فلسفه واجب شدن نماز در پنج وقت


امام حسن عليه السلام نقل مي كند: يك مرد يهودي خدمت پيامبر اسلام آمد، از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم سؤالاتي كرد از جمله سؤالات اين بود كه چرا خداوند نماز را در پنج وقت به امت تو واجب كرد؟

حضرت فرمود: خورشيد هنگام زوال حلقه اي دارد كه وارد آن حلقه مي شود،



[ صفحه 33]



در آن هنگام تمام موجودات زير عرش، خدا را حمد مي كنند و آن همان ساعتي است كه پروردگارم بر من درود مي فرستد پس خداوند بر من و امتم در آن وقت نماز را واجب كرد، و فرمود: (أقم الصلوة لدلوك الشمس الي غسق اليل) [1] .

و اين همان زماني است كه در قيامت جهنم را مي آورند و تمام مؤمنين كه در اين زمان در حال سجده يا ركوع يا قيام باشند بر آتش حرام مي شوند.

اما «نماز عصر» در وقتي است كه حضرت آدم عليه السلام از آن شجره منهيه تناول نمود و خداوند نيز او را از بهشت بيرون كرد. خداوند از همان موقع ذريه آدم را به نماز خواندن تا قيامت دستور داد. و اين نماز را براي امت من نيز اختيار نمود و اين نماز در نزد خدا از محبوب ترين نمازهاست كه به من حفظ و مراقبت از آن را دستور داده است.

اما «نماز مغرب» در زماني است كه خداوند متعال توبه آدم را پذيرفت و فاصله خوردن آدم از شجره منهيه تا پذيرش توبه آن، 300 سال از سالهاي دنيا است. حضرت آدم عليه السلام در مغرب سه ركعت نماز خواند، يكي براي خطاي خود و ديگري بخاطر خطاي حوا و بخاطر پذيرش توبه اش بود. خداوند متعال اين نماز سه ركعتي را بر امت من واجب كرد. و اين همان وقتي است كه دعاها مستجاب مي شود. خداوند بر من وعده داده است، هر كس آن را بخواند در اين زمان دعايش را مستجاب كند. نماز مغرب همان نماز است كه خداوند در كلامش مرا به آن دستور داده و فرموده: (فسبحان الله حين تمسون و حين تصبحون) [2] .

اما نماز عشا، همانا قبر و قيامت ظلمتي دارند خداوند بر من و امتم دستور داده



[ صفحه 34]



است تا براي نوراني شدن قبرمان اين نماز را بخوانيم، تا بر من و امتم نوري در قبر عطا كند، و هيچ قدمي نيست كه به سوي نماز عشا برود مگر اينكه خداوند جسد او را بر آتش حرام مي كند. اين همان نمازي است كه خداوند آن را بر انبياي پيش از من اختيار كرد و ذكر آن را بر آنها مقدس نمود.

اما نماز صبح، همانا خورشيد وقتي طلوع مي كند، در دو شاخ شيطان طلوع مي كند، خداوند بر من دستور داده است كه قبل از طلوع خورشيد نماز را بخوانم قبل از اينكه كفار براي او سجده كنند امت من بر او سجده كنند، سريع بودن آن نماز براي خدا محبوب است و آن همان نمازي است كه ملائكه شب و ملائكه روز در آن، حاضر مي شوند. [3] .

تمام احكام الهي به طور قطع و يقين مبتني بر مصالح و مفاسد است، يعني چيزهاي را كه خدا واجب نموده است مانند نماز و روزه و زكات و ساير واجبات داراي مصلحت بيشتر و مورد اعتنا بوده است كه آنها را واجب نموده تا بندگانش آن مصالح را بدست آورند و كارهايي كه مفاسد بيشتر دارند، مانند غيبت، دروغ، ربا و رشوه، آنها را حرام كرده است تا بندگانش را از آن برحذر كند كه گرفتار آن مفاسد نشوند. البته وظيفه انبياء و ائمه فقط بيان احكام بوده نه بيان فلسفه و حكمت و احكام و اينكه احكام چه حكمت و فلسفه اي دارند بيان نكرده اند مگر در بعضي از موارد. انسان با اعتقاد به اينكه خداوند متعال حكيم است و كار بيهوده و عبث و لغو انجام نمي دهد به اين مطلب پي مي برد كه واجبات و محرمات قطعا مبتني بر مصالح و مفاسد است.

نماز كه يكي از واجبات بلكه از واجبات موكد است داراي مصالح فراوان



[ صفحه 35]



و بيشماري است كه در طول بحثهاي آينده ذكر خواهد شد، اما پنج وقت بودن آن و چرا نماز پنج نوبت واجب شده است داراي حكمت است.

گويا خداوند متعال مي فرمايد: بنده ام! وقتي از خواب بيدار شدي قبل از اينكه به كارهاي دنيوي مشغول شوي با من صحبت كن و دل و وجودت را با ذكر و ياد من معطر كن و آنگاه وارد فعاليت هاي روزانه ات شو. سپس در هنگام ظهر چون ممكن است فعاليت هاي روزانه و ديدن مظاهر دنيا تو را از من غافل كند بيا نماز ظهر و عصر را بخوان تا دلت را صيقل دهي و با من آشنا كني و باز به فعاليت روزانه خود ادامه بده و هنگام خواب نيز قبل از خوابيدن كه خسته از كار دنيا هستي دلت را با نماز نوراني كن و مرا ياد كن و بعد بخواب. اين حركات نوعي ذكر خداست كه انسان هيچ وقت خدا را فراموش نكند و به ياد خدا از خواب بلند شود و با ياد خدا مشغول كار شود و با ياد خدا روز را به شب برساند و بخوابد. هميشه ياد خدا را با خود داشته باشد. شايد فلسفه پنج وقت بودن نماز همين مطلب باشد.



[ صفحه 36]




پاورقي

[1] مزمل آيه 20.

[2] روم، آيه 17.

[3] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 212.


بازگشت