ولايت، روح عبادت


ميسر بن عبدالعزيز كه يكي از اصحاب امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام بوده و از خاصان اهلبيت عصمت عليهم السلام است نقل مي كند، من در مكه معظمه با امام باقر عليه السلام بودم. روزي در خيمه اي كه تقريبا پنجاه نفر از اصحاب امام حاضر بودند، امام حضور پيدا كرد و نشست و پس از سكوت طولاني كه همه ما را فراگرفته بود، خطاب به حاضرين فرمود: درباره من چه مي انديشيد؟ شايد فكر مي كنيد من پيغمبر خدا هستم، به خدا سوگند اين چنين نيست، من پيغمبر نيستم ولي با رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم خويشي دارم و از فرزندان او هستم، هر كس با ما مهرباني كند



[ صفحه 41]



خداوند با او مهرباني مي كند و هر كس ما را دوست بدارد خداوند او را دوست مي دارد و هر كس ما را از حقمان محروم سازد خداوند نيز او را محروم مي سازد. سپس فرمود: آيا مي دانيد كدام نقطه از زمين در نزد خداوند محترمتر است؟ هيچ كس سخن نگفت و پاسخ نداد. خودش فرمود: محترم ترين مكان نزد خدا سرزمين مكه است و خداوند آن را به عنوان حرم خود انتخاب نموده و خانه خود را در آن قرار داده است.

سپس فرمود: آيا مي دانيد كدام قطعه از زمين حرم، حرمتش نزد خدا بيشتر است؟ اين بار هم كسي جواب نداد و آن حضرت خودش جواب داد كه: آن مسجدالحرام است.

باز فرمود: آيا مي دانيد كدام نقطه از مسجدالحرام نزد خدا حرمتش افزونتر است؟ كسي پاسخ نداد، و خودش فرمود: آن قسمت كه ميان ركن اسود و مقام و باب كعبه است از همه جا احترامش در نظر خداوند بيشتر است و آن حطيم اسماعيل است كه حضرت اسماعيل عليه السلام در آنجا گوسفندان خود را علوفه مي داده و در آنجا نماز مي خوانده است. به خدا سوگند اگر بنده اي در اين مكان بايستد و شبها به نماز بپردازد و روزها روزه بگيرد ولي حق ما را نشناسد و از حرمت ما بي خبر باشد، پروردگار هرگز از وي نخواهد پذيرفت. [1] .


پاورقي

[1] عقاب الاعمال، ص 457.


بازگشت