عجب پيرهني
حضرت رضا عليه السلام پيراهن خز سبزي به دعبل خزاعي عطا نمودند و فرمود:
[ صفحه 196]
«احفظ هذا القميص فقد صليت فيه ألف ليلة ألف ركعة و ختمت فيه القرآن ألف ختمة».
نگهداري كن اين پيراهن را كه در آن يكهزار شب هزار ركعت نماز و هزار ختم قرآن در آن كرده ام. [1] .
و روايت شده كه آن حضرت هرگاه نماز صبح را مي خواندند در اول وقت مي خواندند سپس به سجده مي رفتند و سر از سجده برنمي داشتند تا وقتي كه آفتاب بلند مي شد بعد بلند مي شدند با مردم مي نشستند و يا سوار مي شدند، كسي قدرت نداشت كه در خانه ي آن حضرت صدايش را بلند كند و كسي در خانه اش بود كه زنان را بيدار مي كرد، و اين كار سخت ترين چيزها بود براي زنان به طوري كه بعضي از كنيزان آرزو مي كردند كه از خانه ي حضرت بيرون روند.
و روايت شده از اباصلت كه رفتم به سوي زنداني كه حضرت در سرخس زنداني بود و در قيد و بند بود، از زندانبان اجازه ي ملاقات خواستم اجازه نداد و گفت: ممكن نيست، پرسيدم چرا ملاقات، امكان ندارد؟ گفت: آن حضرت شب و روز مشغول نماز است، و هر شبي هزار ركعت نماز مي خواند، همانا او ساعتي در اول روز اندكي از نماز بازماند و پيش از زوال هنگام زردي خورشيد اندكي، او در اين وقتها در محرابش نشسته سرگرم مناجات و نيايش با پروردگار است، به زندانبان گفتم: در همين ساعت از حضرت وقت ملاقات براي من بگير، اجازه گرفت، بر آن حضرت وارد شدم، ديدم در محراب عبادت نشسته و فكر مي كند و آن حضرت شب زنده دار بود و تا سحر بيدار بود، بيشتر شبها را نمي خوابيد از اول شب تا صبح، او زياد روزه مي گرفت، هيچگاه روزه ي سه روز از او فوت
[ صفحه 197]
نمي شد در طول يك ماه، و مي فرمود: ثواب روزه ي روزگار را اين سه روز دارد. [2] .
شعر
هم المطيعون في الدنيا لسيدهم
و في القيامة سادوا كل من سادا
الأرض تبكي عليهم حين تفقدهم
لأنهم جعلوا في الأرض أوتادا
اينان در دنيا فرمانبردار آقايشان باشند، و در قيامت آقاي همه آقاها باشند.
زمين هنگامي كه اينان را از دست مي دهد گريه مي كند زيرا كه آنان ميخهاي زمين قرار گرفته اند.
پاورقي
[1] وقايع الايام ج صيام ص 55.
[2] وقايع الايام ج صيام ص 55؛ مراد روزه 13 و 14 و 15 هر ماه است.