بهترين خانه


قال علي بن أبي الحسن شبع يحيي بن زكريا من خبز شعير فنام عن ورده حتي أصبح فأوحي الله إليه يا يحيي أوجدت دارا خيرا لك من داري؟ أوجدت جوارا خيرا من جواري؟ فوعزتي لو اطلعت إلي الفردوس اطلاعة لذاب شحمك و لزهقت نفسك اشتياقا، و لو اطلعت إلي جهنم اطلاعة لذاب شحمك و لبكيت الصديد بعد الدموع و لبست الحديد بعد المسوح» [1] .

از علي ابن ابي الحسن روايت شده كه يحيي ابن زكريا شبي از نان جو سير خورد، خواب ماند، از ذكر و نماز شبش باز ماند، از طرف خدا به او وحي آمد كه اي يحيي خانه اي از خانه ي من بهتر براي خود پيدا كردي و پناهي بهتر از پناه من



[ صفحه 115]



(يا اين كه همسايه اي بهتر از من پيدا كردي) به عزت خودم سوگند اگر به فردوس و بهشت اطلاع و آگهي پيدا مي كردي پيه بدنت آب مي شد و جانت بيرون مي آمد از شوق بهشت و اگر به جهنم آگاه مي شدي پيه بدنت آب مي شد و به جاي اشك خون گريه مي كردي و به جاي لباس نرم آهن مي پوشيدي.


پاورقي

[1] محجة البيضاء ج 2 ص 390.


بازگشت