پيرمرد با بركت


محمد پناهي

يك بسيجي در منطقه بود كه او را با نام بابانوري مي شناختيم. از ابتداي جنگ با توجه به اين كه بازنشسته راه آهن بود و سن بالايي هم داشت، ولي باز در نيروهاي نامنظم شهيد چمران شركت كرده بود.

با توجه به سن زيادش او را در جبهه قبول نمي كردند؛ ولي به دور از چشم نيروهايي كه رزمندگان را جمع و اعزام مي كردند، سوار ماشين شده بود و خود را در خدمت جبهه و جنگ قرار داده بود.

دوستان رزمنده از همدمي و مصاحبت با او نهايت استفاده را مي كردند و به ويژه براي بيدار شدن جهت نماز شب از وي بهره مي بردند.

همچنين از ديگر ويژگي هاي ديگر او اين بود كه وقتي سوار ماشيني مي شد و نيز در خطرناك ترين مراحل ذكر آيةالكرسي را مي خواند و با اين ذكر، همراهانش را از ترس و دلهره خارج مي كرد.

سرانجام اين رزمنده ي با صفا در عمليات بيت المقدس 7، در حال خواندن نماز شب به ديار يار شتافت و «عند ربهم يرزقون» شد.



[ صفحه 171]




بازگشت