حمام سيار


محمدحسين جلاليان

بنده در زمان جنگ در راه آهن تهران كار مي كردم. مدتي بود كه قرار گذاشته بوديم برويم منطقه. روزي برادر سليماني مسؤول سپاه ابوذر به ما گفتند كه در جبهه وقتي كه رزمندگان احتياج به غسل كردن و اداي نماز دارند، به علت كمبود آب و سرويس هاي حمام عده اي خود را به طناب مي بندند و به رودخانه مي اندازند و رفقاي آن ها از بيرون آب سر طناب را نگه مي دارند تا بتوانند غسل كنند و حتماً هم مقيدند كه با بدن پاك و حتي الامكان با غسل نماز بخوانند.

همچنين گفتند كه تا حالا يكي دو نفر از رزمندگان هم غرق شده اند. چون اين گونه غسل كردن در رودخانه هايي مثل اروندرود كار بسيار خطرناكي بود.

طرح ايشان اين بود كه شما با استفاده از كانتينرها، حمام سيار بسازيد. ما هم از رفتن به جبهه منصرف شديم و از آن روز بعد از ساعت اداري مشغول ساختن حمام هاي سيار بوديم. يك پمپ، يك



[ صفحه 97]



موتورخانه و يك موتور برق را در گوشه اي از كانتينر كار مي گذاشتيم و بعد كانتينرها را به 6 قسمت مجزا تقسيم مي كرديم و در هر قسمت هم يك دوش بود.

در سه ماه متواليِ كار، موفق شديم يكصد كانتينر، معادل ششصد دوش را جهت استحمام و غسل نيروها آماده كنيم. البته در ادامه ي آن طرح، ما موفق شديم طرح حمام هاي ضد شيميايي را نيز راه اندازي كنيم.

خدا رحمت كند شهدايي را كه به خاطر راز و نياز با خدا آن گونه خود را به زحمت مي انداختند.



[ صفحه 98]




بازگشت