موذن وظيفه شناس


مطلّبي

در پايگاه قدس در گردان شهيد اشرفي جهت استراحت و آمادگي جهت عمليات بوديم. معمولاً نيروها در چادر استراحت مي كردند. تداركات نيروها در آن منطقه بسيار كم بود و به اندازه كافي امكانات موجود نبود. از جمله اين كه به هر چادر طنابي بود و به آن طناب آفتابه اي را كه جهت وضو و دستشويي بود مي بستند. فقط افراد همان چادر مي توانستند از آن آفتابه استفاده كنند. روزي يكي از افراد چادر ما در صبحگاه مشغول اذان گفتن بود كه ديد يك رزمنده كه عضو چادر ما نيست در حال بردن آفتابه است. او كه به اشهد ان لا اله الا الله رسيده بود با بانگ رسايي فرياد زد: «آهاي آفتابه را كجا مي بري؟» چون وقت اذان بود و مي ترسيد بچه هاي چادر خودمان به نماز نرسند.



[ صفحه 42]




بازگشت