نماز در اديان گذشته


انسان موجود كمال خواهي است كه كمال طلبي در عمق وجودش نهاده شده است و كمال مطلق نيز فقط خداست پس ارتباط انسان كمال خواه، با خدا كه كمال مطلق است نه تنها ضروري بلكه دايمي است يعني انسان از آدم تا خاتم از بدو خلقت تا آخرين لحظه عمرش به ارتباط با خدا نياز دارد. ارتباط با خدا در قالب عبوديت و اطاعت از دستور خدا و درك و اعتقاد به وابستگي به خداي عالم تحقق مي يابد. يكي از مصاديق ارتباط با خدا بلكه مهمترين آنها اقامه نماز است. و نماز بهترين و كاملترين ارتباط با خداست. فلذا نياز وابستگي به خدا دايمي است. نماز نيز به عنوان اتصال و ارتباط دهنده عبد به معبود مختص به يك قطعه زمان نيست بلكه از بدو خلقت انسان، نماز وجود دارد.

نماز هم غذاي روح انسان است و هم معجوني است كه رشد و عروج انسان را فراهم مي سازد، مانع سقوط و هبوط انسان مي شود و عوامل ضد رشد را از بين مي برد، اينچنين نعمتي كه پشتوانه حيات ابدي انسان و عامل ترقي و پيشرفت آن است شايسته است از بدو خلقت آدم جعل شود. فلذا در تاريخ بشريت نماز كه همان ارتباط خاص با خداست در قالبهاي متفاوت در اديان گذشته وجود



[ صفحه 11]



داشته و به انبياء آدم تا خاتم توصيه شده است. فلذا هيچ پيامبري بدون نماز و هيچ ديني خالي از نماز نبوده و هيچ متدين خداپرستي غافل از نماز نبوده است. انبياء گذشته و تمام اديان الهي نماز داشته اند و پيامبران و امت آنها نماز مي خوانده اند اگر چه كيفيت نماز آنها براي ما معلوم نيست. يعني نماز در آيين انبياء الهي بوده است و در آيات قرآني به آن اشاره شده است ولي نماز را چگونه مي خواندند و چگونه اداء مي كردند دقيقا معلوم نيست. ما در اينجا با استفاده از آيات قرآني به تعدادي از انبياء كه نماز در دين آنها از اهميت ويژه برخوردار بوده است بعنوان نمونه اشاره مي كنيم:


بازگشت