جابه جايي به موقع


عبدالله صديقي

در سال 1359 ما از گروه ابوذران 22 بهمن از شاهرود به منطقه گيلان غرب اعزام شديم. ما كه خود را براي عمليات آماده مي كرديم در كف دره اي مستقر بوديم. تعداد ديگري نيرو نيز از شهر ديگري به ما پيوستند. محل استقرار ما مخفي بود، ولي بعد از چند روز دشمن متوجه حضور ما در منطقه شد.

ما چادرهايي داشتيم، ولي سنگرهاي حفره روباهي نيز درست كرده بوديم كه در هنگام خطر به آن جا پناه ببريم. كمي دورتر از چادرها هم مكان مسطحي را براي اقامه ي نماز در نظر گرفته بوديم.

يك روز مشغول نماز بوديم كه خمپاره هاي عراق در اطراف چادرها و سنگرهاي ما فرود آمد. بلافاصله بعد از نماز و با توجه به اين كه اواخر نماز هم بود به سنگرها پناه برديم. بعد از گذشت چند ثانيه يك خمپاره ي 120 ميلي متري به محل اقامه ي نماز اصابت كرد. اگر اين خمپاره چند ثانيه زودتر به آن جا مي خورد اعضاي گروه ما بسيار كم مي شد و احتمالاً مجروح و شهداي زيادي مي داشتيم.



[ صفحه 37]



بعد از چند روز، عمليات ما انجام شد و تأثير شگرفي در منطقه به جا گذاشت اگرچه شهدايي مثل عباس ملكي، شهيد رسولي و شهيد محمدزاده را تقديم كرديم.



[ صفحه 38]




بازگشت