندگي خود قرار مي دهند.

رابعا هر روز پنج بار نظم را در نماز جماعت تمرين مي كنند و اهميت نظم در زندگي را گوش زد مي كنند. يعني هر روز به طور عملي زيبايي نظم براي مسلمين در نماز جماعت نمايش داده مي شود، كه اگر همين نظم از نماز جماعت شروع شود و به ساير فعاليتهاي مسلمين سرايت كند زيبايي خاصي در جامعه اسلامي بوجود مي آورد.

دهها اثر مفيد ديگر در نماز جماعت وجود دارد كه اگر مسلمانان به آنها توجه كنند توسعه و شكوه نمازهاي جماعت در بين آنها بيشتر خواهد شد. و اين جاي بسي تأسف است كه در جامعه اسلامي نه از طرف حكومت اسلامي بر نماز جماعت توجه اي مي شود و نه مردم آنچنانكه شايسته نماز جماعت است به آن اهميت مي دهند.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 85، ص 4.


بازگشت