نماز اولياء خدا


آري شناخت خدا اكسير معنويت است كه هر كس به آن برسد به همه چيز خواهد رسيد و هنگامي كه در مقابل او ايستاد همه چيز را فراموش مي كند و دل به او مي دهد. به اين خاطر نماز اولياء خدا از حال و هواي خاصي برخوردار است. در خصوص پيامبر اسلام، همسران آن حضرت نقل مي كنند كه آن حضرت پيش ما مي نشست و با ما صحبت مي كرد، هنگامي كه وقت نماز داخل مي شد براي آن حضرت حالتي رخ مي داد كه گويا ما را نمي شناخت، سيد اولياء چون شروع به وضوء گرفتن مي نمود رنگ رخسارش از خوف الهي متغير مي شد و چون وقت نماز مي رسيد متزلزل و رنگ به رنگ مي شد. به آن حضرت عرض شد چرا به اين حال مي افتي؟ فرمود: «هنگام اداي امانتي رسيد كه خداوند آن را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرد و همه از تحمل آن ابا كردند. در يكي از جنگ ها پيكاني به پايش اصابت كرد و از شدت درد و الم بيرون آوردنش ممكن نشد بتول عذرا حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: در حال نماز



[ صفحه 162]



بيرون آوريد. در حال نماز از پايش درآوردند و احساس درد نكرد.

امام حسن عليه السلام هنگامي كه وضوء مي گرفت رنگش مي پريد از سبب آن مي پرسيدند مي فرمود: سزاوار نيست براي كسي كه حضور ملك ذي العرش را اراده كرده است رنگش متغير نشود [1] .

امام صادق عليه السلام نقل مي كرده كه پدرم مي فرمود: وقتي علي ابن حسين، سيد الساجدين به نماز مي ايستاد «كانه ساق الشجره لا تيحرك منه شي الا ما حركه الريح منه تغير لونه فاذا سجد لم يرفع رأسته حتي يرفض عرقا» يعني «مانند ساقه درخت حركت نمي كرد مگر به اندازه اي كه باد آن را حركت مي داد وقتي به نماز مي ايستاد رنگش متغير مي شد و هنگامي كه به سجده مي رفت، برنمي گشت مگر عرق او را فرامي گرفت» [2] .



[ صفحه 163]




پاورقي

[1] معراج السعاده، ص 670.

[2] كافي، ج 3، ص 300.


بازگشت