نماز شب با وجود خستگي و اشتغالات زياد


در خستگي ها و فعاليت هاي شديد جسمي، معمول انسان ها دچار اختلال در برنامه هايي از قبيل برنامه هاي عبادي خود مي شوند و اگر به واجبات آن ها ضرري وارد نشود، معمولا به مستحبات لطمه وارد مي شود، اما حضرت امام رحمه الله با اين كه در سنين جواني، توانايي جسماني خوبي داشتند، با وجود فعاليت هاي زياد روزانه، شب ها به عبادت مي پرداختند و اين بيانگر آن است كه روح قوي ايشان بر جسمشان فرمان روايي مي كرد و قواي ملكوتيه بر قواي ملكيه ي ايشان مسلط بود.

نقل مي كنند:

در شب شانزدهم فروردين 1343 ساعت ده صبح بود كه حضرت امام پس از آزادي از زندان، به قم وارد شدند. موج جميعت و هجوم اهالي قم به طرف ايشان، بيش از آن بود كه بتوان وصفش كرد. تا ساعت دوازده و نيم شب ازدحام در منزل ايشان ادامه



[ صفحه 88]



داشت. با چه وضعي مردم را قانع كردند كه آن جا را ترك كنند! بعد از آن كه مردم متفرق شدند، آن هايي كه شب در آن جا بودند، تعريف كردند: آقا دو ساعتي استراحت كردند و بعد بلند شدند و مشغول تهجد شدند. [1] .

در اين باره مرحوم سيد احمد هم خاطره اي نقل مي كند:

يك خاطره هم مربوط به وقتي است كه از عراق مي خواستيم به كويت برويم. زماني كه مانع از رفتن ما شدند، برگشتيم. امام آن زمان 80 سالشان بود. از ساعت پنج صبح براي اين كه نجف خبر نشود، بين الطلوعين حركت كرديم به سوي كويت. در مرز كويت، ما را راه ندادند. ما برگشتيم به مرز عراق. در آن جا به بدترين وجه با امام برخورد كردند، حتي يك اتاق كه امام استراحت بكند به ما ندادند. سرانجام، امام عبايشان را انداختند در كنار يك اتاق مخروبه كه آن جا بود و دراز كشيدند. ساعت يازده - دوازده شب بود كه از بغداد گفتند به بصره برگرديد. ما به بصره برگشتيم. ساعت يك و يا يك و نيم بعد از نيمه شب به بصره رسيديم. يك ساعتي طول كشيد تا مقدمات كار را انجام بدهيم. بالاخره، ساعت دو بود كه امام خوابيدند. طولي نكشيد كه من يك مرتبه ديدم زنگ ساعت به صدا در آمد. وقتي ساعت را نگاه كردم ديدم ساعت چهار بعد از نيمه شب است، و امام براي نماز شب بلند شدند؛ يك پيرمرد، كه از پنج صبح تا ساعت دو بعد از



[ صفحه 89]



نصف شب نخوابيده، وقتي مي خوابد يادش باشد ساعت را كوك كند كه براي نماز شب بيدار شود! [2] .


پاورقي

[1] امام در سنگر نماز، ص 67، خاطره ي حميد روحاني.

[2] همان، ص 82، خاطره ي سيد احمد خميني.


بازگشت