از خون گلوي خود وضو مي طلبيم

ما آب وضو از اين سبو مي طلبيم

داني ز چه رو گشته او طالب ما

زان روي كه ما ديدن او مي طلبيم [1] .

تهران: بهشت زهرا (س)، سنگ مزار شهيد احمد سبزيكاري (قطعه ي 24- رديف 72- شماره ي 14)

تهران: چيذر، امامزاده علي اكبر (ع)، سنگ مزار شهيد سيد مصطفي (مجيد) ميرشريفي

خورشيد هميشه از تو رو مي گيرد

باغ از نفس تو رنگ و بو مي گيرد

اي چشمه ي سرشار زلال رفتن

آيينه ز خون تو وضو مي گيرد

كرج: امامزاده محمد (ع)، سنگ مزار شهيد محمد باقر كربلائي صالح

از خون گلوي خود وضو ساخته اند

وحشت به سپاه بعثي انداخته اند

در صحنه ي سرخ رنگ خون و پيكار

با قامت خويش پرچم افراخته اند

كرج: امامزاده محمد (ص)، سنگ مزار شهيد محمد رضا زارع توران پيشتي

تا كه به خون وضو گرفت برادر شهيد من

با اشك شويم اين زمان ز چكمه اش غبار را

كرج: امامزاده محمد (ع)، سنگ مزار شهيد احمد عادي

در آب زلال شست وشو بايد كرد

در راه وصال جست وجو بايد كرد

تا عرش لقاي هجرتي بايد كرد

با خون سرخويش وضو بايد كرد [2] .

[ صفحه 27]

شهريار: امامزاده اسماعيل (ع)، سنگ مزار شهيد رضا حيدري

در محضر دوست سرخ رو بايد رفت

بگرفته ز خون سر وضو بايد رفت

چون حضرت دوست اين چنين دارد دوست

در خون زلال خود فرو بايد رفت

شهريار: امامزاده اسماعيل (ع)، سنگ مزار شهيدان: ابوالفضل كريمي، مسعود مؤمني

اي سرو سهي بهار آزادي من

اي روح تو صبح روشن شادي من

در حجله ي خون وضو ز خون ساخته اي

داماد نگشته ميردامادي من

كرج: امامزاده محمد (ع)، سنگ مزار شهيد قربانعلي قرباني

نازم به خون پاك شهيدي كه جان خود

از بهر اعتلاي حقيقت فدا نمود

از خون وضو گرفت و به محراب عاشقي

همچون حسين (ع) باطل و حق را جدا نمود

پيروز شد در امتحان شجاعت كه ني عجب

چون او به سرور شهدا اقتدا نمود

تهران: بهشت زهرا (س)، سنگ مزار شهيد محمد حسن حسينيان (قطعه ي 24- رديف 144- شماره ي 33)

تهران: چيذر، امامزاده علي اكبر (ع)، سنگ مزار شهيدان: مرتضي رستمي، عنايت اله چوبينه، احمد مهرائي

خوش شكسته دست و بالم

خوش به خون خود طپيدم

تا وضو از خون گرفتم

زين شهادت رو سپيدم

ديدن من در بهشت است

در صف انبياء نزد حسينم

اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيدان: رضا بهادران، فتح الله ايوبي، قاسمعلي رضائي برزائي،

قدرت اله خدادادي، اكبركروني، مرتضي ابراهيمي، مهندس محمود نيلي، مهدي عابدي

[ صفحه 28]

گويي كه طغيان محبت بود آنجا

جاري به هر سو شهد الفت بود آنجا

با خون سرخ خود وضو كردند آنجا

در بحر ايمان شست وشو كردند آنجا

بستند بار معرفت بر حق رسيدند

چون اختران بر اوج مينا صف كشيدند [3] .

اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد اكبر قربانيان

شهادت بود افتخار و شرف

مرابهر اسلام بود اين هدف [4] .

شهادت مرا بود چون آرزو

به سنگر گرفتم ز خونم وضو

اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد سيد علي رضا منتظرين

رفتند تا معراج، تا اوج حقيقت

پارو زنان مردان درياي شرافت

با خون سرخ خود وضوكردند آن ها

در بحر ايمان شست وشو كردند آن ها

اصفهان: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيد محسن حسيني تودشكي

بهرام اي شهيد كه قربان رهبري

تو پاسدار ديني و در خط حيدري

در دجله ساختي تو برادر وضوي عشق

از جان گذشتي و فداي عمليات خيبري [5] .

زنجان: مزار پائين شهر، سنگ مزار شهيد داود (بهرام) افشاري

اينان كه به سوي خم خون تاخته اند

از چشمه ي سرخ خون وضو ساخته اند

ياران حسينند كه در صحنه ي رزم

مردانه به راه عشق جان باخته اند

[ صفحه 29]

سمنان: ايوانكي، سنگ مزار شهيد حبيب الله قلعه نوئي

آن دم كه به خون خود وضو مي كردم

داني ز خدا چه آرزو مي كردم؟

اي كاش مرا هزار جان بود به تن

يكباره فداي راه او مي كردم

تهران: بهشت زهرا (س)، سنگ مزار شهيد غلامرضا باقري (11- 24)

چالوس: گلزار شهدا، سنگ مزار شهيدان، وحيد كياپاشا، محمد مرادي نوري

سمنان: آرادان، سنگ مزار شهيد حسن كاسبان

سمنان: ايوانكي، سنگ مزار شهيدان مهدي هادي و جواد سعيدي

نجف آباد: گلزارشهدا، سنگ مزار شهيد يدالله معين

بر خصم چنان شير ژيان تاخته ايم

از آب فرات ما وضو ساخته ايم

اندر سر سوداي شه تشنه حسين (ع)

رزميده و جنگيده و جان باخته ايم

ورامين: امامزاده جعفر (ع)، سنگ مزار شهيدان: احمد رحيمي جعفري، سيد محسن طباطبائي، حسن نادي، علي اصغر ده آفرين

در محضر دوست بي وضو نتوان رفت

بي رخصت و امر دادن او نتوان رفت

با خون تو مرا بشوي و تطهير نماي

كالوده به ريب و رنگ نتوان رفت [6] .

كرج: امامزاده محمد (ع)، سنگ مزار شهيد روح الله بابابزرگي

سپند آريد و مشك آريد، جوانان حجله برداريد

از سوي جبهه «علي» فاتح و بس خسته مي آيد

وضو داريد و برخيزيد از سرها قدم سازيد

ز دانشگاه دين «علي» از غم رسته مي آيد [7] .

[ صفحه 30]

مشهد مقدس: بهشت رضا (ع)، سنگ مزار شهيد محمد علي سلاطين اسلامي