بوي عطر حضرت زهرا


سيد علي اصغر توليت

قبل از عمليات خيبر بود. ما در نزديكي هاي رودخانه ي دز، بيرون پادگانِ دوكوهه مستقر بوديم. در بين گردان ها برادران روحاني هم حضور داشتند.

يك روز بين نماز ظهر و عصر بود كه يكي از اين روحانيان به نام حاج آقاي آل طه مشغول صحبت شدند. بعد از مدت كمي ايشان شروع كردند حضرت زهرا (س) را قسم دادن و دعا كردن. در بين اين قسم دادن از سيدهاي حاضر در جلسه هم خواستند كه بايستند.

با اين سخنان حاج آقا، همه مشغول گريه شدند. ايشان اين سيدها را شاهد گرفت و در بين اين نماز شروع به دعا كرد. اين نماز در يك فضاي باز برگزار مي شد و هيچ گل و سبزه اي هم در آن محل وجود نداشت. اواخر صحبت هاي حاج آقا بود كه عطر خاصي فضا را پر كرد.

دعا تمام شده بود و آماده ي نماز عصر بوديم. من فكر كردم كه تنها خودم اين بوي خوش را استشمام كرده ام؛ اما با اشاره ها و عكس العمل هاي رزمندگان متوجه شديم كه اين رايحه ي خوش را همه



[ صفحه 128]



درك كرده اند.

چون صحبت خانم حضرت زهرا (س) بود خوب مي شد فهميد كه اين بوي خوش، گوشه چشمي بوده از طرف ايشان.



[ صفحه 129]




بازگشت