عدم مداومت در نماز


خداوند متعال نماز پنجگانه را در اوقات معين براي بندگانش فرض و واجب كرده است. همه فقهاء اعم از شيعه و سني اجماع دارند بر اينكه افضل اوقات نماز، اقامه آن به وقتشان است و حتي برخي از فقهاي شيعه چون شيخ مفيد و اتباع ايشان اوقات شرعي نمازهاي يوميه را مضيق دانسته و قبول آن در غير وقت را از باب تفضل مي دانند. اينكه شارع براي نماز اوقات پراكنده اي را تعيين فرمود شايد وجهش اين باشد كه هرگاه انسان به امور زندگي دنيايي بپردازد و به امر معيشت همت نمايد، مشاغل مادي او را از تأمل و تفكر به امور معنوي بازداشته و يا مورد غفلت قرار مي دهد، به همين جهت بر بنده مؤمن امر شد كه در ميان فواصل كارهاي دنيوي، لحظاتي را به امر معنوي و روحي اختصاص دهد، و در مقابل معبود خويش، كرنش كند تا حقيقت انساني اش به



[ صفحه 117]



باد نسيان و فراموشي سپرده نشود و شخصيت آدمي به اين واسطه تعديل گردد؛ چه اينكه اگر همه اهتمام او در مسير ماديات محدود بود ايشان را با ساير حيوانات تمايزي نبود. نماز چون داروي شفابخش براي روح مي باشد كه اگر سستي و فترتي در اقامه آن ايجاد شود و به صورت مداوم انجام نگيرد قطعا سلامت روح را تأمين نخواهد كرد چنانچه در مرض جسم هم همين است.

پس اين فريضه مهم نبايد ابزار و وسيله اي براي رفع مشكلات جسمي و روحي در مقاطعي از زندگي يا پر نمودن اوقات بيكاري ما تلقي گردد. چگونه بهبودي و سلامت براي يك مريض در گرو استفاده بجا و منظم از داروهاست. نماز و ساير فرايض ديني نيز چنين است.

با اين وصف اگر خواسته باشيم كه در سفر يا مرض و يا به بهانه خواب نوشين صبحگاهي نماز را ترك نماييم و در صورت مساعد بودن و سلامتي جسماني و قيام به آن در اوقات بيكاري اكتفا نماييم بسيار روشن است كه از چنين نمازي بهره و نصيبي نخواهيم برد. چنانچه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرموده اند: «آفة العبادة الفترة» «آفت عبادت [1] سستي و عدم مداومت است».

پس در صورت ترك اين فريضه الهي و امتثال مقطعي و غير مداوم آن و يا هرگونه فترت و سستي در نماز موجب از بين رفتن آثار و فوايد آن خواهد شد بنابراين قيام به نماز در وقت خود و مداومت در آن براي ترتيب آثار ضروري است و شايد به همين جهت باشد كه قرآن كريم يكي از اوصاف مؤمنين را چنين بيان مي كند. (الذين هم علي صلاتهم دائمون) [2] آنان كه همواره نمازشان را



[ صفحه 118]



مي خوانند و هرگز نماز را ترك نمي كنند».

مواردي كه بيان شد آفات عمده و موانع اساسي در ظهور بركات نماز بشمار مي آيند اما عناصري مثل ريا، عجب و خودبيني و گناهان ديگر بسيار مهم مي باشند.

باشد كه همه ما خصوصا نسل جوان ما با برداشتن اين موانع و زدودن آن بتوانيم از نورانيت و صفا، قداست و فلاح و سعادت دو سرا كه در اين فريضه بزرگ الهي نهفته است كمال بهره را ببريم.

در پايان اين مقال به عنوان حسن ختام، خطابم به همه جوانان عزيز و وارثان خون شهيد كه ثبات شخصيتشان متضمن قوام و پايداري جامعه و تزلزل در افكار و رفتار آنان موجب لغزش و تزلزل اجتماع است اين است كه بر شما فرض است معرفت و آگاهي به اينكه ترك عبادات خصوصا نماز، منشأ سقوط و مصدر هبوط و سرچشمه همه رذايل اخلاقي و مشكلات زندگي است و نماز با حفظ شرايط و رفع موانع، نردبان صعود، معراج شهود، رفرف عروج، مسند سلوك، مركب خلوص و مقصد معبود است. جوانان عزيز «شماها بهتر مي توانيد تهذيب نفس كنيد شما به ملكوت نزديكتر هستيد از پيرمردها، در شما آن ريشه هاي فساد كمتر است. يك پير بخواهد اصلاح شود بسيار مشكل است جوان زودتر اصلاح مي شود. هزاران جوان اصلاح مي شوند و يك پير نمي شود. نگذاريد براي ايام پيري. الان خودتان را بايد تبعه تعليمات انبياء كنيد مبدا اين است از اينجا بايد رفت». [3] .



[ صفحه 119]




پاورقي

[1] علامه مجلسي - بحارالانوار - ج 77، ص 68.

[2] معارج، آيه 23.

[3] امام خميني (رحمه الله) تفسير سوره حمد، ص 41، (انتشارات محمد).


بازگشت